در نبودت


در نبودت

من در نبودت , در فراغت به مقام والای اشک... امامت صبر... به شاهی زجه رسیدم... تو از چه حرفت شده ؟ از اشک های تمساح صبرهای سر لطف یا زجه هایت برای عشق جدیدت , خیابان ها یک به یک طیشاعر:محمود محمودی پور

من در نبودت
,
در فراغت

به مقام والای اشک...

امامت صبر...

به شاهی زجه رسیدم...

تو از چه حرفت شده ؟

از اشک های تمساح

صبرهای سر لطف

یا زجه هایت برای عشق جدیدت
,
خیابان ها یک به یک

طی میشوند...

خاطراتت در ذهن عاشق

طی میشوند...

عجب حال خرابیست امشب

بودی خون میگریستی

اگر آدم روزهای بامن بودی و سختی این روزهایم بود...





به وقت سحر دلگیرم خدایا تویی پناهم




از کجای راه باید برگشت