محمد حنیف اتمر را سیاستمدار زرنگ یافتم!

برنده نشست مسکو برخلاف میل رانده شگان جمعیتی، مافیا کرزی و محقق خوشباور جناب اشرف غنی شد.!
اتمر باخیلی مهارت و تردستی مخالفین و رانده شدگان جمعیتی، وحدتی و باند مافیا و مفسد کرزی را با مشت پر از چارمغز پوچ به سوی کزینوهایی مسکو با یک هیاهو، دهل و سرنا روان کرد.

وعده روشنفکرنماهای وظیفه دار، متعصب، نادان، سیاه دل و کم بخت چنان تبلیغات و حتی پایکوبی و شب نیشینی ها با جام های پر برپا و با سرودن هذیان ها با انهمه غوغا برپا کردند، توگویی که فاتحین معرکه هستند و بعد از برگشت نشست مسکو اشرف أسرف غنی را از ارگ اخراج میکند و پوتین ارگ را به رانده شدگان تحفه میدهد.

ساده لوحان بیخبر از اینکه محمد حنیف اتمر انها را بخاطر بدست اوردن ارگ نی، بلکه بخاطر بدنامی و سیاه رویی در یک میز مدور باهم رو برو کرده تا از یکسو به تحریک طالبان قمار سیاسی زنند که زدند و از سوی دیگر انتقام خود را از تبلیغات انها بگیرند که روزی به ادرس وی چنین گفته میشد: (محقق: حمله بر تظاهرات جنبش روشنایی کار حنیف اتمر بود. قانونی: حمله بر مراسم جنازه پسر ایزدیار کار حنیف اتمر بود. عطا محمدمحمدنور: حمله در فاریاب بر جنرال دوستم کار حنیف اتمر بود.) و انتقام خود را گرفت.

همه ی انها را در هوتل اکتیابرسکایای دیروز و "پرزیدنت" یعنی ریاست جمهوری امروز، جایی که روزی مهمان‌خانه‌ بیروی سیاسی حزب کمونیست شوروی دیروز بود، در یک میز مدور ابخور گونه شاخ به شاخ نمود.

بلند پایگاه تنظیم جمعیت اسلامی که دیروز از دست به گفته ی حامد کرزی چهارنفر طالب پای لوچ قندهار تا کولاب گریختند که سرباز بودن یک هموطن ما در صف قوای مسلح در حاکمیت حزب د خ ا و حزب وطن به انها ملحد میگفتند همان لاف زنان جهاد و مقاومت را در یک بازی اوپراتیفی عوض مسجد در مکه مکرمه انها را در مسکو در یک صف انهم در دهلیز هوتل پریزیدنت روبروی زینه برقی انهم در عقب یک ملا از طالبان به نیت، به اقتدا، به قیام، به رکوع و سجده وادار ساخت. "وای طفل به مکتب نمیرود میبرندش" و نزد ملت افغان همه را سخره ساختند تا بار دیگر کسی اتمر را پدر داعش گفته نتواند و به این کار لافیان مورد نفرت انهایی قرار گرفت که روزی دعاگوی انها بوده اند.
رانده شدگان جایی به سجده رفتند که نمازخواندن یک محصل انهم در مساجد در شوروی وقت همین لاف زنان نماز ان محصل را فریب و نماز خوان را ملحد خطاب میکردند.

تنظیمی ها اگر وجدان دارند ، مطمینم که ندارند باید از ان محصل معذزت بخواهند که رفتنش به شوروی را الحاد میگفتند و حتی به والدین شان بی حرمتی میکردند.
رانده شدگان مثل ... بی خاصیت به زیارت ملحد کبیر "لینن" با رمه دارش "کرزی" با صد ارزو بر دل مشرف گردیدند که امیدوارم قبول مقبول درگاه اش گردند.
رانده شدگان به هزار امید رفتند تا عوض غنی مهره دیگر را از بین انها اگر بار دیگر مثل دوره ربانی چون کنفرانس بن اینبار در مسکو انتصاب گردد مگر خبر نداشتند که همه ی شان بخاطر بدست اوردن قدرت نی بلکه برای اجرای یک بازی اوپراتیفی به مسکو کشانیده شده بودند و همه در صندق کثافات ریخته شدند. برنده اصلی چی رییس جمهور شود و چی نی سیاستمدار کهنه کار اتمر میباشد تا روزی کسی در تیم اش سرکشی نکند، حتی نتواند بگویید دندان عبدالله را میده میکنم، چی عجب ترکیب و با چی هیاهو انها را جمع کرده بود.

برنده دومی استانکزی طالب است.
طالبان را که همین اقایان دیروز برایش تروریست، قوم انتحاری، یهود، کوچی و حتی عوض افغان "اوغان" و عده ای به این نام ها اکتفا نکرده چنان بی فرهنگ شده بودند که بخاطر داشتن موی دراز سر و ریش طالب تروریست قوم پشتون و پشتونها را اشپشی میگفتند تو گویی مادر و پدر انها در پاریس، لندن، برلین، مسکو و نیویارک تولد و بزرگ شده اند گویا در بین اقارب و فامیل انها بشمول پدر و اجدادشان کسی ریش نداشت.
درنشست مسکو همه را بدون استعمال ودکا، چرس و تریاک نیشه ساختند و بدون قید و شرط سره و ناسره به طالب بعیت کردند و طالبان تروریست را منحیث تحریک طالبان شناختند.

برنده سومی کسی دیگر نیست جز اشرف غنی.
اتمر تمام مخالفین فکری خود و غنی را جمع کرد تا کسی نتواند منبعد غنی و اتمر را ملحد، کمونست، یهود و جاسوسان روس، پاکستان، ایران، انگلستان و امریکا خطاب کند.
نوش جانت اتمر و نوش جانت اشرف غنی که اتمر عوض یک تیر و دو فاخته با مهارت یک تیر و چندین فاخته را عملی کردید.
اشرف غنی درست و بجا محاسبه کرده بود که روزی به حضار گفت سیاست را اگر یاد میگیرید لغمان بروید.
اتمر در گردن رانده شدگان جمعیتی وحدتی و تیم مفسدین کرزی زنجیر سیاه رنگ را انداخت و مثل شادی ها با لباس و بدون لباس هریک انها را رقصاند.
راننده شدگان جمعیتی و وحدتی و مافیای کرزی برای انچه رفته بودند هیچ چیزی بدست نیاوردند بجز در خفا باده نوشی.
اتمر توانست انها را به مردم افغانستان منحیث کاذبین فاقد عقل معرفی کند.

نشست مسکو چیزی دیگر نبود بجز بعیت بدون قید و شرط به تحریک طالبان و تحکیم پایه های اشرف غنی.
مرحبا چنان کار در حق انها کردې اگر انها در خواب میدیدند سکته میکردند تو واقعا کارمند نابغه هستی.

در این نشست دیدم که شما محمد حنیف اتمر در روز اول در مسایل کلان با روس ها چانه زنی کردید و با روس ها مصروف بودې و دیگران را چون دانه شطرنج بدون شاه و وزیر سر یک میز جمع کردی تا در غیابت تحریک طالبان را به رسمیت بشناسد که شناختند.
در این قمار سیاسی تحریک طالبان را منحیث مبارزین ازادیخواه در برابر اشغالگران امریکا و شرکایش به جهانیان معرفی کردید و هیات طالبان هم بارها خود را ازادگان ازادیخواه معرفی کردند.
همه مردم و من دیدم که در روز دوم نشست در سالون با لبخند فهما و معنادار و باسر و گردن بلند حضور یافتید و همه را بازهم با لبخند معنا دار به سخره گرفتی و از حفظ نظام و دستاوردهایی ان حمایت کردید و از حکومت موقت یک حرف بزبان نیاوردید و از تمام اتهامات جمعیتی ها، وحدتی ها، باند کرزی و روشنفکران متعصب خود را چون فرشته اسمانی نجات دادید.

تو سیاستمدار زرنگ توانستی استانکزی را از حرف انحلال قوای مسلح به عقب نیشینی وادار کنی. همان قسم که لالا پدرام را وادار ساختی تا دیگر از نام افغان انکار نکند. پدرام طالبان را ازادیخواه و حضور أمریکا را بدون شف شف اشغال خطاب کرد. پدرام را نیز وادار ساختی تا منبعد بگوید این سرزمین افغانستان است نه خراسان! این مردم افغان است نه خراسانی! این کشور به حکومت مرکزی ضرورت دارد نه فدرال!

بلی جناب اتمر!
یک چیز توجه مردم و مرا جلب کرد نوشته ای از قبل تحریر شده که از جیب امپراطور برفی شمال برامد تا وی انرا منحیث ریس اجرایی جمعیت اسلامی قرائت و از حکومت موقت حرف بزند که چنین شد. او نیز با انصراف کرزی از حکومت موقت سخت مسخره گردید. در مقابل با تمام هیاهوی رانده شدگان اشرف غنی در داخل کشور با چیغ زدنها همیشگی خویش در یکی از محافل عطا محمد نور، کرزی و کسانی را که خواهان حکومت موقت بوده انها را احمق و پیشنهادات شان را احمقانه خطاب کرد.

اتمر نمیدانم چکار کردی، خیلی عالی اندیشیدی خوب درخشیدی وانها را شرمسار ساختی که روزی ما را، تو را و دیگران را چوچه ی لینن خطاب میکردند.
برای غنی و مردم زمینه کنایه مساعد شد، غنی به مردم شینوار اعلان کرد ببینید انها صلح را در مسکو میخواهد و من صلح را در عربستان و اگر صلح امضا میشود ان را من امضا میکنم انهم در کعبه نه در مسکو.

نشست مسکو خواهی نخواهی استخبارات روسی دایر کرد مگر اینبار استخبارات روسی خیلی از خود هوشیاری نشان داد و ان نشست را با پوشش بین الأفغانی اعلان نمود.
روسها به جهانیان به ویژه به امریکا نشان داد که در پی ادامه ی تسلیمی حکومت دو کله غنی و عبدالله همچو مانند تسلیمی حاکمیت دکتور نجیب الله به جمعیت اسلامی نیست. در حالیکه نیت روسها را همه میدانیم که ادامه همان سریال است.
روسها در ظاهر مسوولیت این همه بر گردن افغان ها از چکیده هایی حاکمیت دیروز دکتور نجیب الله انداختند.
عده ای از ساده و سیاه دلان و دشمنان وطن ما تا هنوز از دشمنی با ما خسته نشده در بی حیایی گردانندگان را پرچمیها و خلقیها معرفی کردند. در حالیکه با اطمینان میگویم انها هیچ نوع تعلق به جزایر جدا شده از خانواده بزرگ دیروز ح د خ ا "حزب وطن" ندارد و هیچ یکی از انها در کدام سازمان که از بدنه ان حزب جدا شده و فعالیت میکند خوشبختانه عضویت ندارد مگر این را به اطمنان میگویم که همه ی انها مامورین استخبارات مسکو هستند نه دعا گوی ح د خ ا.

رفتن انها با همان مسافر سرویس میماند که کرایه سرویس در جیب دارد که هرجا ایستاده میشود و هرکس که اماده رفتن بود سفر کرد. من مخالف هیچ نوع نشست که در ان صدای صلح باشد نمیباشم مگر اینکه تا بدانم نشستها بخاطر از بین بردن شیرازه ی وطن و انحلال قوای مسلح باشد.
هرکس تا توان خود دیدگاه خود را در رسانه ها از انجمله در دنیای مجازی فیسبوک و تلویزون بیان نموده از صمیم قلب احترام به دیدگاه همه ی تان دارم. مرا عقیده بر أن است که در نشست مسکو انچه که فکر میشد چنان نشد و برعکس میل انها شد.
برنده نه رانده شدگان در راس کرزی، عطا محمد نور، قانونی لافوک که انجا هم بخاطر فریب داد از جهاد و مقاومت بزبان اورد. همان مقاومت که کسی به کولاب و کسی به مسکو، مشهد و تهران فرار کرد.
برندگان اصلی طالبان و غنی با مهارت و جسارت اتمر گردید.
ارزو دارم تا برنده اصلی ملت و مردم ما گردد تا سیلی محکم به دشمنان داخلی و خارجی بزند.

اگر در سیاست شوخی کنم برنده اصلی را دو لوگری عباس استانکزی لوگری و غنی احمدزی لوگری یافتم.
استانگزی طالبان را به بهانه نشست مسکو توسط بلند پایگان جمعیت اسلامی، وحدت اسلامی و باند کرزی با یک نظر واحد منحیث تحریک ازادیخواه طالبان و جنگجوبان انها را منحیث ازادی خواه برسمیت شناخت.
در نشست مسکو هریک به اشغال افغانستان توسط امریکا صحه گذاشتند و کسی هم مخالفت نکرد و ختم اشغال و خروج انها را با کمی تفاوت کسی عاجل و کسی هم به تدریج خواست.

جناب پدرام نیز از جمله سخنوران نشست بود و رانده شدگان را چنان سر زنش کرد و انها را با سیلی محکم زد که هیچ کس تا امروز جمعیتی ها وحدتی ها و کرزی ها را سرزنش نکرده بود. پدرام بهتر درخشید و از هرکس جسورانه حضور امریکارا را اشغال خطاب کرد، کرزی و کسانیکه یکجا با کرزی چی دیروز و چی امروز در حاکمیت سهم داشتند، جمعیتی ها چی انجا حضور داشتند و چی در کنار غنی هستند همه ی انها را مزدور و نوکران اشغالگر خواند و گفت اشغالگران را شما اوردید و در زیر چت اشغال وطن را برباد ساختید.
طالبان با تمام ویرانی دیگر نزد جمعیتی ها و وحدتی ها و مافیای کرزی تروریست نیست بلکه تحریک است بخاطر نجات افغانستان از اشغال امریکا است.

اشرف غنی را واقعا جناب اتمر در این قمار سیاسی به شخصیت ملی مبدل ساخت و حتی خواهان تدویر لوی جرگه مشورتی شد و دفاتر را به طالبان در ننگرهار قندهار وکابل مشخص ساخت و این کار مشت محکم به دهن رانده شدگان گردید و دربرگشت از مسکو کرزی هم ندامت نشان داد از غنی ترسید و با اتمر بکجا شد و عقلش در سر امد و از طرح حکومت موقت منصرف شد و انرا به خیر مردم ندانست.
در حالیکه غنی سیاست کرد و غنی از نخست مخالف هرنوع حکومت موقت بوده و صدایی خود را تا اسمان و در زمین تا ترامپ و پوتین رساند و در حفظ نظام و قوای مسلح صدا را بلند کرده بود.
ارزودارم تا برنده اصلی مردم عزیز و سربلند افغانستان گردد. مردم ما صلح و امنیت سراسری میخواهند.

زبیر شیرزاد