سوگیری‌های شناختی رایج که تفکر شما را تحریف می‌کنند (بخش دوم)


سوگیری‌های شناختی رایج که تفکر شما را تحریف می‌کنند (بخش دوم)

همه ما دوست داریم تصور کنیم که منطقی هستیم و عقلایی فکر می‌کنیم، اما متأسفانه واقعیت این است که ما دائماً تحت تأثیر سوگیری‌های شناختی قرار داریم که تفکر ما را تحریف می‌کنند، باورهای ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند و تصمیم‌‌گیری‌ها و قضاوت‌هایی را که هر روز انجام می‌دهیم، به نوسان در می‌آورند.

به گزارش فانوس، همه ما دوست داریم تصور کنیم که منطقی هستیم و عقلایی فکر می‌کنیم، اما متأسفانه واقعیت این است که ما دائماً تحت تأثیر سوگیری‌های شناختی قرار داریم که تفکر ما را تحریف می‌کنند، باورهای ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند و تصمیم‌‌گیری‌ها و قضاوت‌هایی را که هر روز انجام می‌دهیم، به نوسان در می‌آورند.

سوگیری‌های شناختی رایج که تفکر شما را تحریف می‌کنند (بخش دوم)

در بخش قبلی، یعنی بخش دوم به 3 نوع سوگیری پرداخته شد. سوگیری اول، سوگیری تأیید، بدان معنا است که مردم تمایل بیشتری به دریافت اطلاعاتی دارند که اعتقادات و باورهای آنان را تأیید کند. بر اساس این سوگیری، مردم تمایل پیدا می‌کنند اعتبار بیشتری برای اطلاعاتی قائل شوند که اعتقادات پیشین آن‌ها را مورد تأیید قرار می‌دهد. سوگیری دوم، سوگیری پس‌نگر، بدان معنا است که مردم تمایل دارند رویدادها و اتفاقات را، حتی موارد تصادفی و نادر ، قابل‌پیش‌بینی‌تر از آن چه که هستند تصور کنند. سوگیری سوم، سوگیری لنگر انداختگی، بدان معنا است که ذهن ما تمایل دارد بیش از حد تحت تأثیر اولین اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم قرار بگیرد.

در ادامه به 3 نوع سوگیری شناختی دیگر پرداخته می‌شود:

4. اثر اطلاع‌رسانی غلط
خاطره ما از رویدادی خاص به شدت تحت تأثیر اتفاقاتی است که پس از آن رویداد رخ داده است، که این پدیده را با نام اثر اطلاع‌رسانی غلط می‌شناسند. فردی که شاهد یک تصادف یا جرم بوده است، ممکن است بر این باور باشد که خاطره‌ای که از آن اتفاق در حافظه آن‌ها نقش بسته، کاملاً واضح است؛ اما محققان دریافته‌اند که حافظه به طرز عجیبی نسبت به نفوذ برخی جزئیات ظریف، حساس است.

سوگیری‌های شناختی رایج که تفکر شما را تحریف می‌کنند (بخش دوم)

در یک آزمایش کلاسیک که توسط متخصص حافظه، الیزابت لوفتوس، از افرادی که فیلم تصادف خودرو را تماشا کرده بودند، دو سؤال تقریباً مشابه پرسید: «سرعت خودروها زمانی که با هم تصادف کردند چقدر بود؟» و «سرعت خودروها زمانی که یکدیگر را متلاشی کردند چقدر بود؟»

پس از گذشت یک هفته، مجدداً شاهدان مورد سؤال قرار گرفتند، محققان دریافتند که این تغییر کوچک در نحوه بیان سؤال، می‌تواند شرکت‌کنندگان را به اشتباه بیاندازد که چیزهایی را که در واقع شاهد آن‌ها نبوده‌اند، به یاد آورند. برای مثال وقتی از شرکت‌کننده‌ها می‌پرسیدند که آیا شیشه شکسته‌ای را هم در صحنه تصادف دیده‌اند یا خیر، افرادی که به پرسش دوم با فعل «متلاشی شدن» پاسخ می‌دادند، با احتمال بیشتری درباره تصادف اطلاع‌رسانی غلط می‌کردند.

5. سوگیری بازیگر ـ مشاهده‌گر
شیوه‌ای که بر اساس آن افراد را درک می‌کنیم و اعمالی را به کسی یا چیزی نسبت می‌دهیم، به متغیرهای مختلفی بستگی دارد، ولی می‌تواند شدیداً تحت تأثیر این موضوع قرار داشته باشد که آیا خود ما در آن موقعیت در جایگاه بازیگر قرار داریم یا مشاهده‌گر و ناظر بیرونی. هنگامی که اعمال خودمان را بررسی می‌کنیم، اغلب به تأثیرات عوامل خارجی اِسناد می‌دهیم.

سوگیری‌های شناختی رایج که تفکر شما را تحریف می‌کنند (بخش دوم)
برای مثال اگر در یک جلسه مهم کاری تأخیر یا غیبت داشته باشید، شکایت می‌کنید که دچار جت‌لگ (مشکلی که در اثر اختلاف ساعت بین مقصد و مبدأ در سفرهای هوایی ایجاد می‌شود) شده بودید یا اگر در یک امتحان مردود شده باشید، می‌گویید که استاد سؤالات بسیار سختی طرح کرده بود.

اما هنگامی که به نوبت به اعمال و اقدامات دیگران می‌رسد، به احتمال زیاد، رفتارهایشان را به دلایل و عوامل داخلی مربوط می‌دانیم. مثلاً اگر همکارمان در سخنرانی یا ارائه مهم خود دچار اشتباه شود، به تنبلی یا بی‌کفایتی او اسناد می‌دهیم (نه به این دلیل که او نیز دچار جت‌لگ بوده است) یا اگر همکلاسیمان نمره پایینی در امتحان بگیرد، به فقدان پشتکار و هوش او اسناد می‌دهیم (و نه به این دلیل که سؤالات امتحان سخت بوده‌اند).

6. اثر اجماع کاذب
مردم تمایل دارند تصور کنند که دیگران با باورها، رفتارها، نگرش‌ها و ارزش‌های آنان موافق هستند، که این گرایش مبالغه‌آمیز به عنوان اثر اجماع کاذب شناخته می‌شود. این سوگیری نه تنها می‌تواند مردم را به اشتباه بیاندازد که همه با آن‌ها موافق هستند، بلکه گاهی موجب می‌‌شود آن‌ها برای نظرات خود ارزش بیش از حد قائل شوند.

سوگیری‌های شناختی رایج که تفکر شما را تحریف می‌کنند (بخش دوم)

محققان معتقدند که اثر اجماع کاذب به دلایل مختلفی رخ می‌دهد. ما بیشترین زمان خود را با کسانی صرف می‌کنیم که اغلب تمایل به اشتراک نظرات و عقاید بسیار مشابه دارند. به همین دلیل حتی زمانی که ما با افرادی هستیم که از اعضای خانواده یا دوستان ما نیستند، فکر می‌کنیم که این طرز تفکر، مطابق نظر اکثریت است.

یکی دیگر از دلایل کلیدی این سوگیری شناختی، این باور است که اگر تصور کنیم افراد دیگر شبیه ما فکر می‌‌‌کنند، عزت نفس ما افزایش می‌یابد. این موضوع به ما اجازه می‌دهد تا احساس کنیم نرمال هستیم و تصور مثبتی از خودمان نسبت به بقیه داشته باشیم.

مترجم: فرید ناهید


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

وضعیت 3 شهر قرمز شد