جغد شب(مینروا)*


زیر شب آسمان
با سوسوی تک ستاره گان دور...
زیر شب آسمان با سوسوی تک ستاره گان دور افتاده در ژرفنای لایتناهی حیرتِ حیات در سکوت خیابان های سرد شهر خالی از رهگذران بیدار جغد شب پس پس نگرانه با چشم هایی گشاده به ابهام و حیرت بهشاعر:حجت جوادپور
زیر شب آسمان
با سوسوی تک ستاره گان دور افتاده
در ژرفنای لایتناهی حیرتِ حیات
در سکوت خیابان های سرد شهر
خالی از رهگذران بیدار
جغد شب
پس پس نگرانه
با چشم هایی گشاده
به ابهام و حیرت
به دنیایی
که در حال جان کندن است،
خیره می نگرد!
به سوی آغاز «لوگوس»،
به وحدت متراکم آغازین،
آن شهود محض هستی و نیستی،
و گوش سپرده است
به گفتگویی در کیهان
و زمزمه هایی در باره آفریده¬ی خدا،
آن معمای اغواگر ازلی
که پس از پایان آشکار می شود!
جغد شب
به پروازی کوتاه
در فاصله میان دو تهی
طلسم شب را باطل می کند!
تصویر بی آهنگ شب را می شکند!
وخواب رسوا می شود!
پایان شب
پایان جغد است!
و پایان جغد
پایان جهان!


* «جغد مینروا» (The Owl of Minerva) نزد رومیان نماد الهه خرد و حکمت است که معادل آن در فرهنگ یونانی آتنا است.
نخستین بار «فریدریش هگل» فیلسوف را به جغد مینروا تشبیه کرد. تشبیه فیلسوف به جغد ازآن‌روست که این پرنده کار خود را هنگامی آغاز می‌کند که روز رو به پایان است و تاریکی غروب بتدریج فضا را تیره می‌کند. فلسفه نیز هنگامی سربرمی‌آورد که شکلی از زندگی دوران شکل‌گیری خود را گذرانده‌است و آرام‌آرام گردوغبار خاکستری زمان بر روی آن می‌نشیند. فلسفه در این هنگام کهن‌سالی وضع موجود را با رنگ خاکستری خود به تصویر می‌کشد و امر واقع را در قلمرو فکر بازسازی می‌کند.