نخست وزیر ژاپن؛ میانجی و پیامرسان مهم
شفقنا- محسن امینزاده، معاون وزارت امورخارجه در دولت اصلاحات در روزنامه ستاره صبح نوشت، با توجه به اظهارات رئیسجمهوری آمریکا دونالد ترامپ در توکیو و اعلام نگرانی ژاپنیها نسبت به بحرانیتر شدن وضعیت خاورمیانه، تصور غالب نسبت به سفر «شینزو آبه» به تهران، تصور سفر یک پیامرسان و میانجی مهم میان ایران و آمریکاست. این سفر اهمیت زیادی دارد، اما […]
شفقنا- محسن امینزاده، معاون وزارت امورخارجه در دولت اصلاحات در روزنامه ستاره صبح نوشت، با توجه به اظهارات رئیسجمهوری آمریکا دونالد ترامپ در توکیو و اعلام نگرانی ژاپنیها نسبت به بحرانیتر شدن وضعیت خاورمیانه، تصور غالب نسبت به سفر «شینزو آبه» به تهران، تصور سفر یک پیامرسان و میانجی مهم میان ایران و آمریکاست. این سفر اهمیت زیادی دارد، اما از نظر من سفر نخستوزیر ژاپن بعد از ۴۱ سال به تهران، بیش از آنکه سفر یک میانجی باشد یک سفر دوجانبه مهم در بالاترین سطح است؛ زیرا برای اولین و آخرین بار، نخستوزیر ژاپن در سال ۱۳۵۶ به تهران سفر کرده و سفر آقای آبه دومین سفر یک نخستوزیر ژاپن به ایران در طول تاریخ روابط دو کشور است. این سفر در پاسخ به سفر آقای خاتمی در سال ۱۳۷۹ به ژاپن انجام میشود. ظاهراً این سفر قرار بوده ماهها پیش انجام شود، اما با خروج آمریکا از برجام به تعویق افتاد. ژاپنیها برنامهریزی کرده بودند که نخستوزیرشان بعد از امضای توافقنامه برجام به ایران سفر کند تا فصل جدید از روابط اقتصادی دو کشور شکل گیرد، اما شرایط بعد از برجام در ایران، عملاً این برنامه را به تأخیر انداخت. سفر آقای خاتمی به توکیو سفر موفقی بود و تأثیر چشمگیری بر مناسبات اقتصادی دو کشور گذاشت. این تغییر چشمگیر محدود به دو کشور نبود و تأثیر گسترده هم روی اقتصاد ایران گذاشت. این سفر راه ورود ایران به بازار سرمایه جهان را هموار کرد و تحول مهم در مناسبات اقتصادی ایران با جامعه جهانی ایجاد کرد. در آن زمان همکاری مشترک وزارت خارجه و وزارت نفت باعث شد تا ژاپنیها در طول سفر با اعطای سه میلیارد دلار وام کمبهره به ایران موافقت کنند که در سالهای بعد تا هفت میلیارد دلار افزایش یافت. ژاپن پیش از چین و پیش از همه کشورهای اروپایی درهای بانکهای خود را به روی اقتصاد ایران گشود. اعطای این وام ارزانقیمت و بدون شرط به ایران توسط بانکهای ژاپنی، باعث شد مسیری به روی اقتصاد ایران گشوده شود که تا پایان دولت اصلاحات مشکلی تحت عنوان سرمایه برای پروژههای بزرگ ایران وجود نداشته باشد و ایران با کمترین هزینه، امکان تأمین تمامی نیازهای سرمایهای خود را از بازار جهانی به دست آورد. هرچند این ارقام برای بازار سرمایه ایران ارقام بزرگی بود اما مهمتر از رقم وامهای ژاپن، تأثیر این اقدام ژاپن در تغییر نگاه جامعه جهانی به مناسبات پولی و ..بانکی با ایران بود. بعد از ژاپن، چین، کره جنوبی و اروپاییها، یکی پس از دیگری موانع همکاریهای بانکی و بیمهای را با ایران برطرف کردند و بازار سرمایه در جهان به روی ایران گشوده شد. پیامرسانی نخستوزیر ژاپن از جانب آمریکاییها اهمیت زیادی دارد. بحرانیتر شدن وضعیت خاورمیانه با مصالح ژاپنیها سازگار نیست و آنان مصمم هستند برای کاهش بحران در روابط ایران و آمریکا تلاش کنند؛ زیرا ژاپنیها میتوانند بهترین میانجی یا پیامرسان میان ایران و آمریکا باشند، اما به عقیده من حضور آبه در تهران نماد عزم مقامات ژاپنی برای گسترش روابط دو کشور در شرایط دشوار کنونی است. البته ژاپنیها روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارند و ملاحظات مربوط به روابط خود را با آمریکا هم در نظر میگیرند. برای گسترش روابط باید متقابلاً شرایط و وضعیت آنان را درک کرد و برای یافتن راههای همکاری مشترک در شرایط دشوار کنونی تلاش کرد. توجه داشته باشیم اقتصاد ژاپن به مناسبات اقتصادی، سرمایهگذاریهای متقابل و بازار آمریکا وابسته است. وابستگی اقتصاد ژاپن به اقتصاد آمریکا بیشتر از وابستگی اقتصاد چین به آمریکاست. اولین بار در سال دوم دولت آقای خاتمی به عنوان معاون وزیر خارجه ایران به ژاپن سفر کردم. همزمان با این سفر، وزیر خارجه وقت آمریکا خانم آلبرایت رسماً اعلام کرد نگران گسترش روابط ژاپن و ایران است و از دولت ژاپن خواست روابطش را با ایران گسترش ندهد؛ اما ژاپنیها مسیر مورد نظر خود را با احتیاط دنبال کردند. این وضعیت ظرف مدت دو سال به کلی تغییر کرد. من تردید ندارم مقامات ژاپن برای گسترش همکاریهای اقتصادی خود با ایران در سال ۱۳۷۹ نظر مقامات آمریکایی را جلب کرده بودند و آنان را قانع کرده بودند که مانع بهبود روابط اقتصادی دو کشور نشوند. نهایتاً آنها موفق شدند به سبک خودشان موانع سیاسی گسترش همکاریهای اقتصادی دو کشور را برطرف کنند و از مخالفت آمریکاییها جلوگیری کنند. باور دارم در شرایط کنونی هم ژاپنیها تلاشهای خود را خواهند کرد. انتظار میرود نخستوزیر ژاپن در سفر خود گامی در خور توجه در مناسبات اقتصادی با ایران بردارد؛ گامی که البته با مخالفت جدی دولت آمریکا مواجه نشود. در مقابل باید ما هم تلاش کنیم با درک شرایط آنان، راهحلهای دست یافتنی را جستوجو کنیم. چین در سال ۱۳۷۵ در یک معامله مهم با دولت آمریکا، در مقابل توقف همکاری خود در ساخت کارخانه هستهای UCF اصفهان، امتیاز عظیم «پایان تحریم همکاریهای اقتصادی چین و آمریکا» را از کنگره آمریکا گرفت. امروز دور از انتظار نیست که این کشور در دعوای تعرفهها با دولت آمریکا، روی امکان معامله بر سر توقف همکاریهای بانکی و اقتصادی با ایران، در قبال حل مشکلات چند صد میلیاردی تعرفهای خود با آمریکا تأمل کرده باشد یا تأمل کند. روسیه نیز بهرغم همه اختلافاتش با آمریکا و بهرغم قدرت عظیم نظامیاش، عملاً در غرب آسیا، آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و در حوزههای نفت و گاز و انرژی، رقیب جدی ایران است. روسیه هم سابقه معامله پنهان با آمریکا بر سر توقف فروش تسلیحات به ایران را دارد. با این ویژگیها، تداوم بحران روابط ایران و آمریکا برای این کشورهای قدرتمند دوست، برخلاف ژاپن فرصتساز است. در منطقه کشورهای دوستی مثل عراق، عمان، قطر و البته کشور قدرتمندی مثل هند نیز وضعیت و تمایلاتی مشابه ژاپنیها دارند که ارزشمند است و باید با درک ظرفیتها و موقعیتهای آنان، به آنها توجه داشت.