استراماچونی: مرد پایان های تلخ
آندره استراماچونی عصر پنج شنبه به هواداران استقلال معرفی خواهد شد. مردی که همواره پایان های تلخی در دوران کاری اش داشته. چه در زمان بازیگری، چه در زمان مربیگری.
حمیدرضا عرب/بازی تازه شروع شده است. این پایان ماجرای انتخاب سرمربی استقلال نیست. شاید بلاتکلیفی ها به نقطه آخر رسیده باشد اما تازه داستان آغاز شده است. استقلال با استراماچونی به زودی در لیگ دیده خواهد شد و این مرد نزدیک به 2 ماه فرصت خواهد داشت تا استقلال را همان گونه که انتظار میرود بسازد. برای استراماچونی که عقبه پررنگی هم ندارد و چهره محبوبی هم میان ایرانی ها نیست_برخلاف بسیاری از مربیان مشهور فوتبال ایتالیا_ نمیتوان زمان آن چنانی را متصور بود. او باید همان گونه که در اینتر کارش را بسیار امیدوار کننده آغاز کرد، دراستقلال نیز همان گونه باشد بی آنکه بهانه ای بیاورد. استراماچونی اگر با این دیدگاه وارد استقلال شده باشد بدون شک میتوان به آینده این باشگاه، که ناکامی های بسیاری را در سال های اخیر تجربه کرده، دل بست و قهرمانی در لیگ را بار دیگر تجربه کرد اما چنانچه استرا به همان سرنوشتی دچار شود که در تمام تیم های تحت هدایتش شد و نتایج مطلوبی در نیمه دوم دوران مربیگری اش به دست نیاورد از استقلال نیز اخراج خواهد شد. با او قرارداد 2 ساله امضاء شده که این شرط برای باشگاه استقلال و مدیرانش به مثابه یک شمشیر تیز دو لبه است. از این قرارداد میشود هم بهره برد وهم از آن لطمه خورد. این بستگی به نتایج مردی دارد که از این پس برای ما چهره ای آشنا خواهد بود.
***
با چهره ای مواجه ایم که از تحلیل آنچه در آینده برایش رخ خواهد داد، عاجزیم. مردی رو به روی مان قرارگرفته که نه کارنامه آن چنان درخشانی در فوتبال اروپا از خود به جا گذاشته و نه آن چنان ناکام بوده است.
آندره استراماچونی هرگز در فوتبال ایتالیا مغزی متفکر نبوده است. او نه تراپاتونی است، نه آریگو ساچی و نه کاپلوو مالدینی و لیپی. فوتبال ایتالیا یک قطار مربی نامی در خود دارد که نام شان در کتاب تاریخ فوتبال جهان میدرخشد. استرا اما در حد مربیان متوسط سرزمین چکمه ها است؛ با ارفاق!
درمدح استراماچونی هرگز نمیتوان از واژه های پرطمطراقی بهره گرفت. مردی بدون لقب و بی آنکه جامی را در تاریخ مربیگری خود به دست آورده باشد. گرچه در توصیف او به قهرمانی در سال 2012 با تیم جوانان ایتالیا در قاره اشاره شده اما به واقع موفقیت در این سطح ملاک سنجش عیار استرانیست همان طور که سران باشگاه اینتر به دنبال اعتمادی که درهمان سال به مرد جوان کردند، بعد از چند ماه همکاری هدایت این تیم را از او گرفتند و به والترماتزاری سپردند تا حضور ماچونی در یکی از مهم ترین باشگاه های فوتبال اروپا به یک فصل هم نرسد و خیلی زود از روی عرشه نراتزوی پیاده شود.
بعد از یک سال بیکاری، استراماچونی به اودینزه رفت و آنجا هم فصلی کم فروغ را تجربه کرد. نتایجی که باعث شد اخراج شود و جای خودش را به استفانو کولانتونو بدهد. مردجوان راهی یونان سفر شد تا رویاهای تازه ای را پاناتینایکوس دنبال کند اما همچون اینتر حضورش در این تیم یونانی نیز به یک سال نرسید. این داستان برای سرمربی استقلال دراسپارتاپراگ جمهوری چک نیز تکرار شد. استرا با این تیم هم قراردادی برای یک فصل منعقد کرده بود اما این قرارداد 10 ماه دوام آورد، فقط 10ماه.
به رغم آنکه استرا با این تیم یک فصل دیگر قرارداد داشت اما بازهم نتوانست بدون وقفه به کار ادامه دهد و یک سال دیگر در انتظار پیشنهادات تازه بود تا اینکه سرانجام استقلال را برگزید. تیمی که بعد از سال ها ناکامی و درشرایطی که بعد از فصل دوازدهم فقط یک جام حذفی نه چندان با ارزش را به چنگ آورده و پی در پی شاهد موفقیت های رقیب سنتی اش پرسپولیس بوده، زودودن غبار ناکامی های این سال ها را در وجود این مربی جستجو میکند.
آیا استرا میتواند نقطه پایان ناکامی های استقلال باشد؟ آیا سرنوشتی که در انتر، اودینزه، اسپارتاپراگ و پاناتینایکوس رخ داد در استقلال هم تکرار خواهد شد؟
مدیران باشگاه استقلال درست یا غلط به این مرد دل بسته اند و انتظار میکشند ماچونی تمام آنچه استقلال با وینفرد شفر به دست نیاورد را به چنگ آورد. او احتمالا شنبه ای که از راه خواهد رسید، تمرینات استقلال را با دستیارانش آغاز خواهد کرد و قدم در مسیری خواهد گذاشت که انتهایش برای خیلی ها گنگ و نا پیدا است. با استراماچونی در قدوم اول بی شک نمیتوان خیال بافی کرد. او نه مانند برانکو است که یادگاری های زیادی در ذهن ایرانی ها کاشته باشد وبا هیبتی امیدوارکننده گام به تیمش بگذارد و نه همچون دنیزلی پر جاذبه.
استقلال سکوی پرتاب درفوتبال خاورمیانه
ماچونی را باید این گونه تعبیر کرد که خود نیز آمده تا شاید تمام آن ناکامی ها و تیره روزهایی که در فوتبال اروپا تجربه کرده را از روزمه اش پاک کند. استرا میتواند استقلال را سکوی پرتابی کند برای ساختن چهره ای متفاوت از خود در فوتبال خاورمیانه. او نیک میداند و شاید هم در نهان همین هدف را با استقلال دنبال میکند. موفقیت با ارتش آبی و برخورداری از پیشنهاد های مالی اغوا کننده از سوی تیم های عربی.
استقلال این ظرفیت ها را برای مرد ایتالیایی فراهم خواهد کرد همان گونه که بسیاری از مربیان شاغل در فوتبال ایران بعد از موفقیت هایی که به دست آوردند راهی لیگ های عربی شدند و حتی سکان هدایت تیم های ملی کشورهای دور و بر را به دست آوردند. همان سرنوشتی که برای برانکو ایوانکوویچ رقم خورد، برای استرا نیز محتمل است وابسته به آنکه مرد جوان همان باشد که در روزهای آغازین ورودش به نراتزوی بود.
مانند استراماچونی 36 ساله ای که هفته های باقی مانده به فصل 2012-2013 را با 5 پیروزی، 2 تساوی و 2 شکست پشت سر گذاشت و توانست برای اینتر سهمیه لیگ اروپا بگیرد. اینتری ها به همین سبب یک فصل دیگر به استراماچونی اعتماد کرد تیم او در آغاز لیگ بعد 9 بازی پشت سر هم را برد و دو هفته به پایان مرحله گروهی، جواز حضور به مرحله یک شانزدهم نهایی لیگ اروپا را کسب کرد اما از ماه دسامبر همان سال برایشهمه چیز دگرگون شد. تاتنهام، نراتزوری را در مرحله یک هشتم نهایی لیگ اروپا حذف کرد.
اینتر سپس در نیمه نهایی جام حذفی ایتالیا به رم باخت و در نیمه دوم فصل هم تنها 19 امتیاز کسب کرد. استقلال حالا میخواهد استرا را در هیبت و سیمای همان مرد موفق ماه های آغازین کار در اینتر ببیند و این وابسته به فاکتورهای بسیار است. اینکه استرا چه اندازه به لحاظ ذهنی آماده و مهیای کار در محیط شلوغ و پرحاشیه استقلال باشد و اینکه مدیران باشگاه استقلال چه اندازه او را در رسیدن به موفقیت یاری کنند.
عاشق پیشه ایتالیایی!
کند و کاو درباره استرا ما را بیشتر با زوایای اخلاقی اش آشنا میسازد. با مردی مواجه ایم که عمیقا احساساتی است. او در آخرین پست اینستاگرامی به مناسب تولد همسرش این جملات را به کار برده است:« به همه جهانیان میخواهم بگویم که او شاهزاده جذاب من است. با او همه چیزم را ساختم. او پری داستان های من است. او همه چیز من است. سلام عشق من.» این احساسات قطعا در ایران کم خریدار ندارد. ایرانی های عاطفی که همین حالا که سرمربی گری او در استقلال رسما آغاز نشده در صفحه اینستاگرامش به این جملات واکنش هایی نشان داده اند و برای این زوج جوان ایتالیایی آرزوی خوشبختی کرده اند.
در دوران بازیگری هم ناکام بود؛ چه ظالمانه
درباره استراماچونی نوشت اند که روز 13 ژوئن با استقلال قرارداددو ساله بسته است. درنوجوانی فوتبالش را با تیم روموئلا استارت زد؛ جایی که آن را در سن 14 سالگی ترک کرد تا به بولونیا برود. تنها 18 سالش بود که فوتبال حرفهاش آغاز شد و به ترکیب اصلی تیمش در سری C1 رسید اما به دلیل مصدومیت شدید از ناحیه زانو، دوران بازیگری او خیلی دوام نداشت. مینیسک و رباطهای زانوی او به شدت آسیب دید و به این ترتیب تقدیری ظالمانه گریبانش را گرفت تا دیداری که میتوانست مهمترین مسابقه دوران بازیگریاش باشد، متأسفانه به آخرین بازی او به عنوان فوتبالیست تبدیل شود. بعد از آن به هردری زد نتوانست درقامت بازیکن به فوتبال بازگردد و نهایت مجبور شد که کفشهایش را آویزان کند. در مواجهه با چنین سرنوشت تلخی، پسر جوان ایتالیایی وارد وادی مطالعه و کسب دانش شد و به توصیه مدیربرنامهها خودش را برای تبدیل شدن به یک مربی آماده کرد.
استراماچونی در سن 25 سالگی زندگی حرفهای جدیدش را به عنوان سرمربی آغاز کرده است. ابتدا در تیم AZ اسپورت (تیمی در رده جوانان در شهر رم) و سپس در روموئلا مشغول به کار شد و تا سال 2005 در آنجا ماند. او سال 2003 مدرک مربیگریاش برای هدایت تیمهای جوانان را کسب کرده بود. سال 2005 بعد از کسب دو عنوان ملی در سالهای 2007 و 2010 به کادر فنی تیم جوانان باشگاه رم پیوست. او را برونو کونتی (سرمربی سابق رم و رئیس فعلی تیمهای پایه این باشگاه) به این باشگاه برد و تا 6 سال بعد در جالوروسی حضور داشت. در آن 6 سال، استراماچونی دو عنوان قهرمانی در لیگ جوانان ایتالیا کسب کرد که یکی از آنها بدون حتی یک شکست بود. در همان حال که جوانان رم را هدایت میکرد، استراماچونی، توانست در رشته حقوق از دانشگاه شهر رم فارغالتحصیل شود. او سپس راهی میلان شد تا جای فولویو پئا، سرمربی تیم پریماورا (جوانان) اینتر را بگیرد.
عصر پنج شنبه زمان معارفه
باشگاه استقلال زمان معارفه استراماچونی را عصر پنج شنبه اعلام کرده است. این بدان معنا است که حضور مرد ایتالیایی در تمرین های استقلال از هفته آتی قطعی است و استقلال با حضور او شروع خواهد کرد. ماچونی در جلسه معارفه بدون شک صحبت هایی به شکل مقدماتی خواهد داشت و باشگاه استقلال نیز درباره عقد قرارداد با این مربی توضیحاتی خواهد داد اما یقینا آنچه در قرارداد فی مابین منعقد شده به طور علنی آشکار نخواهد شد و مفاد آن پنهان خواهد ماند. البته اگر کسی از درون باشگاه این قراردادها را برای رسانه ها افشاء نکند.
10