فریاد VAMOS،VAMOS در کمربندی تهران


یک روز در تمرین پرسپولیس

محمد قراگزلو/برای رفتن به ورزشگاه شهید کاظمی احتمالا تنها انتاب برای ما روزنامه نگارها روز قبل از تعطیل رسمی است.روزی که اتفاقا با تنها روز تمرینات باز پرسپولیس مطابقت دارد.همان یکشنبه های معروف.یکشنبه های آزاد.

در ترافیک بزرگراه آزادگان در لاین کنار گذر مقابل وقتی به سازه زیبای ورزشگاه خانگی پرسپولیس نگاه می کنم فقط به این فکر می کنم آیا روزی می شود که اینجا بازی‌های خانگی پرسپولیس را برگزار کنند؟با دیدن سازه زیبای ورزشگاه به این فکر می کنم که یعنی امکان دارد این استادیوم شبیه یک آره نای واقعی شود؛سکوهایش دوبرابر شود، پارکینگ داشته باشد و امنیتش آنقدر برقرار باشد که هوادار برای ورود به جایی که لم می دهد تا تخمه اش را بکشاند و از فوتبال لذت ببرد مجبور به عبور از محل تردد خودروهای سنگین یا دویدن از محل پارک ماشین تا جایگاهش نباشد؟

***

از نیمه مرداد گذشته ایم.اینجا غبار همیشه هست.دود کوره‌های آجر پزی و غباری که در هوا وجود دارد تمام آن 50 روزی که دمای هوای پایتخت بین 38 تا 42 در نوسان بود را دردناک تر و غیر قابل تحمل تر می کرد اما انگار همه چیز برایمان عادی می شود.عصر یکشنبه 20 مرداد در ساعتی که گرمای تهران چمدان هایش را می بندد تا از کمربندی پایتخت فرار کند پرسپولیس لب مرز نشسته و آخرین حرم گرما می خورد توی صورت بچه هایی که همه ترکه ای شده اند از بس که دویده اند تا نیمکت نشین و سکونشین نباشند.

***

تعداد بازیکنان زیاد نیست.چند تایی مرخصی گرفته اند و چند تای دیگر مصدومند یا استراحت می کنند اما پرسپولیس سر جای خودش باقی است.تعداد تماشاگران با روزهای طلایی تمرینات پرسپولیس حتی در ده سال گذشته منافات دارد.البته آنقدر هست که آلاسکا فروش و تخمه فروش لای سکوها بچرخند و از مقابل پدری که دست کودک خردسالش را گرفته وآمده، با سرعت کمتری عبور کند.

با اینکه کریم باقری بیشتر و محکمتر از همه بازیکنان و مربیان تشویق می شود اما بیشتر نگاه ها به مردان اسپانیایی زبان تمرین است.کالدرون با پاهای پرانتزی یک لحظه سر جایش نمی ایستد. آنجاهایی که عرق می کند لباس به تنش می چسبد تازه معلوم می شود این همه روزهایی که مثل بازیکن روی چمن دویده و توی سالن وزنه زده چه نتیجه حیرات انگیزی در حوالی 60 سالگی داشته است.

یکی می گوید چرا سرمربی باید نیزه‌های تمرینی را خودش بردارد و بچیند؟آن یکی می گوید چرا اینقدر فعال است و مدام حرکت می کند و چیزی می گوید؟ همکار دیگری می گوید از 6 صبح اینجاست .اینها برای ما البته غریب است .ما ندیده ایم مربیان مان اینقدر پای کار باشند وگرنه هر جای دنیا که بروید اینها طبیعی است.

فریاد VAMOS،VAMOS  در کمربندی تهران

***

فریاد VAMOS، VAMOS (که غیر از معنی اصلی اش انگار چند معنی و چند کاربرد دیگر برای تهییج کردن بازیکنان دارد)توی ورزشگاه می پیچد.یاد تمرینات تیم های لالیگایی می افتید که با آوای زیر کلی از این کلمات اسپانیایی را در کسری از ثانیه پشت هم ردیف می کنند و خیلی سخت چیزی از آنها دستگیرتان شود.

اینجا اما کالدرون و خواکین با لهجه اسپانیایی،انگلیسی حرف می زنند.اینیگو بیشتر کارهای جانبی را می کند و خواکین است که اندازه خود کالدرون بار تمرین را روی دوشش می گذارد.البته روزهای اول تصورمان این نبود.بخصوص وقتی جلوی اسم خواکین،عنوان آنالیزور آمد و او را با آن تخته شاسی در دست در نقش یک آنالیزور کنار زمین تصور می کردیم اما خواکین همه کاره کالدرون است.از طراحی و اجرای تمرینات تا بررسی شرایط بازیکنان و انتقال آنها به آقای سرمربی.

فریاد VAMOS،VAMOS  در کمربندی تهران

***

برخی از بازیکنان پرسپولیس از صورت و قامت شان سختی تمرینات پیش فصل را خوب نشان می دهند.یکی از آنها شجاع خلیل‌زاده است.آنقدر که می شود از فاصله 30 متری تشخیص داد آماده ترین بازیکن پرسپولیس است.وقتی چیزی حدود 50 متر استارت می زند تا بعد از تشویقش،روبروی سکوها تعظیم کند، برایشان ماچ بفرستد وروی قلبش بکوبد.شجاع آنقدر آماده است که بعد از گل کردن اولین شوت سر ضرب در آیتم تمرینی،حسن ختام این آیتم را با یک برگردان کامل می کند و صدای سیدی را در می آورد که گلر توی دروازه نبود، قبول نیست!

فریاد VAMOS،VAMOS  در کمربندی تهران

***

بعضی جوان‌های پرسپولیس امیدوار کننده‌اند.سعید حسین پور پسر مودب و خوش اخلاق شماره 26 یکی از آنهاست.مهدی عبدی با شماره 16 هم همان قدر که می گفتند خوب است.قد و قامت مناسب، ضربه آخرهای دقیق و غافلگیر کننده و از همان مهاجمانی که مدافعان را به دردسر می اندازند.ساسان زمانه هم خوب است.خیلی بلند قامت نیست اما شم گلری دارد فقط حیف که مجبور است در مهمترین آیتم تمرین هافبک وسط بازی کند و مثل ربیع خواه هر توپی که می‌گیرد را با یک پاس مطمئن چند متری به همدسته نزدیکش برگرداند.

***

غیر از آیتم‌های تاکتیکی و ضربات محکمی که یا خیلی بد است یا فوق العاده، مهمترین آیتم تمرین فوتبال درون تیمی است در زمین کوچکتر.شاید 70 درصد زمین گلی با نفرات کمتر، فضای تنگتر و کار پیچیده تر.

اصلی‌ها یک طرفند و ترکیب شان مشخص است.انگار 1-3-2-4 بازی می‌کنند.گلرشان امیرحسین بیات است.شجاع و کنعانی وسط بازی می‌کنند و شیری وانصاری در چپ و راست.البته که اگر نادری کنار نمی فت احتمالا او جای انصاری بازی می‌کرد.وسط زمین وحید امیری مثل یک هافبک وسط توپ پخش کن بازی می کند و البته بعضا به کناره‌ها می آید.کنار او نوراللهی است که گاهی وینگر است گاهی هافبک میانی.ترابی و احمدزاده چپ و راست شان بازی می کنند و علیپور مهاجم نوک.

روبروی آنها کاورپوش‌ها با رادوشوویچ، ربیع خواه و احسان محمدحسینی در دفاع میانی، آدام همتی در دفاع چپ، سیامک نعمتی در دفاع راست، ساسان زمانه که بالاجبار هافبک وسط شده،پشت سر بشار و مهاجمانی مثل عبدی،روستایی و اسدی بازی می کنند.

بازی 10 به 10 در زمین کوچکتر که ریتم تیم اصلی خیلی بهتر است که شاید هم طبیعی باشد.البته که بین شان علیپور کمی سرخوش بازی می کند و انصاری زیاد روی فرم نیست.آن طرف نعمتی هم که ظاهرا دوست ندارد گاردش را دقایقی ببندد، در دفاع راست زیاد دل به کار نمی دهد.انگار که پست بازی اش را دوست ندارد.سر آخر ذخیره‌ها با دو گل تماشایی و فنی از حسین پور و رسن مقابل تک گل کنعانی برنده می شوند و تا بعد عکاسی را پیدا کنند و مقابل دوربینش برای اصلی‌ها کری بخوانند.

فریاد VAMOS،VAMOS  در کمربندی تهران

***

آخر کار نوبت به شوت به دروازه است که حالت FUN دارد.دوباره خیلی از ضربات فوق العاده است و برخی دیگر نگران کننده.اولی را علیپورعالی می زند اما ضربات بعدی اینقدر فنی و تماشایی نیست.دقایقی بعد فواره ضلع جنوبی باز شده و بازیکنان با شوت های گل کرده یا ناامید کننده یکی یکی کنار رفته و به سوی رختکن می روند.دقایقی قبل البته تماشاگران را بیرون کرده اند و ورزشگاه با سکوهای خالی ،حس دلگیرکننده ای به خود گرفته است.این پایان یکشنبه آزاد دیگری است و تا یکشنبه بعد پرسپولیس کالدرون با تمام معماها، تغییرات واتفاق‌هایش دوباره از جلوی چشم‌مان مخفی خواهد ماند.

11


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس نوشته و متن تولدت مبارک پسرم | عکس پروفایل تبریک تولد پسرم از طرف مادر و پدر