با شما موافق نیستیم آقای زنوزی!
بانک ورزش- محمدرضا زنوزی که یکی از آخرین و سرشناسترین سرمایهگذاران بخش خصوصی در فوتبال ایران است، دیروز مصاحبه کرده و از تنگناهای کار در این حوزه سخن گفته...
بانک ورزش- محمدرضا زنوزی که یکی از آخرین و سرشناسترین سرمایهگذاران بخش خصوصی در فوتبال ایران است، دیروز مصاحبه کرده و از تنگناهای کار در این حوزه سخن گفته است. مالک تراکتور و ماشینسازی در این مصاحبه حرفهای درست زیادی زده؛ مثل اینکه مدیران دولتی چون از جیب خودشان هزینه نمیکنند، نگران نیستند و خیلی دنبال صرفهجویی نمیروند. بخش زیادی از حرفهای زنوزی درست است، اما دستکم یک جا نمیشود خیلی با او موافق بود؛ جایی که او از ظرفیتهای موجود سخن به میان میآورد و البته رویاهای دور از ذهنی را به تصویر میکشد: «مدیران باشگاهها به خودشان زحمت نمیدهند که به اصطلاح ببینند از چه راههایی میشود درآمد به وجود آورد. همه یک سری حرف کلیشهای یاد گرفتهایم و میگوییم حق پخش تلویزیونی نداریم یا یک سری مسایل از جمله کپیرایت رعایت نمیشود. این در حالی است که در ایران حتی بیشتر از دیگر نقاط دنیا میشود درآمدزایی کرد. چون عشقی که مردم ما، هواداران ما به تیمها دارند با جاهای دیگر قابل قیاس نیست.» اجازه بدهید اینجا را با آقای زنوزی موافق نباشیم، آن هم به دو دلیل؛
یک- البته که باید از همه ظرفیتهای مقدور و ممکن استفاده کرد. اصلا اگر امکان ایجاد یک ریال برای باشگاه وجود دارد هم باید از آن سود برد، اما در نهایت باید بدانیم در تمام دنیا همه درآمدهای غیر فقط حدود 30 درصد از هزینههای باشگاهداری را تامین میکند و باز 70 درصد سهم درآمدها مربوط به حق پخش تلویزیونی است. بنابراین بر خلاف چیزی که آقای زنوزی میگوید، این یک حرف کلیشهای و نخنما نیست؛ بلکه ادعایی درست است که هزاران بار باید تکرار شود، آنقدر که بالاخره صداوسیما زیر بار پرداخت این پول برود. در نهایت اینکه تا زمان وصول حق پخش نباید دست روی دست بگذاریم و زمان را از دست بدهیم. از هر راهی که میشود باید پول درآورد، اما خود آقای زنوزی هم دیر یا زود خواهد فهمید که بدون حق پخش، یک چیزی این وسط کم است.
دو- اینکه ایشان میگوید «عشق هواداران ایرانی به تیمهایشان بینظیر است»، از آن دست ادعاهایی است که جای بحث دارد. باید دید متر و معیار مالک تراکتورسازی برای چنین ادعایی چیست؟ تا جایی که ما میدانیم اتفاقا خیلی از هواداران تیمهای مختلف در ایران با وجود عشق خالصشان به تیمها، زیاد اهل هزینه کردن نیستند. مثلا در اروپا حتی هواداران تیمی مثل المپیاکوس هم اول فصل صف میکشند و کل بلیتهای خانگی فصل را پیشخرید میکنند تا مبلغ مناسبی در اختیار باشگاه قرار بگیرد؛ در ایران چند نفر را میشناسید که این فداکاری را انجام بدهند؟ مورد داشتیم برای کمک به تیم پرهواداری مثل استقلال شماره حساب اعلام شد و نهایتا مردم فقط 400 هزار تومان پول به آن حساب ریختند! اینجا تا قیمت بلیت کمی افزایش پیدا میکند، داد هواداران به آسمان میرود که خب بخشی از آن هم به خاطر مشکلات اقتصادی کشور، عادی است. راستی از چه چیزی سخن میگویید آقای زنوزی؟