شبی که سحر نداشت


شبی که سحر نداشت

دسته: رمان و داستان در این داستان، قیزل قیز دختری است با موهایی به رنگ طلا که پسر داروغه‌ی شهر تبریز عاشقش می‌شود. پدر دختر که از...

"در این داستان، "قیزل قیز" دختری است با موهایی به رنگ طلا که پسر داروغه‌ی شهر تبریز عاشقش می‌شود. پدر دختر که از تجار تبریز است، برای فرار ازاین ازدواج، با قیزل قیز و دایه‌اش راهی کربلا می‌شوند. در راه، مردی، غلام سیاهی را به نام "ببر" به او می‌بخشد. قیزل قیز عاشق ببر می‌شود و ببر هم به آن دختر، دل می‌بازد. پس از بازگشت از سفر پدر قیزل قیز تصمیم می‌گیرد او را به عقد ببر دربیاورد. داروغه پس از اطلاع از این موضوع، توطئه‌ای می‌چیند و ببر را دستگیر می‌کند و در پی آن، اتفاقاتی رخ می‌دهد که برای همیشه زندگی قیزل قیز و ببر را تحت تاثیر قرار می‌دهد."

حق تکثیر: کانون معرفت، 1344

منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تاثیر شگفت انگیز رابطه جنسی بر زیبایی زنان