رشته ی گیسوی تو


رشته ی گیسوی تو

که گفته که غزلی نغز و روح انگیزم خیال کن دو سه بیتِ محبت آمیزم اگرچه نیست میان بساط من جز غم خوشم که حداقل از غم تو لبریزم تو جات در وسط قلب هاست اما من هنوز در خم پس کوچه های دهلیزم نپوش چشمشاعر:زهرا کریمی

که گفته که غزلی نغز و روح انگیزم
خیال کن دو سه بیتِ محبت آمیزم

اگرچه نیست میان بساط من جز غم
خوشم که حداقل از غم تو لبریزم

تو جات در وسط قلب هاست اما من
هنوز در خم پس کوچه های دهلیزم

نپوش چشم خود از من گذشته کار از کار
که کرده چشم تو با عاشقی گلاویزم

میان قطره و دریا تفاوت است، درست!
ولی من از توام ای دوست گرچه ناچیزم

تو مو به مو غزلی و منم که می بایست
قلم به رشته ی گیسوی تو بیاویزم

همیشه شعر به فریاد من رسید... آه
همیشه خواستم از دست شعر بگریزم!
زهرا کریمی




کوه کن