بله آقای خطیبی خدا آن بالاست!
گل دقیقه 101 جواب وقت کشیهای سازماندهی شده
محمد قراگزلو/ تیم رسول خطیبی از دقیقه صفر استراتژی جالبی برای متوقف کردن پرسپولیس و دل بستن به اتفاقات مسابقه داشت. این تیم به شکل حیرتآوری در نیمه زمین خود جمع و به دفاع کردن مشغول شد تا جایی که حتی عناصر تهاجمی این تیم مثل خرم الحسینی و نریمان جهان که در بازیهای گذشته جزو اندک چهرههای موفق این تیم بودند نیز کاری از پیش نبردند و اسمی از آنها به میان نیامد.
رسول خطیبی برای دفاع صرف تیمش را به زمین فرستاده بود اما آنچه آزاردهنده به نظر میرسید توقف بازی به دست بازیکنان این تیم بود که تقریباً هر 5 دقیقه یک بار رخ میداد. در واقع پرسپولیس که مالک توپ و میدان بود هر گاه به ریتم خوبش میرسید و نمایش منسجمی ارائه میداد یکی از بازیکنان میزبان روی زمین میافتاد تا بازی را اصطلاحاً بخواباند.
این اتفاق بارها و بارها توسط حامد لک در این بازی رخ داد و بدون اینکه این بازیکن واقعاً مصدوم شود با هر حرکت ساده روی زمین میافتاد و کادر پزشکی ماشین به زمین میآمد. این مسأله در مورد بیشتر بازیکنان ماشین سازی رخ داد تا جایی که اگر داور دقیق عمل میکرد در نیمه نخست به جای سه دقیقه حداقل باید 5 دقیقه وقت تلف شده اعلام میکرد.
استراتژی ویژه(!) ماشین سازی برای متوقف کردن پرسپولیس در نیمه دوم هم ادامه پیدا کرد و تیم خطیبی تنها با هدف خراب کردن بازی و از ریتم انداختن آن وارد زمین شد و کارش را ادامه داد. در این نیمه هم بازیکنان ماشین سازی با کوچکترین اتفاق و بعضاً بدون برخورد با بازیکن حریف روی زمین میافتادند تا برانکارد و گروه پزشکی داخل زمین شود. جالب اینکه در این نیمه وقتی پرسپولیس به صورت متوالی موفق شد دو سه موقعیت خوب بسازد حامد لک دوباره روی زمین افتاد و کلاً شرایط بازی را برگرداند تا وضعیت تیمش تغییر کند و مسابقه تا حدودی به تعادل برسد.
نمایشی که ماشین سازی در این مسابقه ارائه داد به لحاظ فنی بسیار پایینتر از حد تیمهای لیگ برتری بود اما تلخی ماجرا این بود که تیم خطیبی فقط دفاع نمیکرد و با حربه وقتکشی سعی در خراب کردن بازی پرسپولیس داشت.
وقتی پنالتی علیپور از دست رفت خطیبی مقابل دوربینها با اشاره به آسمان فریاد میزد خدا آن بالاست و به اشتباه بودن پنالتی که علیه تیمش گرفته شده بود اشاره داشت. بله خدا آن بالا بود چرا که تیم برتر میدان را به آنچه استحقاقش داشت رساند و تیمی که از راه ناصواب دنبال کشاندن بازی به وقتهای اضافه و پنالتی بود در نهایت جریمه شد تا مشخص شود مربیانی که به جای یاد دادن فوتبال به شاگردانشان، روی زمین افتادن و از جریان انداختن مسابقه را میآموزند ره به جایی نمیبرند و سر آخر محکوم به شکست هستند.
آنچه در تبریز دیدیم را در هیچ جای دنیا نمیبینیم و حتی ضعیفترین تیمهای هر لیگ یا تیمهای رده پایینتر در مسابقات حذفی مقابل بهترین تیمهای کشور خود دست به چنین اقداماتی نمیزنند. مثلاً ماینتس و آگسبورگ و اف ث کلن میدانند که شانسی مقابل بایرن مونیخ و ستارههایش ندارند یا برایتون و ساندرلند به اینکه نمیتوانند پا به پای منچسترسیتی بدوند و دروازهشان را بسته نگه دارند واقفند اما هیچ گاه دست به چنین رفتاری در زمین نمیزنند چرا که در اصول فوتبالشان چنین مسائلی نمیگنجد و تنها از راههای فوتبالی مثل تنگ کردن فضاها، یارگیری منطقهای و من تو من دنبال متوقف کردن ستارهها هستند تا در بزنگاههایی مثل ضربات ایستگاهی و ضدحملهها به خواسته خود برسند و یک شگفتی را رقم بزنند. مسائلی که انگار خطیبی به کلی فراموش کرده بود و توقع داشت با سطحیترین نوع از متوقف کردن بازی به خواستهاش برسد که همان وقتهای تلف شده که خودش باعث شده بود او را در رسیدن به خواستهاش ناکام گذاشت.