دفتر جا مانده


دفتر جا مانده

دفتر جا مانده عاقبت آواره از چشم غزالت می شوم وامدار سرسر و رقص شلالت می شوم گرچه میدانم که در یادت نماند باز هم بارها سرگشته از قول محالت می شوم مثل آدم در پی یک دانه گندم می روم مثل حواشاعر:علی معصومی




پاسخ به سوالات پر تکرار ایردراپ همستر