لبخند ...


لبخند ...

شکلِ دست هایِ تو از دار می افتد گلِ قالی !... به پینه هایِ دست بخند... . به ...چکاوکِ داس در دل بخند به پرِ خونینِ جا مانده در قفس بخند که در اندوه... تبخیر میشاعر:فریدون ناصرخانی کرمانشاهی


شکلِ دست هایِ تو از دار می افتد
گلِ قالی ! ...
به پینه هایِ دست
بخند ...
.
به ...چکاوکِ
داس در دل
بخند
به پرِ خونینِ
جا مانده در قفس بخند
که در اندوه... تبخیر می شوم
...




چرا