نیمه شب ها در دلم جز حسرت و آشوب نیست
باز هم حال من رسوای عاشق خوب نیست
بار ها فهمیده ام نادیده می گیری مرا
سهم قلب زار من جز ماتم و سرکوب نیست
هر چه از عشقت نوشتم را به آتش می کشی
شاعرت انگار دیگر پیش تو محبوب نیست
طاقت رنج و مصیبت را ندارم بی وفا
عاشق دیوانه وارت حضرت ایوب نیست
درک کن، بی عطر تو رنجیده خاطر می شوم
در غیاب تو هوای زندگی مطلوب نیست
شاعر: مهدی ملکی الف
باز هم حال من رسوای عاشق خوب نیست
بار ها فهمیده ام نادیده می گیری مرا
سهم قلب زار من جز ماتم و سرکوب نیست
هر چه از عشقت نوشتم را به آتش می کشی
شاعرت انگار دیگر پیش تو محبوب نیست
طاقت رنج و مصیبت را ندارم بی وفا
عاشق دیوانه وارت حضرت ایوب نیست
درک کن، بی عطر تو رنجیده خاطر می شوم
در غیاب تو هوای زندگی مطلوب نیست
شاعر: مهدی ملکی الف