پنج درس راهبردی در سوره عنکبوت
یکی از سورههایی که در شبهای قدر توصیه و سفارش فراوانی به خواندن و تدبر در آن شده، سوره مبارکه عنکبوت است. این سوره از جمله سورههای بسیار باارزشی است که نکات اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و فقهی را به خوبی میتوان از آن استخراج کرد.
به گزارش ایکنا، یکی از سورههایی که در شبهای قدر توصیه و سفارش فراوانی به خواندن و تدبر در آن شده، سوره مبارکه عنکبوت است. این سوره از جمله سورههای بسیار باارزشی است که نکات اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و فقهی را به خوبی میتوان از آن استخراج کرد، در این نوشتار سعی داریم به فراخور ظرفیت متن به برخی از این نکات اشاره کنیم.
1- زندگی بدون امتحان و کنکور
برخی از افراد اینگونه میپندارند که به صرف اینکه ادعا نمایند با خدای متعال ارتباط عاشقانه و قلبی دارند، میتوانند به سلامت و سربلندی از کنکور زندگی سربلندخارج شده و بر صندلی دوستان و محبان خدا جلوس نمایند، این در حالی است که وقتی محک آزمون و امتحان در میان میآید، بسیاری از این دوستیهای ادعایی و ظاهری رنگ میبازند و حقیقت انسانها خود را بهتر نشان میدهد، از این رو خدای متعال در سوره مبارکه عنکبوت پرده از این واقعیت برمیدارد که موفقیت و قرار گرفتن در جایگاه والای بندگی و ایمان به خدای متعال بدون سربلند بیرون آمدن از امتحان الهی امکانپذیر نیست، «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ؛[1] آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها مىشوند و آزمایش نخواهند شد؟!».
خوش بود گر محک تجربه آید به میان ... تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
خط ساقیگر از این گونه زند نقش بر آب ... ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست ... عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
بدون شک انسان در مسیر کسب مدارج اخلاقی و ایمانی باید با موفقیت واحدهای مهمی از جنس صبر بر بلا و مصیبت، صبر بر طاعت و بندگی حق تعالی، صبر در برابر گناه و ناپاکی، استقامت، تقوا و خویشتنداری، وفاداری، صداقت و... را به خوبی گذرانده باشد و نمره قبولی فضایل و کمالات اخلاقی و دینی را کسب کرده باشد. این رویه و منش اخلاقی، سنت قطعی عالم هستی است که امتهای گذشته نیز با آن مواجه شدهاند، به طوری که خدای متعال در این خصوص این چنین میفرماید: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ؛ [2] ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان مىکنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانى که راست مىگویند و کسانى که دروغ مىگویند تحقق یابد!».
2 - فرار و خارج شدن از حوزه قدرت الهی
سبک زندگی برخی افراد به گونهای است که گویی از دایره قدرت و نظارت الهی خارج شدهاند، از اینرو این چنین میپندارند که فضای زندگی آنها همچون حیاط خلوتی است که میتوانند در آن به هر کار و یا رفتار ناپسند و هنجارشکنانهای مبادرت ورزند، در واقع بیقانونی و برتریجویی و طغیانگری در مسائل مختلف سیاسی، اخلاقی، اقتصادی، فرهنگی پای ثابت زندگی این افراد است. این دسته افراد برای ارزشهای دینی و اخلاقی جایگاه و ارزشی قائل نیستند. روحیه استکباری آنها موجب شده است، این چنین توهم کنند که از دایره عذاب و عقاب الهی خارج شدهاند.
این خودایمنیِ کاذب، ویروس و بلایی خانمان سوزاست که گریبانگیر این دسته از افراد میشود، باری به هر جهت در پاسخ به این توهم خام و بی پایه و اساس خدای متعال این چنین میفرماید: «أَمْ حَسِبَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ أَنْ یَسْبِقُونا ساءَ ما یَحْکُمُونَ؛[3] آیا کسانى که اعمال بد انجام مىدهند گمان کردند بر قدرت ما چیره خواهند شد؟! چه بد داورى مىکنند!».
3 - جلب رضایت و پیروی از والدین تا سرحد کفر
یکی از مسائل بسیار مهم اخلاقی که آموزههای دینی و اسلامی به شدت روی آن تأکید داشته و رعایت آن را از همگان مطالبه نمودهاند موضوع تکریم و احترام به والدین و قدرشناسی از زحمات بیدریغ آنان است، به طور قطع و یقین هیچ مکتب و آیینی به اندازه فرهنگ اسلامی به این موضوع عنایت نداشته و انسانها را به رعایت آن ملزم نکرده است، ولی با این وجود، این دوستی و تکریم برای برخی افراد یک چالش ذهنی را ایجاد کرده است، چرا که به بهانه رضایت و خشنودی والدین گاهی اوقات پا را از حدود الهی فراتر نهاده و وارد مناطق ممنوعه شدهاند، مناطق ممنوعهای که تنها ثمره و نتیجه آن عذاب و خشم ماندگار الهی است.
از اینرو خدای متعال برای برطرف کردن این چالش و توهم خام و نپخته این چنین بندگان خود را رهنمون ساخته است: «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛[4] ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکى کند، و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که براى من همتایى قائل شوى که به آن علم ندارى، از آنها پیروى مکن! بازگشت شما به سوى من است، و شما را از آنچه انجام مىدادید با خبر خواهم ساخت».
4 - ضمانت کردن از گناه و خطای دیگران
یکی از ترفندها و حیلههای اصحاب شیطان برای آلوده کردن انسان به بیماریهای اخلاقی، ضمانت کردن آنها در برابر گناه است، در واقع این دسته افراد این چنین وانمود میکنند که ضامن هرگونه رفتار نامناسب وهنجار شکنانه دیگران هستند و با این حیله و ترفند، سایرین را مجاب به همراهی با مقاصد شوم خود میکنند؛ چنانکه در روابط دوستانه و اجتماعی همه ما کم و بیش با این ادبیات مواجه شدهایم «اگر فلان کار گناه داشت، گناه آن به پای من» خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: « وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لِلَّذینَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبیلَنا وَ لْنَحْمِلْ خَطایاکُمْ وَ ما هُمْ بِحامِلینَ مِنْ خَطایاهُمْ مِنْ شَیْءٍ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ؛[5] و کافران به مؤمنان گفتند: «شما از راه ما پیروى کنید، (و اگر گناهى دارد) ما گناهانتان را بر عهده خواهیم گرفت!» آنان هرگز چیزى از گناهان اینها را بر دوش نخواهند گرفت؛ آنان به یقین دروغگو هستند!».
مفسران قرآن کریم در ذیل این آیه شریف به این نکته طلایی این چنین اشاره کردهاند: امروز نیز بسیارى از وسوسهگران را مىبینیم که هنگام دعوت به یک عمل خلاف مىگویند اگر گناهى دارد به گردن ما!، در حالى که مىدانیم هیچکس نمىتواند گناه دیگرى را به گردن بگیرد، و اصلا این کار معقول نیست، خداوند عادل است، کسى را به جرم دیگرى مجازات نمىکند، و از این گذشته مسئولیت انسان در برابر اعمالش با این حرفهاى بىاساس از بین نمىرود، و برخلاف آنچه بعضى از کوتهفکران مىپندارند این تعبیرات سر سوزنى از مجازات انسان نمىکاهد، لذا در هیچ محکمه و دادگاهى به این حرفها اعتنا نمىکنند که فلان کس گناهش را به گردن گرفته، درست است که این تشویق کننده در گناه و جرم او شریک است امّا این شرکت در جرم به هیچ وجه از مسئولیت او نخواهد کاست.[6]
5- اعتماد و تکیه به ابرقدرتهای جهان
یکی از خطاهای راهبردی و تصورات سست و خام در مباحث راهبردی و کلان، تکیه و اعتماد کردن به طاغوتیان است، در زمان کنونی نیز کم نیستند روشنفکران نماهایی که با بیاعتنایی به آموزههای وحیانی این چنین میپندارند که در زیر خیمه و بیرق استکبار جهانی میتوانند به تمام آمال و آروزهای کشورداری و تمدنی دست یابند، این در حالی است که خدای متعال در آیات متعددی به این خیال خام و تصور باطل جواب منفی داده و آن را رد نموده و در سوره مبارکه عنکبوت خیمه و تیکهگاه جهان سرمایهداری و استکباری را به خانه عنکبوت تشبیه کرده است: «مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ؛[7] مثَل کسانى که غیر از خدا را اولیاى خود برگزیدند، مثَل عنکبوت است که خانهاى براى خود انتخاب کرده؛ در حالى که سستترین خانهها، خانهی عنکبوت است اگر مىدانستند».
کسانى که غیر خدا را تکیهگاه خود قرار دهند تکیه آنها بر تار عنکبوت است. آنها که غیر از خدا را معبود خویش برگزینند تکیه آنها بر تار عنکبوت است تخت و تاج فرعونها، اموال بىحساب قارونها، قصرها و گنجهاى شاهان، همه مانند تارهاى عنکبوت است. بىدوام، سست، غیر قابل اعتماد و ناپایدار در برابر طوفان حوادث. تاریخ نیز نشان مىدهد که به راستى هیچ یک از این امور نمىتواند تکیه گاه انسان گردد، ولى آنها که بر ایمان و توکل بر خدا تکیه مىکنند تکیه بر سد پولادین دارند.[8]
نویسنده: علی بیرانوند
پی نوشت ها:
[1]. عنکبوت/1.
[2]. عنکبوت/3.
[3]. عنکبوت/4.
[4]. عنکبوت/8.
[5]. عنکبوت/12.
[6].تفسیر نمونه، ج16، ص223.
[7]. عنکبوت/41.
[8].تفسیر نمونه، ج16، ص 278.