همیشۀ من، هرگز بود شعری از بیژن نجدی


همیشۀ من، هرگز بود شعری از بیژن نجدی

بیژن نجدیشاعر و داستان نویس گیلانی است، وی در داستان‌های خود از عناصر شاعرانه استفاده می‌کرد، به حدی که داستان‌های او را میتوان داستان‌های شاعرانه دانست. همیشه‌ی من، هرگز بود غروب، پلی است از رویا به تاریکی تاریکی نگاه توست زیر پلک‌های افتاده همیشه‌ی من، هرگز بود غروب، ظهر توست منظومه‌هاست، پنجره‌های اتاق و آسمانی […]

0
(0)

بیژن نجدیشاعر و داستان نویس گیلانی است، وی در داستان‌های خود از عناصر شاعرانه استفاده می‌کرد، به حدی که داستان‌های او را میتوان داستان‌های شاعرانه دانست.
همیشه‌ی من، هرگز بود
غروب، پلی است از رویا به تاریکی
تاریکی
نگاه توست زیر پلک‌های افتاده

همیشه‌ی من، هرگز بود
غروب، ظهر توست

منظومه‌هاست، پنجره‌های اتاق
و آسمانی از شیشه می‌آید
بر دست‌های چهار درخت لخت

شگفتا که سایه می‌گذرد
بی‌آفتاب از این رهگذر
از همیشه من.

بیژن نجدی

شعر دیگری از بیژن نجدی:
دریغا پاییز؛ شعری از بیژن نجدی

این پست چقدر مفید بود؟

برای امتیاز دادن به آن روی یک ستاره کلیک کنید!

ثبت امتیاز

امتیاز مطلب 0 / 5. تعداد رای دهندگان: 0

تاکنون کسی رأی نداده است! اولین کسی باشید که به این مطلب رای می‌دهید


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

شعر عاشقانه حافظ؛ گلچین اشعار زیبای عاشقانه و غزل های کوتاه حافظ