نقاشی که شیشه می‌کشید تابلو شد!/کاریکلماتور


نقاشی که شیشه می‌کشید تابلو شد!/کاریکلماتور

نقاشی که شیشه می‌کشید تابلو شد! کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا * از در دوستی وارد شد دشمن عزیز ! * چوب در آستینش کردند، آنکه... ادامه مطلب نوشته نقاشی که شیشه می‌کشید تابلو شد!/کاریکلماتور اولین بار در پایگاه خبری شیرین طنز. پدیدار شد.

نقاشی که شیشه می‌کشید تابلو شد!

کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا

* از در دوستی وارد شد دشمن عزیز !

* چوب در آستینش کردند، آنکه مار در آستین می‌پروراند!

* لقمه را از دهان ما می‌گیرند تا حرف در دهانمان بگذارند !

* نقاشی که شیشه می‌کشید تابلو شد!

* «توریستی» که روی «کلم»، «کاری» می‌ریخت، کاریکلماتوریست از آب در آمد!

* زغال روسیاه داخل رودخانه افتاد، رو سفید و کارگر معدن از آب در آمد!

* در زد و خورد زندگی، از سرما خورده ایم، گرما را زده ایم!

* از دور دستی بر آتش و از نزدیک پا در میان آن داشت؛ آتش نشان!

* از دور دستی بر آتش و از نزدیک تا کمر در آتش است؛ مرد نانوا !

* از دور دستی بر آتش و از نزدیک هم دستی بر آتش دارد؛ مرد آهنگر!

* اکبر می‌خواست از الهام جزوه بگیرد، به خودش آمد دید از جزوه الهام گرفته!

* گاو، زرافه ای است منهای آپشن‌های شتری و پلنگی اش!

صفحه شیرین طنز در سروش

#gallery-1 { margin: auto; } #gallery-1 .gallery-item { float: right; margin-top: 10px; text-align: center; width: 100%; } #gallery-1 img { border: 2px solid #cfcfcf; } #gallery-1 .gallery-caption { margin-left: 0; } /* see gallery_shortcode() in wp-includes/media.php */ درباره کاریکلماتور

کاریکلماتور نمایندۀ برحقّ نثر موجزِ بهینه و غنی‌سازی‌شده در کارگاه اندیشۀ دقیق و ظریف انسانی است که با سنجیدگی و فراست، نکات فیلسوفانه، حکیمانه، متفکّرانه، انتقادآمیز و شاعرانه را در کمال ایجاز و غالباً با زبان طنز مطرح می‌کند و حکم جلب نظر مخاطب را با رضایت خودش می‌گیرد! چون با بیان متفاوت و شاید بدیعی از مضامین و مفاهیم، خواننده را در دنیایی از کشف و شهود، واقعیت، زیبایی، شگفتی، ابهام و پرسش فرو می‌برد.

کاریکلماتور زبان گویاییست که معمولاً شوخی می‌کند، می‌خنداند، طعنۀ دوستانه می‌زند، به ناهنجاری و بدی‌ها می‌توپد و نواقص و کاستی‌ها را با نگاهی منصف و خیرخواهانه و غالباً با زبان طنز، بیان و نقد می‌کند و اتفاقات، پدیده‌ها و ناپدیده‌های ریز و کوچک را زیر ذرّه‌بین، میکروسکوپ و تلسکوپ ذهنی‌اش با چاشنی اغراق و ریشخند کنایه‌‌دار مورد توجّه و تأمل قرار می‌دهد و مخاطب را به تفکّر و تبسّم وا می‌دارد.

لازم به یادآوری نیست که ایجاز از شروط اصلی کاریکلماتور است؛ چون نامبرده فرزند خلفِ کوتاه‌نویسی است و ژن خوب موجزگرایی، مادرزادی در خون خوشمزه‌اش جریان دارد‌ فلذا ترکیبات وصفی اضافی و متعدّد و استفاده از قیود زمانی و مکانی و حالت و … که به اطناب می‌انجامد، سلامتی کاریکلماتور و چه بسا سازنده‌اش را شدیداً به خطر می‌اندازد!

کاریکلماتور مثل «مغز کاهو» سرشار از مواد غذایی غنی و عاری از پوست و پیرایه‌های دورریختی و مزخرف است و خوردن آن لذّتی دارد که برو و ببین!

نویسنده : محمد حسن صادقی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه سرگرمی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انشا در مورد روستا | 4 انشا زیبا درباره روستا برای پایه های مختلف تحصیلی