سید حسن خمینی یا ظریف ؛ لاریجانی همچنان باید تا روزهای آخر صبوری کند؟
نگاهی به گمانهزنیهای موجود در جریان اصلاحات نشان میدهد که همزمان با جدیتر شدن احتمال کاندیداتوری سید حسن خمینی و اصرار اصلاحطلبان به وی، طیفی از اصلاح طلبان نیز جانب ظریف را گرفتهاند.
به گزارش نامهنیوز، سه ماه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری نمانده و اصلاحطلبان علیرغم تلاشهای بسیاری هنوز اندر خم یک کوچهاند. درست است که از تقریبا از دو راهی تحریم یا مشارکت در انتخابات عبور کرده و مهیای ورود به رقابتها میشوند، اما هنوز هم چالشهای بسیاری دارند. چالشهایی که به نظر نمیرسد نهاد اجماع ساز جدید تحت عنوان «جبهه اصلاحطلبان ایران» از پس آن برآید.
این سازوکار انتخاباتی از یک سو با بدنه رای مواجه است که هنوز در همان دوراهی پیش گفته یعنی تحریم و مشارکت در انتخابات مانده است. ضمن اینکه ممطئن نیست چند نفر از گزینهها و کدام یک از آنان از فیلتر دستگاه نظارتی عبور کرده و قادر به رقابت خواهد بود. در عین حال میداند که باقی ماندن چند کاندیدای حداقلی دردی را دوا نکرده و آن سرمایه اجتماعی مایوس شده را پای صندوق نمیکشاند.
از همین روست که شاهدیم اصلاح طلبان میکوشند از یک سو گزینههای حداکثری را رو کرده و از سوی دیگر بر این نکته تاکید کنند که در صورت حذف گزینههای اصلی خود از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهند کرد. منتها در این امر هنوز هم اطمینان لازم را ندارد و شاهدیم که برخی از اصلاح طلبان هر از گاهی ساز حمایت از گزینه ائتلافی و غیر اصلاحطلب را زده و برخی دیگری مثل جواد امام نام بردن از گزینههایی مثل لاریجانی و ظریف را کار رقیب میدانند.
نگاهی به فهرست نامزدهای احتمالی اصلاحطلبان، اما نشان میدهد که جدیترین چالش اصلاحطلبان خالی بودن دستشان از کاندیدای مناسب است. کاندیدایی که هم توان اداره کشور را داشته باشد، هم توان جلب نظر مردم را و هم توان عبور از فیلتر شورای نگهبان.
سید حسن خمینی
سید حسن خمینی را باید شاخصترین گزینه اصلاحطلبان دانست. یادگار امام است و از اعتبار خانواده خمینی بهرهمند، از آنجایی که تا کنون سمت اجرایی نشده و توانایی خود در این عرصه را به چالش نکشیده نیز چهرهای سفید به حساب میآید. از نظر برخی توان اجماع سازی و جلب نظر مردم را نیز دارد. متنها با چالش تایید صلاحیت مواجه است. این را چند هفته قبل کیهان در واکنش به طرح نام او نوشته بود.
خودش نیز تا کنون صراحتا اعلام کاندیداتوری نکرده است. با این وجود برخی اصلاح طلبان انگار در حال رایزنی بوده و سعی دارند که وی متقاعد کنند که نامزد شود.
اسحاق جهانگیری
اسحاق جهانگیری یکی دیگر از کاندیدهای اصلاح طلب خالص است. کاندیدای به ظن برخی کاملا مناسب است و میتواند مورد اجماع قرار بگرید، اما از نظر برخی دیگر به خاطر حضور در دولت روحانی و وضعیت معیشتی فعلی که مورد نقد اکثریت جامعه است، حسابی از چشم مردم افتاده است.
جالب آنکه از گوشه و کنار حرف و حدیثهایی درباره احتمال رد صلاحیت او نیز به گوش میرسد. کاندیداتوری برای اسحاق جهانگیری با در نظر گرفتن نقاط ضعف وی دشوار است، اما انگار خودش مایل است که نامزد شود. توجیهاتی که گاه و بیگاه برای ماندن در دولت ردیف میکند را میتوان مصداق این مدعا دانست.
محمدرضا عارف
حداقلیترین گزینه اصلاحطلبان نیز محمدرضا عارف است. آمدن و نیامدن وی در ماههای اخیر بارها مورد بحث قرار گرفته است. خودش اصرار دارد که نامزد باشد و این را از اظهارات و مواضع اخیر او که با آن مشی سکوت که در مجلس از خود نشان داده بود، در تعارض است؛ به خوبی ثابت میکند. عدم حضورش در سازوکار اجماع ساز جدید و اشاره برخی اصلاح طلبان به این اینکه به خاطر کاندیداتوری عضو نشده است نیز نشانه دیگری است.
مساله عارف، اما آنجاست که احتمال حمایت نهاد اجماع ساز از وی اندک است. او نه پشتوانه رای دارد و نه کارنامه قابل دفاعی لذا بعید است که جبهه اصلاحات در این اوضاع و احوال که برای پای صندوق آوردن مردم مشکل دارد، پشت فردی مثل عارف بایستند. بر این اساس باید منتظر ماند و دید که عارف به نفع گزینه مورد اجماع اصلاح طلبان حمایت میکند یا راه خود را رفته و به هر شکلی که شده نامزد میشود. گزینه دوم البته محتملتر است، زیرا همین چند روز قبل علیرضا خامسیان از فعالان رسانهای نزدیک به او تاکید کرد که عارف برای کاندیداتوری از نهاد اجماع ساز اجازه نمیگیرد.
محمدجواد ظریف
ظریف نیز اگرچه خودش میل به کاندیداتوری ندارد و بارها این را گفته هنوز در فهرست نامزدهای احتمالی اصلاح طلب است. بر اساس آنچه محسن هاشمی چند روز قبل گفته بود نظرها در کارگزاران علی رغم آنکه گزینههای حزبی مثل جهانگیری و محسن هاشمی دارد، نسبت به ظریف مثبتتر است. ندای ایرانیان نیز چند باری از صادق خرازی و محمد جواد ظریف به عنوان گزینههای خود نام برده و گفته که در حال رایزنی با ظریف است. رسول منتجبنیا دبیرکل حزب جمهوریت نیز اخیرا در مصاحبهای با ایسنا از ظریف به عنوان بهترین گزینه اصلاح طلبان نام برده بود.
به این ترتیب معلوم میشود که اصلاحطلبان بعد از انکارهای ظریف پا پس نکشیده و همچنان در تلاش هستند که او را راضی به کاندیداتوری دارند. اما معلوم نیست که میتوانند یا نه. ضمن اینکه معلوم نیست درصورت موفقیت این بخش از اصلاحطلبان و کاندیداتوری ظریف زور حامیان او میچربد با زور آن بخشی که ظریف را اصلاح طلب ندانسته و گزینه مناسبی نمیدانند
علی لاریجانی
علی لاریجانی را نیز همچنان نمیتوان از فهرست گمانهزنیهای در جریان اصلاحات خط زد. او از مدتها قبل به عنوان گزینه ائتلافی برای اصلاح طلبان مطرح بوده و هیچ وقت هم حذف نشده است. اگرچه برخی از سیاسیون این جریان مثل جواد امام معتقدند که جریان رقیب برای تخریب اصلاح طلبان و القا این موضوع به مردم که بحث معرفی کاندیدا خالص قطعی نیست، از وی نام میبرد!
گذشته از این بحث، اما علی لاریجانی در ماههای اخیر کاملا سکوت پیشه کرده و انگار قصد ندارد که زودتر از دقیقه نود تکلیف کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری خود را مشخص کند. این روزها شایعاتی درباره او و شرط و شروطهایش برای کاندیداتوری منتشر شده و بالافاصله تکذیب میشود، اما هیچ یک از اینها برای اینکه بفهمیم نهایتا قصد کاندیداتوری دارد یا خیر. یا اینکه به فرض کاندیداتوری مورد حمایت اصلاحطلبان قرار میگیرد یا خیر، کافی نیست.
کاندیداهای متفرقه
جریان اصلاحات البنه کاندیداهایی دیگری نیز دارد که خود را آماده ورود میکنند، اما در قد و قواره ریاست جمهوری نیست. مثلا مسعود پزشکیان. او اخیرا در یک برنامه تلویزیونی تلویحا کاندیداتوری خود را تایید کرد. او نقاط قوتی هم دارد، مثلا یک چهره بیحاشیه و سفید به حساب میآید، اصلاح طلب است و یک سبد رای قومیتی نیز دارد، اما باز هم کسی او را کاندیدای مورد اجماع فرض نمیکند.
یا مثلا محسن رهامی چند باری از کاندیداتوری خود خبر داده و حتی ادعا کرده که میتواند گزینه مورد اجماع اصلاح طلبان باشد، اما او را هم هیچ کسی جدی نگرفته و نمیگیرد.