کتابی قطور


کتابی قطورم !
انبوه از
ورقهایی سپید و...
کتابی قطورم ! انبوه از ورقهایی سپید و #039; واژه هایی در ابهام و سکوت گویی! زمزمه ی هزار جوی و #039; اطلسی از شمیم بهاران درونم... نهفته و می جوشد وَ سایه ی چشم های سیاه و شیدای تو َست... کهشاعر:بهاره حسین زاده
کتابی قطورم !
انبوه از
ورقهایی سپید و'
واژه هایی در ابهام و سکوت

گویی!
زمزمه ی هزار جوی و'
اطلسی از شمیم بهاران درونم...
نهفته و می جوشد

وَ
سایه ی
چشم های سیاه
و شیدای تو َست...
که همچون آینه
بی درنگ
در جاری اَم
پیدا َست و'

نکته به نکته
عاشقانه
مرا می خواند
وَ
از بَر می کند؛