«ز خون یک سلیمانی ببالد صد سلیمانی»؛ هم‌نوایی شاعران ایرانی و خارجی در فراق سردار دل‌ها


«ز خون یک سلیمانی ببالد صد سلیمانی»؛ هم‌نوایی شاعران ایرانی و خارجی در فراق سردار دل‌ها

مراسم شب شعر «حاج قاسم سلام» با حضور جمعی از شاعران فارسی‌زبان از کشورهای ایران، هندوستان، افغانستان و پاکستان به صورت مجازی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم شب شعر «حاج قاسم سلام»، همزمان با سالروز شهادت شهید سپهبد قاسم سلیمانی با حضور جمعی از شاعران فارسی‌زبان به صورت مجازی برگزار شد.

علیرضا قزوه، مدیر دفتر شعر و موسیقی صدا و سیما و شاعر، در ابتدای این مراسم با بیان اینکه شهید سلیمانی بنیانگذار یک مکتب و سبک زندگی بود، گفت: ایجاد یک مکتب و سبک زندگی بسیار دشوار است. ما از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون چند مکتب را داشتیم، مکتب حاج قاسم یکی از مکتب‌های جدی است که در این 40 سال ظهور کرده است. در کنار مکتب شهید سلیمانی، دو مکتب و دو سبک زندگی دیگر نیز داشته‌ایم: مکتب حیات طیبه و سبک زندگی اسلامی و ایرانی، اما هیچ‌یک از این دو سبک با وجود اینکه تمام ویژگی‌های یک سبک خوب را برای زندگی داشتند، اما نتوانستند در دل مردم جا باز کنند و در زندگی مردم پیاده شوند.

وی ادامه داد: سبک زندگی شهید سلیمانی می‌تواند مردمی باشد و در دل مردم جا بگیرد. نسبت به دو مکتب‌ قبلی یعنی سبک زندگی حیات طیبه و سبک زندگی ایرانی اسلامی، مکتب سوم یعنی سبک زندگی حاج قاسم سلیمانی موفق عمل کرده است و می‌تواند در بین مردم بیشتر معرفی شود و این نشأت گرفته از انس، الفت و علاقه خاصی است که مردم به شخصیت حاج قاسم دارند.

قزوه با بیان اینکه دو مکتب حیات طیبه و سبک زندگی ایرانی اسلامی مبتنی بر اندیشه و نظریه است، اما مکتب حاج قاسم در کنار اندیشه، مبتنی بر شخص است، افزود: نام یک شخصیت دوست داشتنی در این مکتب مطرح است و این می‌تواند رمز موفقیت باشد. یکی از ویژگی‌های زندگی شهید سلیمانی، طرز و سبک زندگی اوست که تبدیل به مکتب شده است و امروزه از آن به عنوان «مکتب شهید سلیمانی» یاد می‌شود؛ برخلاف برخی از بزرگان چه در حوزه دینی و چه در حوزه جنگ و ... که این ویژگی را نداشتند.

به گفته مدیر دفتر شعر و موسیقی صدا و سیما؛ علاوه بر این، هیچ شخصیتی را نمی‌توانیم به اندازه شهید سلیمانی مثال بزنیم که از جهت اخلاص، سلامت، محبت و مهر به مردم در این پایه و مقام باشد. از سوی دیگر، او در یک بعد و مدار جهانی حرکت می‌کرد؛ یعنی در مدار کشورهای حوزه مقاومت و خود او پایه‌گذار و طراح این مدار بود. فراتر از مرزهای ایران، در حوزه‌های کشورهای عراق ، سوریه، لبنان، افغانستان، پاکستان، هند، یمن و همچنین کشورهای روسیه و... و در تمام سرزمین‌هایی که ایران توانست جا پایی پیدا کند و حرفی برای گفتن داشته باشد و جلوی داعش بایستد، همگی نمود اندیشه‌ها، ایده‌ها و طرز تفکر حاج قاسم سلیمانی بود.

«ز خون یک سلیمانی ببالد صد سلیمانی»؛ هم‌نوایی شاعران ایرانی و خارجی در فراق سردار دل‌ها

وی اضافه کرد: تمام همه این ویژگی‌ها را باید در کنار دیگر ویژگی‌های او از جمله صمیمیت، مهر و صفای حاج قاسم بگذاریم. ژنرال تمام عیاری که خودش را سرباز می‌دانست. همه این ویژگی‌هاست که شهید سلیمانی را در دل مردم زنده نگاه داشت و مکتب او را پررنگ می‌کند.

بخش دیگر این مراسم به شعرخوانی شاعران اختصاص داشت. نمونه‌هایی از سروده‌های ارائه شده در این مراسم را می‌توانید در ادامه بخوانید:

بلرام شکلا از هندوستان

ای خدا! ایران ما را هیچ‌گه ویران مکن
دردمندان محبت را به غم نالان مکن

هندیان همزاد ایران‌اند و هم‌خون با عجم
درد را از ما مگیر و هر دو را نالان مکن

فکر سرگردانی ایران و هندند عده‌ای
بارالها هند و ایران را تو سرگردان مکن

همدل و همسایه و همجنس ما هست این وطن
هند را محزون ز اندوه و غم ایران مکن

دوری از این عاشقان، دلسردی از سوته‌دلان
عین عصیان است ما را غرق این عصیان مکن

از سلیمانی نگین این دیوها را دور کن
خاک مولانا و حافظ را پر از دیوان مکن

«ز خون یک سلیمانی ببالد صد سلیمانی»؛ هم‌نوایی شاعران ایرانی و خارجی در فراق سردار دل‌ها

سرویش تریپاتی از هندوستان

الا ای مسند ظلمت مکن فخر سخندانی
که ایران در دلش دارد نگینی چون سلیمانی

مکن بازی باطل در میان قوم ابراهیم
سیاوش را ملالی نیست کز آتش بترسانی

زمین حافظ و سعدی و مولانا همه نور است
تو از ایران و از عرفان ایرانی چه می‌دانی؟

گمان کردی که ایران است تنها پیش روی تو؟
همه هند است آماده برای جنگ و قربانی

شهادت هست تا فرهنگ این مردم نمی‌میرند
ز خون یک سلیمانی ببالد صد سلیمانی

«ز خون یک سلیمانی ببالد صد سلیمانی»؛ هم‌نوایی شاعران ایرانی و خارجی در فراق سردار دل‌ها

سیدحکیم بینش از افغانستان

چشم‌ها را یاد تو هر لحظه بارانی کند
خنده‌ات در قلب دشمن کار مَیدانی کند

چشم در چشم ولی می‌دوختی هر روز تو
تا دلت را با نگاهش سخت توفانی کند

چشم‌های فتنه را از کاسه بیرون کرده‌ای
هیچ‌کس نتواند این کار سلیمانی کند

اوج زیبایی است آنجا در میان معرکه
سجدۀ شکرت به دل آرامش ارزانی کند

نقشه‌های راه ما را ریختی و بعد هم
رفتی ای سردار دل‌ها، دل پریشانی کند

ما به سر سربند یا زهرا و زینب بسته‌ایم
باز ما را کربلای شام مهمانی کند

با تو سرباز ولایت شد مشخص راه ما
راه ما را خنده‌های تو چراغانی کند

قصۀ انگشترت فصل بلند دیگری است
قصۀ دستت جهان را غرق حیرانی کند

کس ندیده عاشقی اینگونه با سربازی‌اش
خویش را در پیش پای عشق قربانی کند

نغمه مستشار نظامی

شهیدان غریبی پشت چشمان تو پنهانند
هزار آیینه در پلکت نماز صبح می‌خوانند

شب از شوق نگاهت سینه‌ریز از کهکشان دارد
به یادت اختران در هفت گردون مست و حیرانند

‎نگاه عاشقت از شاعران شهر دل برده
‎تبسم می‌کنی ابیات در تعبیر می‌مانند

‎سکوتت حرف‌ها دارد که در گفتن نمی‌آید
‎غزل‌هایم پر از آرامش اما قبل طوفانند

‎ببار ای ابر رحمت در دلم شوری ببار آور
‎کویرم، چشم‌های تشنه‌ام دلتنگ بارانند

تو سردار هزاران لشکر ملک سلیمانی ‎
شهیدان در نگاه تو نماز عشق می‌خوانند

«ز خون یک سلیمانی ببالد صد سلیمانی»؛ هم‌نوایی شاعران ایرانی و خارجی در فراق سردار دل‌ها

سیده کبری حسینی بلخی از افغانستان

عراق در غم و بازار شام ویران بود
تمام خطۀ خاورمیانه حیران بود

شیوع یک تب وحشی، به شکل باد سیاه
رسیده بود و جهان، هیکل هراسان بود

عرب در آتش این فتنۀ جوان، می‌سوخت
به روی تابه چنان برْه‌های بریان بود

خلیفه بر سر بازار رقه، فرمان داشت
و در سرش هوس خطه خراسان بود

چه مادران که به تیر خلاص جان دادند
چه کودکان که ز شب تا سپیده گریان بود

فسرده بود به جادو جهان رعنا را
دوای درد در انگشتر سلیمان بود

به حکم حضرت جان، مهر فتح در دستش
شکفته بر لب او آیه‌های قرآن بود

«ز خون یک سلیمانی ببالد صد سلیمانی»؛ هم‌نوایی شاعران ایرانی و خارجی در فراق سردار دل‌ها

سیدعبدالله حسینی

بریز امشب مرا ساقی، شرابی تلخ در ساغر
که می‌خواهم گشایم لب به ذکر یک گل پر پر

بیا روح‌القدس امشب، بیاری تا که از هجران
نم با این قصیدت لب، به ذکر حاج قاسم، تر

به ذکر آن سلیمانی، که حاکم بود بر دل‌ها
به ذکر سبز سربازی، که دل می‌برد از رهبر

به ذکر آرشی از جنس سرداران ایرانی
بنام نامی قاسم که نامش بود یک لشکر

کمانگیری که بُردِ موشک او می‌کند تعیین
کدامین نقطه باشد مرزهای خاکی کشور

گذشته مرز ایران در جنوب از قدس تا صنعا
و در غرب جهان رفته ز «کاراکاس“ آن‌ سو تر

سلیمانی، که با شلیک موشک‌های سجیلش
شده ایرانِ قدرتمند بیش از پیش پهناور

به ذکر رستم کرمان که رانده رخش تا کابل
به ذکر نادر دوران که نادر بود و نام‌آور

ملایک آمدند آن شب به استقبال سرداری
که دل می‌کند از دنیا و دل می‌برد از داور

کجایی آی فردوسی که در صد سال بنویسی
بنام قهرمان قاسم شهادتنامه را از سر

کجایند آن قلمداران که بنویسند با حیرت
برای شهرزاد ما هزار و یکشب دیگر

بخوان شعر تری حافظ بگو شاه شجاعان را
که سر تا پای حافظ را نمی‌گیرد چرا در زر

چه کردی تو که دشمن را به کرنش کرده‌ای وادار

که «پترائوس“ بردارد به تعظیمت کلاه از سر

که بودی تو که دا عش را زمین‌گیر زمان کردی
نشاندی کاخ رؤیای خلافت را به خاکستر

به دشمن از رگ گردن چو تو نزدیکتر بودی
گزند انگشت از حیرت تمام دشمنان یکسر

بریدند از حسین انگشت اما از تو دستت را
هدف از دست‌های یک سلیمان چیست، انگشتر

تو یک سلمان سر مستی نماند از تو بجز دستی
تو هم ماننداو هستی ز آل بیت پیغمبر

تن تو اربا اربا شد و با تو عشق معنا شد
که چون مولای مظلومت شوی محشور در محشر

چه بشکوه آسمان رفتی بسوی دوستان رفتی
شهید قدس، کوچک بود برایت مرگ در بستر ...

فاطمه ناظری، زهرا میریان کریمی، مهدی زارعی، ایرج قنبری، رضا عبدالهی، فاطمه آراسته‌نیا و ... از دیگر شاعرانی بودند که در این مراسم به شعرخوانی پرداختند و تازه‌ترین اشعار خود را به سردار سلیمانی تقدیم کردند.

انتهای پیام/

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس/ وقتی فرامرز قریبیان و زن جوانش مهمانی به خونه گوگوش رفتند!