ماجرای یک دختر سرکش در خانواده پدر سالار!

به گزارش دیباچه، " با مرگ زندگی به پایان می‌رسه اما نسبت خویشاوندی نه. چون آدم وقتی یه نفر رو از دست می‌ده تازه اون موقع دچار عذاب وجدان می‌شه. همه‌ش با خودش کلنجار می‌ره. برای این‌که دنبال یه جوابه. جوابی که باهاش بتونه خودش رو یه جوری قانع کنه. جوابی که شاید هیچ‌وقت بهش نرسه."

نمایش هرگز برای پدرم آواز نخواندم ، داستان یک خانواده پدر سالار است که دختری سرکش مناسبات گذشته این خانواده را به چالش می کشد.

در این گزارش شهرام نامور، خبرنگار دیباچه با برخی از عوامل نمایش « هرگز برای پدرم آواز نخواندم » گفتگویی انجام داده که در ادامه می بینید