گرداب سیاسی رقابت‌های انتخاباتی آمریکا


گرداب سیاسی رقابت‌های انتخاباتی آمریکا

در سال‌های اخیر شخصیت‌های بدنامی مانند شهردار پیشین نیویورک و سناتوری که درباره واکسن کرونا به مردم کشورش دروغ گفته بود، به‌عنوان گزینه‌های ریاست جمهوری آمریکا مطرح شده بودند. اینک در گرداب سیاسی رقابت‌های انتخاباتی، آمریکا که با مشکلات اقتصادی و نظامی زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند، امید چندانی به رخ دادن معجزه از جانب کاخ سفید نبسته است و با بدبینی و هراس، تحولات آینده را انتظار می‌کشد.

گرداب سیاسی رقابت‌های انتخاباتی آمریکا

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا در آخرین سخنرانی خود مدعی شد، جو بایدن قطعاً بدترین رئیس‌جمهور تاریخ آمریکاست و باید آن را تغییر داد. این در حالی است که بسیاری از مردم این کشور و سراسر جهان، ترامپ را بدترین رئیس جمهور آمریکا تلقی می‌کنند. اینک با نزدیک شدن به کوران رقابت های انتخاباتی در آمریکا، مردم این کشور در آستانه انتخاب میان بدتر و بدترین هستند.


نظرسنجی جدید شبکه ای‌بی‌سی و واشنگتن پست نشان می‌دهد، ترامپ، بایدن را با اختلاف ۱۰ درصد از آرای مردم شکست داده است. طبق این نظرسنجی، ۵۲ درصد پاسخ دهندگان ترامپ را انتخاب می‌کنند و ۴۲ درصد حامی بایدن هستند، در حالی که بقیه نظری ندارند یا رأی نمی‌دهند.

آمریکا در دیکتاتوری دو حزبی اسیر شده است که مانع از جریان آزاد چرخش نخبگان و روی کار آمدن رجال سیاسی جدید می‌شود


برای کشوری مانند آمریکا که داعیه هژمونی جهانی و رهبری جبهه لیبرال دموکراسی دارد، ناتوانی در معرفی نخبگان سیاسی کارآمد یا دست کم موجه برای جایگاه ریاست جمهوری بحران سیاسی بزرگی به شمار می‌رود. دلایل این بحران را باید در موضوعات مختلفی جست و جو کرد؛ ازجمله ضرورت توجه به این نکته که لیبرال دموکراسی و نظام سرمایه‌داری برخلاف آنچه سال‌ها در محافل علمی و سیاسی جهان تبلیغ شده است، نظامی برآمده از خواست و نفع عمومی نیست.


به عنوان نمونه، در آمریکا دو حزب جمهوری خواه و دموکرات از بدو پیدایش این کشور قدرت را قبضه کرده‌اند و با ایجاد ساختارهای انحصارگرا به سایر گرایش های سیاسی موجود مجال ورود نمی‌دهند.


مکتب لیبرال دموکراسی همواره کشور‌هایی مانند چین یا در گذشته، اتحاد جماهیر شوروی سابق را به دلیل ساختار تک حزبی مورد انتقاد شدید قرار می‌داد؛ ولی اینک آمریکا در دیکتاتوری دو حزبی اسیر شده است که مانع از جریان آزاد چرخش نخبگان و روی کار آمدن رجال سیاسی جدید می‌شود.


انحصار قدرت همراه با شست و شوی مغزی افکار عمومی آمریکا و ایجاد ترس از گزینه‌های جایگزین، قادر به حفظ و بازتولید خود شده است. نمونه بارز آن حمایت عمومی نکردن از برنی سندرز، نامزد دو دوره پیشین حزب دموکرات بود که به دلیل گرایش های فکری سوسیالیستی اش، با وجود شایستگی مشهود نسبت به هیلاری کلینتون در انتخابات ماقبل و بایدن در دوره پیشین، نتوانست حمایت کافی را برای راهیابی به رقابت نهایی به دست آورد.


ناکامی برنی سندرز در آمریکا مشابهت زیادی با شکست جرمی کوربین، رئیس حزب کارگر انگلستان در برابر بوریس جانسون دارد؛ کوربین نیز مانند سندرز چپگرا بود، به وی اتهام صهیونیسم ستیزی و حمایت از ایران زدند، جانسون در مجلس عوام انگلستان مدعی شد کوربین 10 هزار پوند از پرس تی وی دریافت کرده بود تا برایشان تحلیل سیاسی ارائه کند. عربستان سعودی و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز به شدت علیه وی بودند.


با نگاهی به این دو می توان گفت، همچنان برای روی کار آمدن چپگراها در آمریکا و انگلیس زود است. سرمایه داری تا عمق افکار عمومی مردم این دو کشور نفوذ کرده و امکان تغییر کمرنگ است. هرچند سندرز توانست بخش بزرگی از جوانان، زنان، اقلیت ها و روشنفکران آمریکایی را با خود همراه کند، اما درنهایت مانند انگلیس، بدنه جامعه آمریکا به سوسیالیست میانه رو اقبال چندانی نشان ندادند.


گرچه گسترش ویروس کرونا و بحران های ناشی از آن بخشی از پیش بینی های سندرز درباره آسیب پذیری فاجعه بار نظام درمان در آمریکا را خیلی زود عیان کرد، اما به نظر چیزهایی بسیار بیشتر برای قانع شدن توده مردم آمریکا برای پیدایش انقلاب سیاسی لازم باشد.


در هر صورت وقتی راه برای افکار و عقاید سیاسی متفاوت با نظام سرمایه داری حاکم بسته باشد، اصل شایسته‌سالاری که دموکراسی غربی داعیه‌دار آن است، به شعار بدل می‌شود و در نتیجه، از دایره محدود سیاسی در آمریکا اشخاصی همچون ترامپ و بایدن بیرون می‌آیند.


یکی از نشانه‌های مهم افول تمدنی، بسته شدن راه برای چرخش نخبگان است که موجب می‌شود سامان سیاسی هر کشوری به دست افرادی بیفتد که شایستگی لازم برای اداره آن را ندارند و در صورت تداوم این شرایط، گسترش نابسامانی‌ها، سقوط تمدنی را تسریع می‌کند.

وقتی راه برای افکار و عقاید سیاسی متفاوت با نظام سرمایه داری حاکم بسته باشد، اصل شایسته‌سالاری که دموکراسی غربی داعیه‌دار آن است، به شعار بدل می‌شود و در نتیجه، از دایره محدود سیاسی در آمریکا اشخاصی همچون ترامپ و بایدن بیرون می‌آیند


پیش تر رهبر انقلاب اسلامی در این زمینه فرمودند: یکی از نشانه‌های انحطاط آمریکا بر سر کار آمدن کسانی مانند رئیس‌جمهور فعلی و رئیس‌جمهور قبلی است. کشوری ۳۰۰ میلیونی، 300 و خرده‌ای میلیون خودشان را می‌کشند رئیس‌جمهوری سر کار می‌آوردند مانند ترامپ که همه‌ دنیا وی را دیوانه دانستند، بعد ساقط می شود یکی می‌آید مانند این که حالا شما قضایایش را دیگر می‌دانید، این دلیل انحطاط یک ملت است، این دلیل انحطاط تمدن است.


جالب اینجاست، در سال‌های اخیر شخصیت‌های بدنامی مانند رودی جولیانی، شهردار پیشین نیویورک و وکیل مدافع ترامپ، سارا پیلین از حزب تندرو تی پارتی، جان بولتون و رابرت کندی جونیور که درباره واکسن کرونا به مردم کشورش دروغ گفته بود، به عنوان گزینه‌های دیگر ریاست جمهوری آمریکا مطرح شده بودند.


اینک در گرداب سیاسی رقابت های انتخاباتی، آمریکا که با مشکلات اقتصادی و نظامی زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، امید چندانی به رخ دادن معجزه از جانب کاخ سفید نبسته است و با بدبینی و هراس، تحولات آینده را انتظار می‌کشد.


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس/ فکرشو می کردید "عسل خاله" سریال پایتخت در واقعیت انقدر جوان باشد!