داستان «غمگین ترین گربه» که وقتی آماده مرگ بود شانس دوم زندگی را پیدا کرد!
بن بن ملقب به «غمگین ترین گربه جهان» زندگی پر چالشی داشت. اگرچه پناهگاه آماده بود تا او را کنار بگذارد، اما او توسط یک خانواده دوست داشتنی نجات یافت که شروع جدیدی در زندگی او ایجاد کرد.
داستان او ثابت می کند که نیت خوب می تواند زندگی را تغییر دهد، و ما می خواستیم داستان بن بن را با مخاطبان خود به اشتراک بگذاریم.او را رها در خیابان ها پیدا کردند و به یک پناهگاه منتقل کردند.
داستان بن بن از زمانی شروع شد که او را با جراحات به یک پناهگاه آوردند. او مدت ها بود که در خیابان ها برای دفاع از خود زنده می ماند، اما به گفته پناهگاه، مورد حمله حیوان دیگری قرار گرفت. پناهگاه او را پذیرفت و به او کمک های پزشکی مورد نیاز را ارائه کرد.
خانواده ای گربه شفا یافته را به فرزندی پذیرفتند، اما بن بن به دلیل سختی شرایط پزشکی که مراقبت از او را سخت کرده بود، به زودی به پناهگاه بازگردانده شد. به او برچسب «غیر قابل پذیرش» داده شد و پناهگاه فکر میکرد که او هرگز راه نمیرود و باید تمام زندگیاش را به داروی مسکن تکیه کند.متأسفانه پناهگاه تصمیم گرفت که بن بن را کنار بگذارد. با این حال، یک روز قبل از برنامه ریزی عمل، یک زوج او را نجات دادند. زوجی که او را به فرزندخواندگی پذیرفتند میگویند: «ما موفق شدیم روز قبل همه چیز را مرتب کنیم و او را به خانه ابدیاش آوردیم.
در پناهگاه، بن بن از خوردن و آشامیدن دست کشیده بود، اما در خانه جدیدش، بلافاصله تغییر شکل داد. ما حدود یک ساعت با او نشستیم و او بلافاصله پر از خرخر، لبخند و نوازش های «متشکرم» شد.
بهبودی بن بن فوری بود و زندگی گربه کاملاً به سمت بهتر شدن تغییر کرد. علیرغم این واقعیت که پناهگاه فکر می کرد دیگر هرگز راه نخواهد رفت، بن بن اکنون می تواند به طور عادی راه برود و مصمم بود به آنها ثابت کند که اشتباه می کنند.بن بن اکنون به طور کامل بهبود یافته و از زندگی سالمی برخوردار است. به گفته صاحبانش، او خیلی خوب کار می کند! هیچ کس که قبلاً او را می شناخت نمی تواند باور کند که او تا این حد عالی ظاهر شده است. پس از گذراندن چنین زندگی سختی، او به زندگی ای که لیاقتش را دارد می رسد!
با وجود اینکه بن بن هنوز چهره غمگین نمادین خود را دارد، اکنون بسیار شادتر است. صاحبانش بهروزرسانی دیگری درباره او ارائه کردند و گفتند: «او از طریق بازی و خوراکیها و میخواست با گربههای دیگر باشد، توانبخشی کرد! او اکنون این پسر خوشبخت بزرگ است و ما به هیچ وجه آن را نخواهیم داشت!» داستان او یادآوری مهمی برای ما است که با همه حیوانات با عشق رفتار کنیم.
آیا تا به حال یک حیوان ولگرد را به فرزندی قبول کرده اید و جانش را نجات داده اید؟