صاحب رنگین کمون هفت رخسار آسمون
زیباترین الهی حکیم دست طلایی
دل ز تو مست می شود از نیست هست می شود
آب ز تو چشمه می شود دوای تشته می شود
یا رب این زیبایی چرخ و فلک از آن توست
ای شاه تسبیح سجاده ام هدیه ی توست
گر معجزه از سر زلف اوست نی مژگان نبوت از اوست
گر توشه ی مور از اوست نی رزق و روزی فلک از اوست
نعمت و احسان به بود و نبود از اوست
کائنات و رقص فلک به مشیت اوست
ماه مهمانی و رحمت از اوست
بانگ یگانگی سیمای اوست
عرش تو خبر از روز کبریا دارد
جمله های کتاب تو خبر از روز جزا دارد
به اذن تو پدر و مادر چه عزتی دارد
فرزانه به وقت تو گریه و خنده بسیار دارد
نیکی و بخشش عابد افتخار داد
که معبودی بهتر از مادر دارد
زیباترین الهی حکیم دست طلایی
دل ز تو مست می شود از نیست هست می شود
آب ز تو چشمه می شود دوای تشته می شود
یا رب این زیبایی چرخ و فلک از آن توست
ای شاه تسبیح سجاده ام هدیه ی توست
گر معجزه از سر زلف اوست نی مژگان نبوت از اوست
گر توشه ی مور از اوست نی رزق و روزی فلک از اوست
نعمت و احسان به بود و نبود از اوست
کائنات و رقص فلک به مشیت اوست
ماه مهمانی و رحمت از اوست
بانگ یگانگی سیمای اوست
عرش تو خبر از روز کبریا دارد
جمله های کتاب تو خبر از روز جزا دارد
به اذن تو پدر و مادر چه عزتی دارد
فرزانه به وقت تو گریه و خنده بسیار دارد
نیکی و بخشش عابد افتخار داد
که معبودی بهتر از مادر دارد