شکست های پیاپی بلوک غرب در جنگ نفوذ با بلوک شرق

از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی غرب به رهبری ایالات متحده یک فرصت طلایی در اختیار داشتند تا نظم جدیدی را در جهان برقرار کنند و کاری کنند همه کشورهای جهان به این نظم بپیوندند.

البته ناگفته نماند که بسیاری کشورهای اروپایی امیدوار بودند و تلاش داشتند این نظم نوین برقرار گردد.

البته منظور از منافع ملی آمریکا هم همان منافع کارتل ها و یا لابی های قدرت های اقتصادی در ایالات متحده، معروف به یک درصدی ها می باشد.

در مقابل هم می بینیم کشورهای بزرگ دیگر مانند روسیه و چین و ایران و... دست دوستی را به سمت آمریکا و غرب دراز کردند و به دنبال آن بودند که به جای مقابله با هم تعامل کنند.

متاسفانه دیدگاه های خودخواهانه کارتل های اقتصادی آمریکایی که عموما فقط به دنبال مال اندوزی و افزایش تسلط اقتصادی خود بر بازارها هستند این فرصت طلایی برای بشریت را نابود کرد.

در واقع برخی اصحاب این کارتل های اقتصادی به حد جنون رسیده اند و برخی هم با باور به خرافات اعتقادی حال از فلسفی و ایدئولوژیک بگیرید تا دینی و مذهبی باور دارند که با تسلط بر ثروت و جهان باید هدف آنها و یا هدف تشکیلات آنها باشد.

شنیده اید که مثلا می گویند فلانی چند ده ملیارد دلار و یا چند صد ملیارد دلار ثروت دارد؟

بعد بروید ببینید آنهایی که قبل تر از این فرد ثروتمند ترین افراد کره زمین به حساب می آمدند کجا هستند و اموالشان چه شده؟

بچه که بودم فردی بود به نام اوناسیس، یک یونانی که مالک بزرگترین نفت کش های جهان بود، می گفتند که او ثروتمند ترین فرد روی کره زمین است. حتی کارش به جایی رسید که چشم به همسر رئیس جمهوری آمریکا ژاکلین کندی بست ودر نهایت هم بعد از فوت کندی با او ازدواج کرد. الآن کجاست، اموال افسانه ای اش کجاست، حتی از ورثه اش هم خبری نیست. یا خانواده هایی مانند خاندان راکفیلر و روتشیلد و... بماند که همه انسان ها در نهایت فانی هستند اما نکته کلیدی در ماجرا این است که اموال این فرد مال خود او نیست بلکه مال تشکیلاتی است که وی آن را نمایندگی می کند. تشکیلاتی مثل فراماسون ها، یا صهیونیست ها یا ...

در واقع اینها پشت پرده در کشورهای غربی همه کاره هستند و همه این ثروتمندان و حتی سیاستمداران عروسک های خیمه شب بازی اینها می باشند.

شاید باورتان نشود اما خانواده روتشیلد که بزرگترین بانکدارهای جهان می باشند ویهودی وحامی تشکیلات صهیونیستی هستند در دوران جنگ های جهانی اول و دوم هر دو جبهه جنگ را پشتیبانی مالی می کردند و هر دو طرف جبهه های جنگ بدهکار آنها بودند و بعد از پایان جنگ جهانی دوم به سلطه خود بر سیستم بانکداری جهانی ادامه دادند ولی معمولا هیچ وقت خبری از آنها در انظار عمومی نمی شنوید.

اما همه می دانند همین ها می توانند کشوری را ورشکسته کنند و یا کشوری را از ورشکستگی خارج کنند، در باره افراد و سیاستمداران و نظامیان و... که جای خود دارد.

اگر به تاریخ این خانواده برگردید می بینید که آنها در راس تشکیلاتی هستند که به نام خانواده آنها است و ثروت این خانواده عموما از طریق بهره بردن از جنگ ها به دست آمده.

اینها را مثال زدم تا متوجه شوید درباره چه صحبت می کنم.

امروزه در واقع می بینیم در جهان همین اتفاق درحال رخ دادن می باشد.

مثلا اگر به انقلاب ها در آفریقا نگاهی گذرا بیاندازید می بینید که مردم کشورهای آفریقایی در حال بیدار شدن هستند و با استعمار نوین که توسط اروپایی ها بر آنها تحمیل شده مبارزه می کنند.

کشورهای اروپایی مثل فرانسه که دهه ها است به مفت خوری از منابع خدادادی این کشورها عادت کرده اند در حال از دست دادن موقعیت خود در این کشورها می باشند.

در نیجر می بینیم که ابتدا مردم این کشور با استعمار فرانسه به مقابله پرداختند و بعد به مقابله با استعمار و حضور آمریکا پرداختند و اخیرا قرارداد همکاری خود با آمریکا را لغو کرده اند.

البته که آمریکایی ها و فرانسوی ها و دیگر کشورهای غربی آرام نخواهند گرفت و با تهمت های مختلف تلاش می کنند که نیجر را تحت فشار قرار دهند ولی همین ماجرا نمونه ای از اتفاقاتی است که در دیگر کشورهای آفریقایی و یا جهان در حال رخ دادن است.

بسیاری تعجب می کردند که چطور مردم نیجر در انقلاب خود پرچم های روسیه را بالا می بردند اما واقعیت امر این است که پس از شروع عملیات ویژه روسیه در اوکراین و ایستادن روسیه در مقابل ناتو، که نماینده همان استعمارگران نوین است، امروزه روسیه به عنوان یک الگو برای اینها تبدیل شده.

اکثر اینها بلا فاصله پس از اینکه از دست استعمارگران اروپایی خلاص می شوند امید به همکاری با کشورهای بلوک شرق مخصوصا روسیه، چین و ایران دارند، چون به خوبی می دانند این کشورها به دنبال استعمار آنها نیستند.

روز به روز گزارش های جدیدی از گسترش نفوذ روسیه و ایران و چین در کشورهای مختلف توسط همین رسانه های غربی منتشر می شود، البته هدف بر حذر داشت مسئولین و مقامات است ولی واقعیت امر این است که شتاب گسترش نفوذ بلوک شرق امروزه به حدی بالا رفته که دیگر کشورهای غربی امکان مقابله با آن را ندارند، حتی با جنگ.