( زهر تیغ )
تسلیت باد تو را از غم هجران رفیق غرق خون گشته چرا فرق علی با دم تیغ خاک امشب که پذیرای تن فاطمه است یا علی گفت : علی از تن بی جان...
تسلیت باد تو را از غم هجران رفیق
غرق خون گشته چرا فرق علی با دم تیغ
خاک امشب که پذیرای تن فاطمه است
یا علی گفت : علی از تن بی جان شفیق
.....................................................
پ. ن
خوشا هر دل که در آن شوق یار است
به جز عشق علی دیگر چه کار است
خوشا قلبی که همراه با تپیدن
بگوید یا علی حبت فخار است
خوشا اشکی که بارد از غم دوست
ز چشمان نجیبی چون عیار است
خوشا آنان که در هنگامه ی مرگ
بگیرد دستشان حیدر که یار است
.........................................................
افرا
آبادان
شنبه یک بامداد
11.... 1..... 1403
غرق خون گشته چرا فرق علی با دم تیغ
خاک امشب که پذیرای تن فاطمه است
یا علی گفت : علی از تن بی جان شفیق
.....................................................
پ. ن
خوشا هر دل که در آن شوق یار است
به جز عشق علی دیگر چه کار است
خوشا قلبی که همراه با تپیدن
بگوید یا علی حبت فخار است
خوشا اشکی که بارد از غم دوست
ز چشمان نجیبی چون عیار است
خوشا آنان که در هنگامه ی مرگ
بگیرد دستشان حیدر که یار است
.........................................................
افرا
آبادان
شنبه یک بامداد
11.... 1..... 1403