چه zwnj;خانه zwnj; zwnj;ی zwnj;باشکوه zwnj;
وای؛ چه خانهی ویلایی با شکوه ساخته بادست عشق من عقب تر میایم، آنجا نمایت بهتر است حلقه را در دست اون دیدم، جهانم تار شد ناگهان غمهای دنیا بر سرم آوار شد نسبتی با من نداره؛ بعد از این نامحرمه اون...
وای؛ چه خانهی ویلایی با شکوه ساخته بادست عشق
من عقب تر میایم، آنجا نمایت بهتر است
حلقه را در دست اون دیدم، جهانم تار شد
ناگهان غمهای دنیا بر سرم آوار شد
نسبتی با من نداره؛ بعد از این نامحرمه
اون که دوستم بود، حالا برایش یار شد
درد دارد، این تصویر کنارش گرمگرم
ذهن من جولانگه کابوس این افکار شد
بعد تو تنها نماندم، داغ عشقت بود و درد
جانشین دست تو، در دست من سیگار بود
من عقب تر میایم، آنجا نمایت بهتر است
حلقه را در دست اون دیدم، جهانم تار شد
ناگهان غمهای دنیا بر سرم آوار شد
نسبتی با من نداره؛ بعد از این نامحرمه
اون که دوستم بود، حالا برایش یار شد
درد دارد، این تصویر کنارش گرمگرم
ذهن من جولانگه کابوس این افکار شد
بعد تو تنها نماندم، داغ عشقت بود و درد
جانشین دست تو، در دست من سیگار بود