فرشتگان رانده شده

فرشتگان رانده شده
..................

نگاهم به دوران دور از دسترس بشر بود
در خیال خود
فرشتگان رها شده از فردوس را نظاره می کردم
در اندیشه بودم
به آینه دلهای در راه
با دقت می نگریستم
درست است ما هم به نوعی فرشتگان رانده شده
از اصل و جایگاه خود هستیم
مردم دنیا تا نام فرشته ای را می شنوند
زود به فکر آسمانی و پاک بودنشان می افتند
کسی به درستی به رنگها توجه ندارد
شیطان درون آدمی بیدار است
این تن فرسوده آدمی در میان تنها
حالی برای بیدارشدن ندارد
شیطان پیر اگر زمانی
فرشته زیبای آسمانی بوده
از فردوس رانده شده و
در اعماق زمین زندانی بوده
پس وای به حال نسل بشر
این زمین شده جایگاه زندگی و
مرگ ومیر
یا که رسیدن به زندگی ابدی
فرشتگان رانده شده
حتی می تواند همراهان شیطان پیر باشند
از نور جدا و تاابد در تاریکی و راه گور باشند
یا که زندانی و دربند و اسیر
تا ابد از راه فردوس جدا و
دور از دسترس باشند
برای فرشتگان رانده شده
بسیار سخت است
که دوباره خود را نجات دهند
برای بازسازی خود
از قید و بند این زمان و دوران کنده شوند
تا بتوانند با بال و پری زیبا آسمانی شوند
فرشتگان رانده شده
از گذشته خود هیچ نمی دانند
در گذشته و حال و آینده
در کدامشان دارای قدرت و رفت و آمد بوده اند
علم نسل بشر کفاف جواب دلهای عاشق
و تشنه به آنسوی دانش را نمی دهد
جسمی که به خاک وصل می شود
دیگر روحی کنارش نمی ماند
به راستی ما کپی شده از اصل و
جایگاهی دگر هستیم
یا که همانند حبابی پوچ و تو خالی هستیم
من اسی فکر می کنم اگر کمی از خود
دور و جدا شویم
به بیرون دایره هستی راهی بیابیم و
به دنبال سوال و جوابها
دارای چشم بینا شویم
آن زمان شاید
جواب هرج و مرجی که
مابین
فرشتگان رانده شده هست
برایمان هویدا و آسان شود
جدا از نور و تاریکی
خوب یا بد بودنشان برایمان معلوم شود
فرشتگان رانده شده
تا راهی برای پیوند و
صلح در بین خود را نیابند
جنگ های این جهان خلقت
به پایان نخواهد رسید
این زمین شاید باقی بماند
ولی روزی فراخواهد رسید
که مردم شهرها فریاد خواهند زد
ای خداوند چرا آرامشی بر دلها نمی نشیند
من نیک می دانم همه چیز از پیدایش تا ابد
نوشته ای از سرفصل یک کتاب تکراریست و
ما نیز در هزاران سال
بازیگران نقش آن کتاب هستیم و
فرشتگان رانده شده
معلوم نیست از کدامین طرف کیهان واین کهکشانها
آمده و در این زندانگاه
به نام زمین مانده شده اند

.... از اسی .....