تا یاخچی آباد


تا یاخچی آباد

مجموعه ۶ داستان کوتاه با عناوین: نخستین برف زمستانی / پس از سالها / رودخانه / فصل گل سنجد / یکی بچه ی گرگ / تا یاخچی آباد از داستان نخستین برف زمستانی: علی از مدرسه که بیرون آمد، سوز سرمای زمستان را روی گونه های خود حس کرد. نخستین برف زمستان روی...

مجموعه ۶ داستان کوتاه با عناوین:
نخستین برف زمستانی / پس از سالها / رودخانه / فصل گل سنجد / یکی بچه ی گرگ / تا یاخچی آباد

از داستان نخستین برف زمستانی:
علی از مدرسه که بیرون آمد، سوز سرمای زمستان را روی گونه های خود حس کرد. نخستین برف زمستان روی زمین نشسته بود. دامنه ی گسترده ی قافلانکوه، زیباتر از هر روز دیده می شد. بچه های مدرسه، ریز و درشت، برف بازی می کردن.د گاهی یکی را دوره می کردند و حسابی دخلش را در می آوردند و وقتی او فرصتی به دست می آورد و م یتوانست از دست آنها در برود، گلوله های برف به دنبالش حواله می شد. برف بازی چنان پرهیجان بود که گاهی بچه ها ندانسته پیرمردها را با تنه وسط خیابان پرت می کردند. اگر چه پیرمردها آنها را بی دشت نمی گذاشتند و هر چه به نوک زبانشان می آمد نثار آنها می کردند، اما بازی چنان پرهیجان بود که بچه ها بد و بیراه گفتنهای رهگذرها را به ریش خود نمی گرفتند. بچه ها هروکرکنان می دویدند، برف بازی میکردند، زمین می خوردند و باز هم می دویدند. توی آن سرمای زمستانی که همه پالتو پوشیده بودند و سرو گوش خود را با شالهای پشمی پوشانده بودند، بچه ها عرق ریزان به خانه های خود می رسیدند...



نویسنده مسلمان جایزه بوکر بین‌المللی 2019 را به خانه برد