دو فاحشه


دو فاحشه

با چه تشبیهی بگویم ؛ گند زدی به دل خوشی؟ ط ام هرشب مثل من می میخوری تا خودکشی؟ جز علف باختِ در هر مدلی بازی چرا هی خودت را بغل مردم میندازی چرا هوسِ یک شبِ شادی ات چه بود؟ سهمِ من به همهِ دادی ات چه...

با چه تشبیهی بگویم ؛ گند زدی به دل خوشی؟
ط ام هرشب مثل من می میخوری تا خودکشی؟

جز علف باختِ در هر مدلی بازی چرا
هی خودت را بغل مردم میندازی چرا

هوسِ یک شبِ شادی ات چه بود؟
سهمِ من به همهِ دادی ات چه بود؟

آب از سر سهل ، گذشته ز مو...
هر دومان فاحشه هایی پر رو...

هی زدیم تیغ و تتو در پوست ها
هی لجن افزودیم بر دوست ها

نا رضا بودیم مدام در سهم هم
هی نمک پاشیدیم بر زخم هم

هر دو هر جایی و هر کاره و شر
لب میخندد و چشم دل چه تر

کافه ها دل تنگمان هستند، آدم شو بیا
شعر ها هم رنگمان هستند،آدم شو بیا

من هنوز هم مزه دارم در لبم
پره از شعر و ستاره است شبم

باورم این است،دیگر خسته و سیریم
آخر دنیاست عاشق نشویم می میریم



روز مبادا