سراب


سراب

سرکِشان جانِ مرا بردند نالان دست دست در سرابی سربه سر خواب و خراب و مست مست گه به تار پرنیان یارم ندادند پود پود گه میان گل بُتان پایم نهادند پست پست دُلدُلان را نیست پایابی به مُهر دار دار تا عَلَم...

سرکِشان جانِ مرا بردند نالان دست دست
در سرابی سربه سر خواب و خراب و مست مست

گه به تار پرنیان یارم ندادند پود پود
گه میان گل بُتان پایم نهادند پست پست

دُلدُلان را نیست پایابی به مُهر دار دار
تا عَلَم پاید به کام نادلان خَست خَست

مِحصران سان گر بتوفد بی‌دِلان را کوچ کوچ
عاقبت شبنم کُنَد سردآسمان بَست بَست



انتشار نتایج عجیب یک نظرسنجی درباره خیانت