پرده zwnj;ی تزویر


پرده zwnj;ی تزویر

پرده بر چهره‌ی ویران شده‌ی شهر بکش بر حجابش گل و یک جنگل و یک نهر بکش تا که کس با خبر از عمقِ فجایع نشود ماله بر درزِ فساد و تَرَکِ فقر بکش مشکلاتِ همه را گوشه‌ی پستو بِگُذار رویشان چادری از معجزه‌ی...

پرده بر چهره‌ی ویران شده‌ی شهر بکش
بر حجابش گل و یک جنگل و یک نهر بکش

تا که کس با خبر از عمقِ فجایع نشود
ماله بر درزِ فساد و تَرَکِ فقر بکش

مشکلاتِ همه را گوشه‌ی پستو بِگُذار
رویشان چادری از معجزه‌ی صبر بکش

هر که با خشم و غضب خار به چشمانِ تو شد
چهره‌اش خرّم و خندان به سرِ قبر بکش

خیلِ این مردمِ ناراضیِ بحران‌زده را
با طنابِ خفقان تا دهه‌ی فجر بکش

گره افتاد به کارِ همگان گر به خطات
به میان پایِ خدا و سعه‌ی صدر بکش

ما و این باغِ مصیبت‌زده را همرهِ خود
راهیِ چاهِ تباهی کن و در قعر بکش

معترض گر به شکایت لبِ خود را بِگُشود
گو بهشتت بدهم، شِکوه نکن، زجر بکش

از پسِ پرده‌ی تزویر برون آمده ماه
گرچه دیر است ولی شیخ، بر آن ابر بکش



فیلم عروسی زن دو شوهره همه را ناراحت کرد ! / کجا داریم می ریم !؟