خادمی مخلص


عشق دیشب قصه ای ساده حکایت کرده است از صداقت نکته ای جالب روایت کرده است...
عشق دیشب قصه ای ساده حکایت کرده است از صداقت نکته ای جالب روایت کرده است پیکری خسته که عمرش داده بر پای جهاد ساده در جوّی مه آلود استراحت کرده است من که میدانم درآن تاریکیِ شب پشتِ مه خادمی مخلص...
عشق دیشب قصه ای ساده حکایت کرده است
از صداقت نکته ای جالب روایت کرده است

پیکری خسته که عمرش داده بر پای جهاد
ساده در جوّی مه آلود استراحت کرده است

من که میدانم درآن تاریکیِ شب پشتِ مه
خادمی مخلص امامش را زیارت کرده است

آن عبایِ خاکیش را دیشب ز تن برداشته
تا اذان لطفِ خدایش را عبادت کرده است

هر که راهش راه حق شد، آخر آنها را خدا
بر خودش گلچین جدا نوبت به نوبت کرده است


در خفایِ پرده دیشب ماه در ذکرِ خدا
مثل هر شب حکمتِ او را اطاعت کرده است

تقدیم به روح مخلص و پاک جناب اقای رئیسی