طنز / مهدی طارمی مهمان این هفته دورهمی ترول فوتبال
مهران مدیری: خب انرژیتون نیوفته. خب یک سیستمی هس به نام آخر مارکت، شما میرید خرید میکنید و به قید قرعه یک جارو برقی که صدای بلبل در مییاره و چشمک فسفری میزنه برنده میشید. در ضمن میتونید با ارسال عدد یک به یک میلیون و هفصد و هشتاد و پنج یک پک بهداشتی بگیرید و بدنتونو خوشحال کنید. اگر هم نخواستین آیپد میدیم. خسته...
مهران مدیری: خب انرژیتون نیوفته.
خب یک سیستمی هس به نام آخر مارکت، شما میرید خرید میکنید و به قید قرعه یک جارو برقی که صدای بلبل در مییاره و چشمک فسفری میزنه برنده میشید. در ضمن میتونید با ارسال عدد یک به یک میلیون و هفصد و هشتاد و پنج یک پک بهداشتی بگیرید و بدنتونو خوشحال کنید. اگر هم نخواستین آیپد میدیم. خسته شدین؟
حضار: (با وجود خستگی) تشویق
مهران مدیری: خب مهمان داریم چه مهمانی! هنرمنده، یعنی هرچی بگم کمه، یه نقشایی بازی میکنه که از دهن داور کف فشقره میکنه. مهدی طارمی!
(طارمی همراه با تشویق حضار وارد میشود)
بفرمایین، بفرمایین. همونجا رو مبل. ببخشید بیاید سمت چپ اون دوربین بگیره.
طارمی: چشم. با سلام و عرض ادب خدمت شما، آقای مدیری و همه بینندهها در خدمتتون هستم.
مدیری: بعد از مدتها اصرار اومدی دورهمی.
طارمی: دمم گرم.
مدیری: خب. چطوری وارد فوتبال شدی؟
طارمی: یه سری با بچهها رفتیم فوتبال، همینطور جمعهها میرفتیم. بعد لطف خدا بود و رفتیم ایرانجوان تست دادیم. تو یه مسابقه که آقا علی دایی هم بود، پام لیز خورد و افتادم. پنالتی شد. بعد اون دیگه معروف شدیم و اومدم پرسپولیس.
مدیری: آهان. پس معلومه این لیز خوردنا مزه کرده بهت؟
طارمی: خب بیشتر هرچی کادر فنی بگه اجرا میکنم.
مدیری: خب چون اسم کادر فنی اومد و همه رو نمیتونیم بیاریم، از آقای خوردبین خواهش میکنیم بیاد ولی زود بره.
بهترین بازی عمرت کدوم بود؟
طارمی: اون بازی که به استقلال چهارتا … عه… زدیم.
مدیری: خب اسم موارد غیر اخلاقی اومد خودت که اینجایی پس از عمر عبدالرحمن هم دعوت میکنیم به دورهمی بیاد. خب تا حالا عاشق شدی؟
طارمی: خب واقعیتش یک بار که با رامین میرفتیم دارو بگیریم، یه نفرو دیدم ولی چون عجله داشتیم دیگه نشد.
مدیری: باشه. اشکال نداره. به موزه دورهمی چی میدی؟
طارمی: من یه جایزه آقای گلی دارم اونو میدم خدمتتون.
مدیری: از اون قلابیا. بابا دیگه اونو که به همه میدی.
طارمی: نه آقای مدیری اونو که عرض کردم بیشتر جهت یاد بود دادم رفت. ولی این یکی واقعیه
مدیری: دیگه بیشتر آقای طارمیو خسته نمیکنیم.
طارمی: نه خواهش میکنم من کار خاصی ندارم.
مدیری: پا میشی بری یا…
طارمی: خب تشکر میکنم ممنون.
مدیری: خب انرژیتون نیوفته آقای طارمی بفرمایید.
(حضار تشویق میکنند و طارمی میرود. وسط مسیر هم یک دایو میزند تا بیشتر در برنامه بماند ولی مدیری میفهمد و با لگد… که نه … با مهربانی او را مشایعت میکند)