هنرنمایی ایران در دنیای جواهرات
نویسنده: دکتر کوین موری، استاد راهنمای دانشگاه آر-ام-آی-تی، محقق دانشگاه ملبورن و عضو هیئت تحریریه ی دانشگاه موناش مترجم: مهندس زهرا پزشکی در سال 1972، نمایشگاه اشیاء و جواهرات اکریلیک در گالری الکتروم در شهر لندن، فصل جدیدی را برای پیشرفت در حوزۀ جواهرآلات باز کرد. کلاس بِری در این گالری فلز گرانبهایی را با جواهراتی که ارزش...
نویسنده: دکتر کوین موری، استاد راهنمای دانشگاه آر-ام-آی-تی، محقق دانشگاه ملبورن و عضو هیئت تحریریه ی دانشگاه موناش
مترجم: مهندس زهرا پزشکی
در سال 1972، نمایشگاه اشیاء و جواهرات اکریلیک در گالری الکتروم در شهر لندن، فصل جدیدی را برای پیشرفت در حوزۀ جواهرآلات باز کرد. کلاس بِری در این گالری فلز گرانبهایی را با جواهراتی که ارزش چندانی نداشتند ترکیب کرد. استفاده از آکریلیک جلوهی جواهرات را دوچندان میکرد. ازاینرو جواهرات معاصر نیز بهموازات سایر هنرهای مدرن مانند نقاشی و مجسمهسازی که از مواد سنتی همچون رنگروغن و سنگ استفاده میکردند، توسعه یافتند. میتوان اینطور استنباط کرد که هنر مدرن با افزودن نوآوریهایی که هرگز پیش از آن به کار نرفتهاند اصالت خود را حفظ مینماید. هنر مدرن از اروپا شروع شد و رفتهرفته در آمریکای شمالی و استرالیا نیز توسعه یافت. با وقوع جنبش نیوزیلند در دههی 1980 و درنهایت با اثر لیزا واکر خلاقیت نیز به هنر مدرن افزوده شد و «هنرپردازی « نام گرفت. هنرپردازی در جواهرات در قرن 21 بهویژه در شرق ازجمله چین، تایلند، پاکستان و ایران همچنان در حال رشد است.
هنرنمایی ایران درزمینهی جواهرات
ایران یکی از معتبرترین جواهرات جهان را دارد، اما تنها چند سال است که هنر خود را در حوزهی جواهرات و در جهان به نمایش گذاشته است. فیروزهی نیشابور به برقراری این ارتباط با کشورهای جادهی ابریشم، بهویژه هند کمک کرد. این سنگ در نزد مسلمانان شیعه استقبال زیادی دارد و بهعنوان یکی از هفترنگ آسمان شناخته میشود. فیروزهی باکیفیتتر، رنگ آبیتری دارد. از ویژگیهایی این نوع فیروزه میتوان به ویژگیهای قدرت، ویژگیهای جسمی، زیباییشناختی و معنوی متعدد آن اشاره کرد که این ویژگیها در کتابهای فارسی سنگهای قیمتی ثبتشدهاند. ویژگی زیباییشناختی جواهرات ایرانی به تاریخ کشور ازجمله دوران هخامنشی، صفویان و قاجاریان میپردازد. هر سلسلهای با زبان هنری متمایزی بهویژه در معماری، مد و دکوراسیون شناخته میشود و از جاذبههای اصلی گردشگران به شمار میرود.
امروزه رشتهی جواهرسازی بهعنوان یکی از رشتههای هنری بهطور گسترده در دانشگاههای هنر ایران تدریس میشود. همچنین مؤسساتی ازجمله گالری آریا نیز در ایران وجود دارند که این هنر را به علاقهمندان آن میآموزند. در حوزهی تحقیقات و فنون هنری، جواهرات امیدفر در مشهد یکی از معدود جواهراتی هستند که فرهنگ زرتشتی پیش از اسلام را به نمایش میگذارند. بهعنوانمثال، عروس آبراهه، الههی باروری، جام نقرهای و … خانم امیدفر با اشاره به این جواهرات توضیح میدهد که این جواهرات به مراسمی اشاره دارند که برای بهبود شرایط مناطق خشک ایران طراحیشدهاند. یک بیوه با آب قنات ازدواج و از تأمین آب محافظت میکند. زن باید یکبار در هفته در آب قنات شنا کند. این مراسم عروسی باقیمانده از آدابورسوم قدیم و فداکاری برای آب، زن را بهعنوان نماد تولد و باروری نشان میدهد. هدف این جواهرات، تأکید بر اهمیت آب، بهویژه در ایران است. همچنین از احترام برخوردار است و در فرهنگ گذشتهی ما به اهمیت دادن به زنان، زندگی، آب و احیای آن اشارات فراوانی شده است. جواهرات به شکل حلقه نیز که معمولاً توسط مردان پوشیده میشوند نشاندهندهی قدرت ویژه برای زنان هستند.
بسیاری از ایرانیان برای آموزش درزمینهی جواهرات هنری به آکادمیهای غربی سفر میکنند. این سفر سبب فرصتی برای ایجاد شکوفایی درزمینهی جواهرات میگردد. مهرنوش گنجی یکی از جواهرسازان ملبورن استرالیا است. جواهرات او ارتباط محتوایی زیادی باهنر پارسی دارند. خورشید تابان دستبندی است که به یک آویز مبدل میشود. از دید یک دستبند، خورشید تابان یک ستارهی ششضلعی است که قفل و کلید کوچکی دارد. هر بخش از شش مثلث که ستارهها را تشکیل میدهند از داخل با الماسهای سبز و آبی تزئین شدهاند. هندسهی این مثلثها از هندسهی معماری اصفهان الهام گرفته است. یکی دیگر از جواهرات او آویزی با یک توپاز آبیرنگ است که در یک عینک نقرهای جایداده شده است. این آویز بازتابی شاعرانه به یک واقعیت پنهان بخشیده است. در حقیقت خانم گنجی درصدد یافتن راهی برای انتقال حس فرهنگ فارسی به دنیای جدید است.
حضور ایران درصحنهی جواهرات جهانی
با حضور ایران درصحنهی جواهرات جهانی فرهنگهای متفاوتی ازجمله فرهنگ شیعیان ایران تا کاتولیکهای آمریکای لاتین به نمایش گذاشته خواهد شد. درواقع این حضور به دنبال متحد سازی این فرهنگها با یکدیگر است. در قرن بیست و یکم بهعنوانمثال حضور شیلی کنار آرژانتین با پشتیبانی کمی ازنظر نهادی همراه بود. شیلی تلاش میکرد تا بازسازی صنایع جواهرسازی و جوهرات سنتی هنرمندان و همینطور صنایعدستی روستانشینان خود را در شهر سانیتاگو به نمایش بگذارد. کاکو هونوراتو یکی از همین هنرمندان است جواهرات خود را در کانادا، اسپانیا و هلند نمایش داده است. کار او بهجای اینکه بینالمللی شود، بیشتر هنرهای شیلیایی را توسعه داده است. سری 2013 او با عنوان Intemperie الهامبخش از کلیسای کاتولیک است و سری اخیر او با عنوان Lollaria (سری 2016: گریهی اقیانوس) ترسیمی از شکل و محتوای شیلی است.
محدودیتهای مدرنیسم یا نوگرایی
درحالیکه هنرنمایی جواهرات جهانی به لحاظ فرهنگی بسیار متنوع است، تمامی آنها بهنوعی وابستگی فرهنگی نیز دارند. درواقع هر یک از آنها به شرایط سنتی خود نگاه میکنند و شاید عنصری را ببینند که از طریق مدرنیته و شهرنشینی آواره شده است. این نگاه میتواند نشاندهندهی یک سنت مذهبی محروم، معماری باستانی، صنایعدستی سنتی یا روحانی باشد. باید به دنبال راهی بود تا این سنت در دنیای فردی نیز دیده شود. خیلیها مدعیاند که امروز سنت از حوزهی جواهرات مدرن کنار گذاشتهشده است. درواقع از دیدگاه نوگرایی، سنتی بودن نشاندهندهی بیثباتی است و قادر به پذیرش واقعیت تغییر نیست. از دیدگاه سنتی نیز نوگرایی تلاشی برای جدید شدن است و هیچ اصل دیگری غیر از اقتصاد داخلی دنیای هنر را دنبال نمیکند.
دوگانگی
دوگانگی به معنی نگاهی متمایز به جواهرات مدرن غربی و سنتی شرق است. خطر این نوع دوگانگی این است درنهایت ما را با دودنیای مخالف روبهرو میکند. دنیایی که بین «توسعهیافته « و «درحالتوسعه « تفاوت میگذارد. چالشی که در این دوگانگی به چشم میخورد این است که بسیاری از هنرمندان غربی سنتی کارند. همانطور که اخیراً مارتینا دمپف، هنرمند آلمانی گفت: من به جواهرات معاصری علاقمندم که میراث محلی را بهصورت جدید تفسیر نماید. همینطور در آثار رابرت باینز هم مشاهده میکنیم که فنون گرانشی باستانی اتریش را بهصورت مجموعهی کاملی از آثار زنده کرده است. از نگاهی دیگر قرار گرفتن معماری باستانی در کنار جواهرات درواقع نوعی جاهطلبی را به نمایش میگذارد. این را میتوان در بازارهایی مثل خالکوبی، عتیقهفروشی و … مشاهده کرد. درواقع این نگاه زمانی واقعیت پیدا میکند که هنرمند معاصر بیشتر به دنبال بومیسازی این نوع سبک زندگی باشد.
رنسانس
درصحنهی جواهرات جهانی، تزئینات بدن (طلسمها، ایجاد اعتماد با اشیاء و …) وسیلهای برای نشان دادن فرهنگ و سنت انحصاری است. درواقع این فرهنگ در کشورهایی مانند ایران که از قوانین سختگیرانه در قلمروی عمومی برای زنان استفاده میکنند بیشتر مشاهده میشود و کلسیا و دولت نیز از آن حمایت میکنند. در فرهنگ غربی و خصوصاً در ایتالیا رنسانس هارلِم به کشف دوبارهی ریشههای آفریقایی، رنسانس موری به تولد دوبارهی هنرهای بومی و رنسانس آفریقایی به زنده کردن چهرههایی همانند لئوپولد سنگور در سنگال میپرداختند. با نگاه عمیقتر به زیباشناسی میتوان رنسانس را به معنی دری دانست که سنتهای پوچ و توخالی را به دنیای جدید وارد میکند و دوباره آنها را احیاء میکند.