حقیقت همدلی و همدردی از منظر آیت الله العظمی مکارم


حقیقت همدلی و همدردی از منظر آیت الله العظمی مکارم

حادثه بسیار غم انگیز زلزله غرب کشور، قلب همه هموطنان را به شدت لرزاند، وظیفه دینى و انسانى همه ما این است که هرچه زودتر به یارى آسیب دیدگان بشتابیم. ]]>

حقیقت همدلی و همدردی از منظر آیت الله العظمی مکارم
حادثه بسیار غم انگیز زلزله غرب کشور، قلب همه هموطنان را به شدت لرزاند، وظیفه دینى و انسانى همه ما این است که هرچه زودتر به یارى آسیب دیدگان بشتابیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حقیقت همدلی و همدردی از منظر آیت الله العظمی مکارم

حضرت آیت الله مکارم شیرازی در یادداشتی به زلزله غرب کشور و همدلی و همدری با آسیب دیدگان ای حادثه تلخ پرداخته اند که به این شرح است:

زمین‌لرزه‌اى که در غرب کشور رخ داد و جمعى از هموطنان عزیز ما را به کام مرگ فرو برد و یا مجروح ساخت و خانه‌هاى زیادى را ویران کرد موجب تأسف شدید گردید.[1]
در این میان مهم این است که انسان، بتواند با همدلی و همدردی در هنگام بروز مصیبت و ظهور بحران ها ، به حمایت از مصیبت زدگان برخیزد؛[2] مولفه ای مهم که نشان دهندۀ حسن خلق و نزدیکى و ارتباط میان مردم است.[3]روشن است که مراد نزدیکى به عواطف و درک مشکلات مردم است.[4]
گفتنی است مشکلات مردم گاهى فردى است و گاهى اجتماعى،[5] لیکن حقیقت این است که غلبه بر بسیارى از مشکلات و بحران ها، کار یک فرد نیست و حمایت گروه یا گروه هایى را مى طلبد. [6]
لذا باید به مردم نزدیک شد و براى رفع مشکلات آنها کوشید، بی شک مصیبت زدگان نیاز به تسلّى خاطر و روحیه و امیدوارى دارند...در هر صورت باید به سراغ دردهاى مردم رفت[7]که تحقق این مهم هم خدمت به جامعه انسانى است و هم تبلیغ دین است.[8]

بنی آدم اعضای یک پیکرند
در روایات اسلامى موقعیّت مؤمنان و مسلمانان نسبت به یکدیگر، و وظیفه آنها در برابر همدیگر بیان شده است.[9]حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمودند:«الْمُؤْمِنُ اخُو الْمُؤْمِنِ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ انِ اشْتَکى شَیْئاً مَنْهُ وَجَد الَمَ ذلِکَ فى سائِرِ الْبَدَنِ ؛ مؤمنین برادر همدیگر و همچون اعضاى یک پیکرند؛ و هنگامى که عضوى ناراحت و بیمار شود همه اعضا، آن ناراحتى را احساس مى کنند».[10]،[11]
و به قول شاعر بلندآوازه شیخ مصلح الدین سعدى شیرازى:
بنى آدم اعضاى یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بى غمى نشاید که نامت نهند آدمى [12]
طبق این روایت مسلمانان سراسر جهان بسان پیکر یک انسانند، اگر مسلمانى در گوشه اى از دنیا ناراحت و بیمار گردد و مشکلى برایش ایجاد شود دیگر مسلمانان باید از آن متأثّر شده، در حلّ آن بکوشند. اگر در نقطه ای از کشور زلزله اى مى آید و جان هزاران نفر را مى گیرد و هزاران نفر را بى خانمان مى کند، اگر سونامى عدّه زیادى از مردم شرق آسیا را در مرگ عزیزانشان عزادار و بى خانه مى کند، اگر جنگ در افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان آسایش و آرامش را از ساکنان آن گرفته، و اگر بیمارى و خشکسالى مردم فلان کشور را تحت فشار قرار داده است، مسلمانان باید در مقابل تمام این حوادث عکس العمل نشان داده، و در حدّ وسع و امکاناتشان به یارى آنها بشتابند.[13]
همان گونه که هر زمان عضو بدن انسانى بیمار مى شود تمام بدن تب نموده، و فعالیّت خویش را دو چندان مى کند، تا آن عضو را از درد و رنج نجات دهد.[14]
آری وظیفه هر مسلمانى است که در مقابل مشکلات سایر مسلمانان بى تفاوت نباشد، و به هر شکل ممکن در راه حلّ مشکلات آنها قدم بردارد.[15]
همدردى و همدلى ؛ فضیلت مهم اخلاقی در ارتباط با خلق
از تقسیم هایى که از مجموع آیات قرآن استفاده مى شود این است که اصول اخلاق را مى توان در چهار بخش خلاصه کرد مسائل اخلاقى در ارتباط با خالق ،مسائل اخلاقى در ارتباط با خلق ، مسائل اخلاقى در ارتباط با خویشتن و مسائل اخلاقى در ارتباط با جهان آفرینش و طبیعت ، که تواضع و فروتنى، ایثار و فداکارى، محبّت و حسن خلق، همدردى و همدلى و مانند آن، از گروه دوم مى باشد.[16]

همدلی در سیرۀ علوی
بررسى تاریخ زندگانى امام علی علیه السّلام به خصوص در دوران حکومت، نشان مى دهد که در همه جا با مهر و محبّت با مردم رفتار مى کرد؛ حتى خانه هاى یتیمان و بیوه زنان را شبانه سرکشى مى نمود و با دست خود، آن ها را تغذیه مى کرد؛ یتیمان را نوازش مى داد؛ بیوه زنان را تسلیت مى گفت؛ با رنجوران همدردى مى کرد؛ با مخالفان مدارا مى نمود و با دوستان، نهایت محبّت را مبذول مى داشت.[17]
در نهج البلاغه همه جا سخن از همدردى با طبقات محروم و ستمدیده انسانها است.[18]لذا در عهد نامه مالک اشتر که در کوتاهترین عبارت؛ رساترین برنامه هاى کشور دارى پى ریزى شده هنگامى که از گروه هاى هفتگانه اجتماعى و وظائف و حقوق آنها سخن به میان مى آید، سخن با آرامش خاص پیش مى رود اما همین که به قشرهاى محروم و ستمدیده مى رسد گفتار امام چنان اوج مى گیرد که گویا از پرده دل فریاد مى کشد« اللّه اللّه فى الطبقه السفلى من الذین لا حیلة لهم من المساکین و المحتاجین و اهل البؤسى و الزمنى؛ زنهار زنهار خدا را خدا را، اى مالک اشتر در طبقه پائین محروم نیازمندان؛ رنجدیدگان، از کار افتادن ...» سپس به او دستور مى دهد که شخصا و بدون وساطت دیگران وضع آنها را در سراسر کشور اسلام زیر نظر بگیرد و اجازه دخالت در باره آنها را به کس دیگر ندهد، بطور مداوم از آنها سرکشى کند تا مشکلات همگى با سر پنجه عدالت گشوده شود.[19]

دلداری و تسلیت به مصیبت دیدگان
یکى از کارهایى که اسلام به آن تشویق کرده تعزیت گفتن و تسلّى دادن افراد مصیبت دیده است[20] تسلّى بازماندگان و همدردى با صاحبان عزا از اصول انسانى و اسلامى به شمار مى رود. کسى که عزیزى را از دست داده، وقتى حضور مردم در مراسم مختلف و تسلیت آنان را ببیند، اندوه و آلامش کاسته مى شود؛ به همین دلیل، در روایات اسلامى نسبت به این امر تأکید فراوان شده است.[21]
تسلى دادن مصیبت زدگان و همدردى با آن ها یک خلق و خوى انسانى و بزرگوارانه است.[22] این مسئله از نظر عقلى نیز مسلم است که سبب تسکین و آرامش خاطر و کاهش درد و رنج مصیبت مى شود و این، خدمت بزرگى به چنین کسانى است و چه بسا اگر این اظهار محبت ها و همدردى و تسلیت ها نباشد، طوفان سهمگین مصیبت به قدرى شدید است که شخص عزادار را از پاى درمى آورد و به یقین نجات جان انسان ها از افضل قربات است.[23]
مرحوم «علّامه مجلسى» مى نویسد: مستحب است صاحبان عزا را تسلیت گفته و آنها را به صبر و شکیبایى دعوت کرد، چه قبل از دفن میّت و چه بعد از آن، و بعد از دفن، مورد تأکید بیشترى است؛ کمترین چیز در تسلیت آن است که نزد مصیبت دیده بروند تا آنها را ببیند و آرام گیرد.[24]
در روایتى از رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده است: «هر کس اندوهگینى را دعوت به صبر کند، در قیامت خداوند او را از لباس هاى زیباى بهشتى بپوشاند، و هر کس مصیبت زده اى را به صبر و شکیبایى دعوت کند، خداوند پاداش آن صاحب مصیبت را به وى کرامت کند، بى آن که از اجر صاحب مصیبت چیزى کاسته شود».[25]
در حدیث دیگری از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى خوانیم:«مَنْ عَزَّى مُصَاباً کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِهِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَنْتَقِصَ مِنْ أَجْرِ الْمُصَابِ شَیْئاً؛کسى که مصیبت زده اى را تسلیت بگوید به اندازه پاداش آن مصیبت زده ثواب دارد بى آن که چیزى از اجر شخصى که گرفتار مصیبت است کم شود».[26]،[27]
همچنین در آداب«تسلیت گفتن» می توان به کلام از امام جواد علیه السلام تمسک کرد؛ آن حضرت مى خواست به مردى که فرزند عزیز خود را از دست داده بود تسلیت بگوید چنین فرمود: از مصیبت تو در مورد فرزندت على باخبر شدم، نیز مطلع شدم که او از عزیزترین فرزندانت بود. آرى خداى متعال (گاه) عزیزترین افراد انسان را مى گیرد تا پاداشى هرچه بزرگ تر به او دهد. خداوند اجر تو را افزون کند و صبر و شکیبایى دهد و قلب تو را آرامش ببخشد که او بر هر کارى قدرت دارد و خداوند، این مصیبت را جبران نماید.[28]،[29]
مستحب است تا سه روز، دیگران مخصوصاً همسایگان براى اهل خانه میّت که عزادارند، غذا بفرستند؛[30] متأسّفانه در عصر ما قضیّه برعکس شده و گروه هاى زیادى از مردم، انتظار دارند عزاداران از آنها پذیرایى کنند، و گاه مخارج هنگفتى بر آنان تحمیل مى شود و مصیبت آنها را افزون مى کند؛ چه خوب است این بدعت ها ترک شود.[31]

همبستگی اجتماعی و مشارکت عمومی؛ مهمترین ضرورت در همدردی و همدلی
حادثه بسیار غم انگیز زلزله غرب کشور، قلب همه هموطنان را به شدت لرزاند و سیلاب اشک بر رخسار بسیارى جارى ساخت، با توجه به وسعت ویرانى و تلفات بسیار و عزیزان مجروح، وظیفه دینى و انسانى همه ما این است که هرچه زودتر به یارى آسیب دیدگان بشتابیم و مرهمى بر قلب بازماندگان بگذاریم،[32] زیرا برای حل مشکلات زلزله‎زدگان و دیگر اقشار آسیب‎دیده، کار فردی جواب نمی‎دهد بلکه مردم باید با هم متحد شوند و گروه‎هایی را تشکیل دهند و مشکلات را برطرف کنند.[33]
باید دانست اسلام زندگى اجتماعى بشر را به عنوان یکى از مهمترین اصول شناخته، لذا روابط اجتماعی و اخلاقی با خلق را محترم شمرده، و براى آن ارزش بى نظیرى قائل شده است.[34]
تحقّق زندگى اجتماعى بشر مطلب ساده اى نیست؛ چرا که نیاز به تقسیم استعدادها، و جاذبه هاى مختلف فکرى و جسمانى، و برنامه ریزى دقیق، و تقسیم کار، و همچنین نیازمند به هماهنگى و همدلى و همدردی و الفت میان دل ها است؛ افراد بشر همچون آجرها و سنگ ها و قطعات مختلف یک ساختمان هستند که تا وسیله چسب و پیوند مؤثّر در میان آنها نباشد؛ ساختمان با شکوهى از آن تشکیل نمى شود. در اینجا دست قدرت خداوند به یارى نوع انسان آمده، و برنامه ریزى دقیق را از نظر تألیف قلوب، و تقسیم استعدادهاى فکرى و جسمى و انواع ذوق ها و هنرها کرده، و نوع انسان را از مواهب عظیمى بهره مند نموده که بدون آن چرخ هاى اجتماعى بشرى هرگز گردش نخواهد کرد؛ و مجموعه این امور است که گاهى از آن به روح اجتماع، تعبیر مى شود؛ وگرنه مى دانیم اجتماع روح خاصّى غیر از آنچه گفته شد، ندارد.[35]
اینگونه است که «همدردى » و شرکت عملى در غم محرومان و مستمندان اصل بنیادین در تحقق معنایی اصل اخلاقی همدردی و همدلی است؛ این فضیلت مردان خدا است که مى کوشند وضع نابسامان مصیبت زدگان را سامان دهند.[36]

انفاق موثر و پایدار با حفظ کرامت انسان‌ها؛نمونۀ عینی همدلی و همزبانی
اصولا انفاق در راه خدا، و کمک به نیازمندان و حمایت از مصیبت دیدگان با حفظ کرامت انسان‌ها ، همان کار جهاد را مى کند، زیرا هر دو مایه استقلال و سربلندى جامعه اسلامى است.[37]
آنها که اموال خویش را در راه خدا انفاق مى کنند با صرف مال در کارهایى که نفع اجتماعى دارد رفاه و آسایش عمومى را فراهم مى سازند، این انفاقها پشتیبان و مددکار آنها خواهد بود و از آن استفاده خواهند کرد؛[38]زیرا انفاق کنندگان واقعى کسانى هستند که تنها براى خشنودى خدا و پرورش فضایل انسانى و تثبیت این صفات در درون جان خویش و همچنین پایان دادن به اضطراب و ناراحتیهای مردم مصیبت زده اقدام به انفاق مى کنند.[39]
بدیهى است در جامعه اى که افراد دو چهره و دو زبان و منافق و بى بهره از صداقت نفوذ کنند، اعتماد و محبّت و همدلى که مهم ترین سرمایه زندگى اجتماعى است بر باد مى رود و محیط زندگى به جهنّم سوزانى تبدیل مى شود که همه با بدبینى به یکدیگر مى نگرند و همه از هم وحشت دارند.[40]
هم چنین خوددارى از انفاق به جهت ترس از تهیدستى، فکرى غلط و از وسوسه هاى شیطانى است[41]؛حال آنکه خداوند متعال در قرآن تعبیر ظریفى از انفاق کرده است.لذا می خوانیم:«آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ؛به خدا و رسولش ایمان بیاورید، و از آنچه شمارا جانشین و نماینده (خود) در آن قرار داده انفاق کنید؛ (زیرا) کسانى که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند، اجر بزرگى دارند.»[42]
این نکته در آیه شریفه در خور دقّت و تأمّل است؛این که انفاق بلا فاصله پس از ایمان مطرح گردیده، که این نشانگر اهمّیّت انفاق است.[43] آرى، در حقیقت مالک اصلى خداست، و ما امانتدار او هستیم. و پس از چندى با فرا رسیدن مرگ همه آنها را مى گذاریم و فقط با چند قطعه کفن از این دنیا مى رویم.[44]

مسئولیت دولت در تحقق عملی همدردی و همدلی
برنامه ریزى توأم با آینده نگرى و مدیریت فعّال و حساب شده، که در متون اسلامى از آن به تدبیر یاد مى شود، از اساسى ترین وظایف دولت در مقابله با بحران ها است.[45]در بسیارى از جوامع به قدر کافى منابع مفید نیروى انسانى و طبیعى وجود دارد؛ ولى نبودن مدیریت صحیح و برنامه ریزى دقیق، آن جامعه را به هرج و مرج می کشاند.[46]
حال پس از وقوع بحران های طبیعی از قبیل زلزله، مصیبت زدگان در یک جامعه، گرفتار دو مشکل مادّى و روانی هستند؛ از نظر مادى به علل وقوع بلایای طبیعی... محرومیّت آنها معلوم است، لیکن غم جانکاه از دست دادن عزیزان خویش ، مشکلات روحی بازماندگان را صد چندان می سازد.حال وظیفۀ دولت است با مصیبت دیدگان به نحو عملی اظهار همدلی و همدردی داشته باشد، به نحوی که مشکل نخست را با برنامه ریزى و بسط عدالت اجتماعى برطرف سازد.[47]
از این رو امیدواریم دولت و همه مسئولین هر چه زودتر به ترمیم خرابى‌ها ونگهدارى آسیب‌دیدگان و نجات مجروحان و یاری رسانی به مصدومان این حادثه اقدام نمایند، البته کمک خیرین و نیکوکاران برای بازسازی مناطق حادثه دیده ضروری است[48] به نحوی که نیکوکاران می توانند در این راه کمک شایسته کنند تا از این طریق مرهمى بر دل‌هاى مجروح این عزیزان گذارده شود.[49] و خیرین نیز از برکات کار خیر خود بهره مند شوند.[50]

دولت زلزله زدگان را را فراموش نکند
بی شک نباید رسیدگی دولت به زلزله‎زدگان فقط خلاصه به روزهای اول باشد، نباید آنها فراموش شوند، دولت و خیرین باید کمک کنند تا مشکلات آنها برطرف شود دولت و خیرین باید کمک کنند تا مشکلات آنها برطرف شود.[51]
البته بر دولتمردان لازم است تا براى همدردى و همگامى با مصیبت دیدگان و دیگر اقشار آسیب پذیر جامعه ، کمتر از مواهب طبیعى بهره گیرند و زندگى زاهدانه اى را برگزینند.[52]
سخن آخر:(استفاده از یک‌سوم سهم امام(ع) در کمک به زلزله‌زدگان مجاز است)
در خاتمه باید گفت مؤمنین مجاز هستند از یک سوم سهم مبارک امام(علیه السلام) براى کمک به زلزله‌زدگان استفاده نمایند و إن‌شاءالله از برکات معنوى و الهى آن برخوردار شوند.[53] خداوندا! همه ما را از بلاهاى زمینى و آسمانى محفوظ دار.[54]
خداوند همگان را توفیق بیشتر در این راه خیر بدهد و ارواح عزیزان از دست رفته را غریق رحمت گرداند و به بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل عطا فرماید.[55]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
[1] متن بیانیه حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى؛23/8/1396.
[2] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج 2 ؛ ص66.
[3] مشکات هدایت ؛ ص145.
[4] همان.
[5] همان.
[6] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج 2 ؛ ص66.
[7] مشکات هدایت ؛ ص145.
[8] همان؛ ص 146.
[9] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله) ؛ ص81.
[10] بحارالانوار؛ ج 61؛ ص 148؛ ح 25.
[11] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)، ص: 82.
[12] گلستان سعدى؛ باب اوّل؛ حکایت دهم.
[13] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)، ص 82.
[14] همان.
[15] همان.
[16] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص104.
[17] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج 6 ؛ ص206.
[18] ترجمه گویا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه ؛ متن وترجمه(ج 1) ؛ ص2.
[19] همان.
[20] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج 14 ؛ ص419.
[21] کلیات مفاتیح نوین ؛ ص1193.
[22] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 14، ص 420.
[23] همان.
[24] کلیات مفاتیح نوین ؛ ص1193.
[25] همان.
[26] کافى؛ ج 3؛ ص 205؛ ح 2.
[27] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 14، ص 420.
[28] کافى؛ ج 3؛ ص 205؛ح 10.
[29] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج 14 ؛ ص420.
[30] زاد المعاد؛ ص 570 و 571؛( با تصرّف و تلخیص).
[31] کلیات مفاتیح نوین ؛ ص1193
[32] متن بیانیه حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى؛5/10/1382.
[33] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى؛ ؛28/5/1396.
[34] پیام قرآن ؛ ج 2 ؛ ص454.
[35] همان؛ ص 455.
[36] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج 3 ؛ ص311.
[37] تفسیر نمونه ؛ ج 2 ؛ ص225.
[38] اسلام و کمکهاى مردمى ؛ ص50.
[39] همان ؛ ص119.
[40] پیام امام امیر المومنین علیه السلام ؛ ج 6 ؛ ص575.
[41] اسلام و کمکهاى مردمى ؛ ص52.
[42] والاترین بندگان؛ ص 135.
[43] همان؛ ص 136.
[44] همان.
[45] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص198.
[46] همان؛ ص 199.
[47] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص482.
[48] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى ؛حرم مطهر حضرت معصومه(س)؛23/5/1391.
[49] متن بیانیه حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى؛23/8/1396.
[50] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى ؛حرم مطهر حضرت معصومه(س)؛23/5/1391.
[51] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى؛ ؛28/5/1396.
[52] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص192.
[53] متن بیانیه حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى؛23/8/1396.
[54] همان.
[55] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازى ؛حرم مطهر حضرت معصومه(س)؛23/5/1391.

منبع: خبرگزاری رسمی حوزه علمیه




طلبه شهید مرتضی وکیلی