بیانصافی در حق وزیر...
" کمتر کسی است که از جریان و جنجال آفرینی های این عبارت وزیر جهاد کشاورزی در رسانهها خبر نداشته باشد. البته این موضوع مربوط به ماههای گذشته است و تکرار مجدد آن هیچ چیزی را عوض نمیکند، اما پافشاری و اصرار برخی مطبوعات بر زدن برچسب "توهینآمیز" به مطایبه وزیر و بازتاب گسترده آن در فضای مجازی و نیز اتفاقات بعد از آن، حکایتی است که نیاز به...
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - وحید زندیفخر
"یه کم از این سبوسها بدید بخوره!!!" کمتر کسی است که از جریان و جنجال آفرینی های این عبارت وزیر جهاد کشاورزی در رسانهها خبر نداشته باشد. البته این موضوع مربوط به ماههای گذشته است و تکرار مجدد آن هیچ چیزی را عوض نمیکند، اما پافشاری و اصرار برخی مطبوعات بر زدن برچسب "توهینآمیز" به مطایبه وزیر و بازتاب گسترده آن در فضای مجازی و نیز اتفاقات بعد از آن، حکایتی است که نیاز به کالبدشکافی دارد.
مقصود از این نوشتار، حمایت متعصبانه و بدون پایه از وزیر جهاد کشاورزی نیست. اما نمی توان این دیده را از منظر اخلاق روزنامه نگاری مورد توجه قرار نداد. جریانات هفتههای گذشته و بیانصافیهایی که در کانال برخی رسانهها منعکس شد، روح ژورنالیسم حرفه ای را جریحهدار کرده است؛ همان روحی که از اصل انصاف سرچشمه گرفته و به دریای بیطرفی سرازیر میشود.
کمکم باید اعتراف کرد، کالبد برخی رسانهها از این روح خالی شده و در حقیقت جسمی که روح در آن نباشد، مرده است. این گروه که اتفاقا سنگ حمایت از کشاورزان را به سینه میزنند و مانند روباه دندان تیز کرده و در کمین نشستهاند، از پهنای افقی که در مقابلشان گسترده شده، تنها سیاهی شب را میبینند. توصیه به خوردن سبوس برای آن ها بهانهای شد تا خوراک تازهای برای تخریب دولت پیدا کنند و اذهان عمومی را به گونهای شستوشو دهند که فضایی برای توضیح واقعیت باقی نماند. تا جایی که توضیح وزیر برای اعلام برائت از بروز شبهه نیت توهین به کشاورز، در میان آن همه هیاهوی رخ داده با رویکرد استفاده ابزاری از رسانه برای مقاصد سیاسی - جناحی چندان شنیده نشد.
چند روز پیش ابلاغیهای از طرف وزیر جهاد کشاورزی به شرکت بازرگانی دولتی ارسال شد مبنی بر تأمین بخشی از ذخایر برنج، از محل تولید داخل. اتفاقی که برای نخستین بار در بازار این محصول افتاد. زیرا قبل از آن تأمین تمام ذخایر برنج شرکت بازرگانی دولتی از محل واردات بود.
تا آنجا که حتا برخی منتقدان وزارت جهاد کشاورزی اعم از بخش خصوصی و نماینده مجلس، این اقدام محمود حجتی را تحسین کردند و معتقد بودند که تاثیر مثبت آن بر کل شالیکاران محسوس خواهد بود. به طور نمونه نماینده مردم لنگرود، در این ارتباط دو سیاست جدید وزیر را ستود و گفت: "یکی جلوگیری از ثبت سفارش برنج و دیگری دستور به شرکت بازرگانی دولتی برای خرید برنج داخلی، نهتنها مانع تغییر کاربری اراضی میشود، بلکه کشاورزان را نسبت به تولید دلگرم میکند."
نگاه غیرمنصفانه برخی رسانهها درست از این نقطه آغاز میشود؛ چراکه دقیقا همان گروهی که فیلم مزاح وزیر با کشاورز گیلانی را منتشر کرده و کلمه "توهین" را پیوست آن کردند، از انتشار سیاستهای حمایتی وزارتخانه در راستای بهبود معیشت برنجکاران ایرانی چشمپوشی کرده و آن را به هیچ گرفتند. حتا خبری کوتاه در همین مضمون روی خروجی هیچ کدام از خبرگزاریهای مخالف دولت قرار نگرفت! این سکوت معنیدار است و نیت آن ها برای تخریب وزیر به طور ویژه و کل دولت به طور عام را نمایان میسازد.
در نگاه این دسته از (به اصطلاح) رسانهها، توصیه به خوردن سبوس، آن هم برای یک کشاورز، بر سیاستی که کل برنجکاران را منتفع میکند، ارجحیت دارد. آن ها اتفاقات را تنها از پنجره کوچک و سیاه خودشان میبینند و معمولاً خبرهای مثبتی را که به نوعی اقدام دولت منتخب ملت باشد، فیلتر میکنند. به راستی چه میشد اگر سیاستهای حمایتی وزیر نیز مانند آن فیلم جنجالی در رسانهها میپیچید!؟ کدام دست پشت پرده است که به آن رونق و به این کسادی میبخشد؟ آیا میتوان کسی را جز برخی صاحبان رسانههای غرضورز، در این زمینه متهم کرد!؟
V-961019-01