انتشار فیلم جلسه انتخاب رهبری، یک خیانت بودجلسات خیلی محرمانه بود
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:درادامه ماجرای برکناری”استعفای محمدسرافرازازمدیرعاملی۱۸ماهه صداوسیما بخاطردفاع از”بازرس ویژه صداوسیما”شهرزادمیرقلی خانی-که بعداز۵سال زندان درامریکا-جاسوس امریکاشد وبه “مسقط”فرارکرد
ونیزپناهندگی یکی از فیلمبرداران تلویزیون حسن گلخنبان تصویربردار شبکه خبر بو که همراه رئیس جمهور-احمدی نژاد به نیویورک سفرکرده بود-که باهمه فیلم هایش پناهندگی امریکاراگرفت راخواهیدخواند
آیت الله مرتضی مقتدایی عضو مجلس خبرگان رهبری درباره ویدئویی که اخیرا از جلسه انتخاب رهبری در مجلس دوم خبرگان منتشر شده است گفت:
ویدیوی مطالبی که از مقام معظم رهبری در آن جلسه منتشر شده است را ندیدم اما قبلا شنیده بودم. به نظر من پخش این مطالب برای عموم مصلحت نیست. این شاید خلاف مصالح عامه باشد. برای اینکه مطالبی که مقام معظم رهبری در آن جلسه فرمودند کشف از یک تواضع اخلاقی و کشف از یک شایستگی بود. این که هرکسی از نظر اخلاقی خودش را کوچک و از تکبر دور می بیند و از خودخواهی، تفرعن، معروفیت و امثالهم دور اعلام میکند، این یک سنت بین علمای اسلام بوده است.
مقتدایی افزود: من خودم در درس آیت الله بروجردی به خاطر دارم که ایشان در صحبت هایش گفت ولله قسم برای این مرجعیتی که به سراغم آمده من یک قدم برنداشته ام. این موضوع درباره دیگر علما هم وجود دارد. حتی وقتی صاحب جواهر در کسالت موت به علما توصیه کرد که بعد از من شیخ انصاری مرجع هستند، مرحوم شیخ انصاری نپذیرفتند و به هیچ وجه زیر بار پذیرش مرجعیت نمی رفتند و گفتند که به سراغ فلان عالم در مازندارن بروید. دیگران به آن عالم نامه نوشتند و آن عالم پاسخ داد بله من زمانی در یکی از دروس از شیخ انصاری مقدم بودم ولی من سال هاست که از درس و بحث کناره گیری کرده ام و الان شما بر من مقدم هستید. از این نمونه ها زیاد است. بنابر این آن صبحت های مقام معظم رهبری ناشی از تواضع است و از نظر اخلاقی یکی از تواضع های بسیار مهمی است.
مثلا برای نماز باران که در قم خوانده شد من مأموریت داشتم که خدمت آیت الله خرازی بروم و از ایشان دعوت کنم که ایشان گفتند نه من لایق نیستم. بعد که اصرار کردیم و توضیح دادیم که علما و دوستان از شما درخواست کرده اند و گفتیم که اجابت مومن یک امر پسندیده ای است، ایشان پذیرفت.
این عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: پخش این گونه امور در جامعه باعث می شود آن کسانی که در وادی این نوع اظهارات نیستند فکر کنند که فرد خودش در حال اقرار است. به همین خاطر انتشار آن خیلی کار خطایی بود ولی در عین حال باید توضیح داد که مردم بدانند این اظهارات یک روش اخلاقی و تواضع در بین مراجع بوده و الان هم هست و ادامه دارد و کسی فکر نکند که مطالبی که ایشان فرمودند اظهار یک واقعیتی است بلکه یک تواضع است.
مقتدایی در واکنش به انتشار این ویدئو تأکید کرد:
یک خیانتی بوده است که رفتند مطلب محرمانه را منتشر کردند و این موضوع باید پیگیری شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری درباره انتشار بخش های دیگری از جلسات مجلس خبرگان اعلام کرد: به هیچ وجه موافق این کار نیستم. اگر جلساتی باشد که اینگونه موارد در آن باشد موافق نیستم. باید جلساتی باشد که قابل پخش باشد. اما این گونه مطالب محرمانه باید محرمانه باقی بماند و این محرمانگی همیشگی است و تاریخ هم ندارد. چون این مطالب را نمی شود به طور علنی برای کسانی که خودشان این روحیه را دارند مطرح کرد.
همچنین بنا بر این گزارش، آیتالله هاشم زاده هریسی گفت:
آن جلسه انتخاب رهبری کلا محرمانه بوده است.
حتی مشروح مذاکرات هر اجلاسیه برای خود اعضای خبرگان چاپ می شود و آن را به اعضا می دهند ولی مشروح آن جلسه حتی به (دیگراعضای)خبرگان هم داده نشده است.
یعنی اینقدر محرمانه است.
حالا این که فیلم این جلسه را از کجا پیدا کرده اند و منتشر کرده اند جای سوال است. چون عملا اعضای خبرگان به جزئیات آن جلسته دسترسی ندارند.
او درباره انتشار جزئیات جلسات مجلس خبرگان رهبری تأکید کرد: آن جلسه چون یک مورد هست مشکلی ندارد. هر جایی و هر نظامی اسناد محرمانه دارد ولی باید این محرمانگی محدود باشد و در این صورت اشکال ندارد. اگر محرمانه بودن خیلی زیاد باشد و شامل مسائل کوچک هم بشود؛ عیب دارد. اما اگر موارد خاصی و یا یک مورد باشد، مشکلی نیست./ ۱ بهمن ۱۳۹۶خبرآنلاین
***
اسناد”محرمانه”وارشیواصداوسیما چگونه وتوسط چه کسانی خارج می شود
ماجرای فیلم خبرگان ۶۸ | پس از انتشار بخش هایی از فیلم جلسه مجلس خبرگان در خرداد ۶۸، یک بار دیگر این سوال پیش آمد که فیلم های محرمانه آرشیو صدا و سیما چگونه از این سازمان خارج می شوند و به دست شبکه های ماهواره ای می رسند؟
آیا مهمترین آرشیوهای محرمانه این سازمان توسط یک فرد نفوذی در صداوسیما به دست بیگانگان می رسد؟
۱۴ خرداد سال ۶۸ مجلس خبرگان منتشر شد و همراه آن باز هم این سؤال مطرح است که فیلمهای آرشیوی مهمی که در اختیار صدا و سیما بودهاند، چگونه از این مجموعه خارج شدهاند؟ هر چند حسین دهباشی، سازنده فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در سال ۹۲ در توئیتی که روز ۱۹ دیماه منتشر کرد، نوشت این فیلم برخلاف برخی ادعاها هر چند در اینترنت موجود نبوده اما در کتابخانههای ملی، مجلس و دانشگاه تهران همیشه در دسترس بوده. این بدان معناست که عموم مردم میتوانستند به این فیلم مهم دسترسی داشته باشند. با این وجود روز ۲۴ دیماه، حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری در توئیتر خود تلویحاً نوشت که این فیلم به عنوان قسمتی از آرشیو ملی ایران تنها در اختیار صدا و سیما بوده است. البته آشنا توئیت خود را به بهانه پخش مستندی از صدا و سیما درباره مجلس خبرگان نوشته بود اما از توئیت او میشد این برداشت را داشت که این فیلمها جز در صدا و سیما، در اختیار دیگران نبوده است. آشنا تأکید کرده بود: «برنامه دیشب درباره مجلس خبرگان ضرورت اینکه آرشیوهای سازمان صدا و سیما تحت پوشش قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات قرار بگیرد را صدچندان روشنتر کرد. آرشیوهای سازمان سرمایه ملی است؛ حیف است که رسانههای فرامرزی یا برنامههای خاص از آن بهرهمند بوده ولی مردم از آن بیخبر بمانند.»
این ماجرا اما آنقدرها هم کش پیدا نکرد و برای بیش از یک سال و نیم تقریباً از یادها رفت.
اشاره تاجیک به حجتالاسلام محمدیان بود، کسی که در مهرماه سال ۹۲ با حکم ضرغامی مدیریت آرشیوها و کتابخانههای صدا و سیما را برعهده گرفت. درست بعد از انتصاب او به این سمت بود که بحث استفاده از آرشیو محرمانه صدا و سیما، نه در شبکههای خارجی بلکه در مستندهایی علیه دولت و رئیس جمهوری تازه به پاستور رسیده مطرح شد.
دو مستند «من روحانی هستم» و «مصاف» به فاصله کمی تولید و پخش شدند و وجه اشتراک هر دوی آنها به جز حمله به دولت و رئیسجمهوری، استفاده پررنگ و با فراغ بال از تصاویر آرشیوی صدا و سیما بود. هر چند در مورد استفاده از آرشیو صدا و سیما در مستند اول یعنی «من روحانی هستم» هیچ گاه توضیحی رسمی و علنی داده نشد اما محمد توکلی، تهیهکننده و همچنین محمدرضا تاجدین، نویسنده مستند دوم یعنی «مصاف» در برخی گفتوگوهایشان با رسانههای داخلی به صراحت گفته بودند که برای تهیه مستند ضد دولت از تصاویر آرشیوی صدا و سیما استفاده کردهاند. این در حالی بود که هویت سازندگان «من روحانی هستم» تاکنون مشخص نشده است و هویت کارگردان این فیلم که نامش «معصومه نبوی» ذکر شده نیز هنوز احراز نشده است.
قاسمی تأکید کرده بود: «من این نکته را در صدا و سیما گفتم مبنی بر اینکه یک نفر نفوذی در آرشیو اصلاً این موارد را به مموری تبدیل نکرده است، یعنی کسی که در آرشیو بود، کاستها را تبدیل نمیکرد و آنها را بایگانی کردند و بردند. وقتی که این را مطرح کردم، از روی شرمندگی گفتند که این طور نبوده است، پس این آرشیو چگونه سر از بیبیسی درآورده است؟ مستندات فرح و اشرف کامل دست آن طرف است. من از شما خواهش میکنم که از مسئولان قبلی صدا و سیما مطالبه کنید. آنقدر بیبیسی این مستند را جالب کار کرده است که اگر جملات شاه را برداریم که مربوط به انقلاب سفید شاه و مردم است، به مردم نشان دهیم و بگوییم این جملات از کیست، نمیتوانند حدس بزنند که این جملات شاه است.»
وقت پاسخگویی صدا و سیما
اکنون و بعد از آنکه تا اینجا دقایقی از جلسه مهم مجلس خبرگان رهبری در روز ۱۴ خردادماه سال ۶۸ در دو قسمت توسط برخی خبرنگاران خارج از کشور منتشر شده، باز هم این سؤال پیش میآید که
حتی شاهد علوی، خبرنگار مقیم امریکا که فیلمهای مربوط به جلسه ۱۴ خرداد سال ۶۸ مجلس خبرگان را منتشر کرده، بعد از انتشار فیلم اول به شبکه ماهواره ای گفت که این فیلمها را از طریق یک منبع در ایران دریافت میکند. هر چند توضیحات بیشتری درباره منبع خود نداد. او اکنون هم گفته در روزهای آینده باز هم به کار خود در انتشار این فیلمها ادامه خواهد داد.
شاهد علوی خبرنگار ایرانی خارج نشینی است که در هفته های گذشته با دسترسی به فیلم جلسه انتخاب رهبری در مجلس خبرگان سال ۶۸ و انتشار آن، توطئه ای را علیه رهبری انقلاب اسلامی کلید زد. شاهد علوی با حضور رسانه هایی مانند بی بی سی و صدای آمریکا، ادعاهای جدیدی درباره فیلم منتشر شده خبرگان ۶۸ دارد…
از جلسه ویژه خبرگان رهبری در ۱۴ خرداد ۶۸ که منجر به انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان جانشین امام خمینی(ره) شد، تا کنون قطعات کوتاهی از سخنان برخی اعضای خبرگان و همچنین شخص مقام معظم رهبری منتشر شده است. اما اخیراً فیلمهای کاملتری از این جلسه توسط یک روزنامهنگار ایرانی ساکن آمریکا به نام “شاهد علوی” برای نخستین بار در فضای مجازی منتشر شد.
هدف این روزنامهنگار و رسانههای حامی او این بود که با انتشار این فیلم شبهاتی در خصوص رهبری حضرت آیت الله خامنه ای ایجاد کنند؛ اما با روشنگریهای بزرگان نظام و همچنین انتشار فیلم بخشهای دیگری از آن جلسه حدود ۱۰ روز پس از این ماجرا، توطئه آنها خنثی شد.
در این مدت تناقضگوییهای شاهد علوی در شبکه بیبیسی و مطالب منتشرشده در کانال تلگرامیاش ثابت کرد که این ماجرا یک توطئه از پیش تعیین شده بوده است.
او در مصاحبههای خود با بیبیسی اعتراف میکند که مسئله رفراندوم که در این جلسه بیان میشود، مربوط به قانون اساسی است و ربطی به انتخاب رهبر ندارد. علوی برای ماله کشی روی تأکید بر مسئلهی رفراندوم در روزهای اولیه انتشار فیلم اعلام میکند که اصلاً مسئله رفراندوم نیست و دلایل دیگری برای مشکل داشتن با رهبری نظام مطرح میکند که کاملاً تکراری است و در این سالها بارها به آن پاسخ داده شده است.
باید توجه داشت رفراندوم همان موضوعی است که در روزهای اولیه انتشار فیلم با پروپاگاندای رسانههای ضد انقلاب و در رأس آنها بیبیسی، سعی شد با استفاده از آن شبهاتی در خصوص رهبری آیت الله خامنه ای مطرح شود اما چه شد که به یکباره نظرشان تغییر کرد؟ علوی پس از این گاف، سپاه پاسداران را متهم میکند که مصاحبهاش را تقطیع کردهاند و بخشهایی از حرفهایش را که مربوط به دلایل او درباره عدم صلاحیت رهبری است حذف کردهاند.
در پاسخ به این ادعا باید گفت آن بخش از صحبتهای او اصلا مهم نبوده زیرا همانطور که در بالا گفته شد سالهای گذشته بارها به این شبهات پاسخ داده شده و بخش مهم صحبتهایش فقط اعتراف او در خصوص رفراندوم بوده است.
نکته جالب دیگری که در رفتار این شخص دیده میشود این است که او در اولین مصاحبه خود با بیبیسی اعلام میکند شخصی که این فیلمها را در اختیارش گذاشته، اصرار داشته این فیلم به سرعت منتشر شود و خود علوی کمی صبر کرده تا از صحت آن مطمئن شود؛ اما علوی در یکی از مصاحبههای بعدی خود میگوید ما توانستیم با کسی مرتبط بشویم که به این فیلم دسترسی داشت و من او را تشویق کردم این فیلم را منتشر کند یعنی در واقع اعتراف میکند که تلاش کردند فیلم را به دست آورند و با نیت مغرضانه آن را منتشر کنند؛ تناقضی که نشان میدهد این ماجرا از پیش برنامهریزی شده بود.
مسئله دیگر این است که شاهد علوی در اولین مصاحبه خود با بیبیسی اعلام کرد تمام فیلمی را که در اختیار دارد منتشر کرده و دخل و تصرفی در آن نداشته است؛ اما در مصاحبه بعدی میگوید یک بخش طولانی از شروع جلسه در این فیلم حذف شده است. البته از ابتدا هم معلوم بود که این فیلم با نیات مغرضانه تقطیع شده است.
موارد فوق نشان میدهد دشمنان انقلاب از جمله شبکه سلطنتی بیبیسی پس از ناکامی درآشوبهای اخیر، با همکاری یک روزنامهنگار ضدانقلاب و با نیت ایجاد شبهه در اذهان مردم و ضربه زدن به اعتماد و اعتقاد مردم به ولایت فقیه، با یک برنامه از پیش تعیین شده این فیلم را منتشر کردند. /
ماجرا خیلی ساده است. امامخمینی اردیبهشت ۶۸ در نامهای به آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت، دستور بازنگری برخی اصول قانون اساسی درباره ۸ موضوع از جمله «رهبری» را صادر میکند. طبق قانون، اصول جدیدی تصویبشده در این شورا، باید به رفراندوم عمومی گذاشته شده و پس از آن به تایید رهبری برسد. شورای بازنگری قانون اساسی فعالیت خود را شروع میکند، اما یکماه بعد امام فوت میکند.
مجلس خبرگان برای تعیین رهبر جدید تشکیل میشود. یکی از بحثهای مطرح شده در این جلسه، این است که طبق قانون اساسی مصوب سال ۵۸، «مرجعیت» یکی از شروط رهبری است. اما تعدادی از اعضای خبرگان که عضو شورای بازنگری هستند اعلام میکنند که در جریان بررسی مساله «رهبری» در بازنگری قانون اساسی، این مساله مورد بحث قرار گرفته و امام طی نامهای اعلام کردهاند مرجعیت را لازمه و شرط رهبری ندانسته و «اجتهاد» را کافی میدانند. متن دونامه پرسش و پاسخ مذکور توسط آیتالله امینی در مجلس خبرگان قرائت میشود.
بر اساس همین نظر امام، نام آیتالله خامنهای که از سال ۶۲ با توجه به مجتهدبودن عضو خبرگان است به عنوان گزینه رهبری مطرح میشود. اما چون هنوز بازنگری قانون اساسی به پایان نرسیده، تصمیم میگیرند تا رفراندوم اصول بازنگریشده قانون اساسی، آیتالله خامنهای به عنوان رهبرموقت تعیین شود. و پس از رفراندوم، رایگیری مجدد با توجه به قانون جدید انجام شود. این، همان مسالهای است که در فیلم تازه منتشرشده توسط مرحوم هاشمی مطرح میشود.
***
علت برکناری”استعفا”ی سرافراز-مدیرعامل صداوسیما؟
در شایعات چند روز اخیر درباره کنارهگیری «سرافراز»، بیماری «دیسک کمر» را دلیل کنارهگیری رئیس سازمان صداوسیما مطرح کردند. اما شاید حواشی سازمان صداوسیما که بهمن سال گذشته علنی شد، در شکلگیری شایعات کنارهگیری «سرافراز» بیتأثیر نباشد. حواشیای که باعث شد «حسامالدین آشنا»، نایبرئیس و نماینده رئیسجمهوری در شورای نظارت بر صداوسیما ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ درخواست تشکیل جلسه اضطراری دهد. « مسائل پیشآمده در سازمان صداوسیما»، «مصاحبه رئیس این سازمان» و «سرمقاله ۱۹ بهمن روزنامه جام جم»، ازجمله دلایل «آشنا» برای برگزاری جلسه اضطراری بود.
۲۱ بهمن جلسه اضطراری شورای نظارت بر صداوسیما برگزار شد و در این جلسه، درباره مسائل اخیر پیشآمده این سازمان بحث شد و تصمیمات مهمی درباره چگونگی تقویت نظارت بر فرایندهای اجرائی انتصابات و مزایدهها، بهویژه وجهه عمومی سازمان صداوسیما گرفته شد. همچنین این شورا بابت قطع پخش سخنان رئیسجمهوری در مراسم اعطای نشان به مذاکرهکنندگان ارشد هستهای تذکر داد.
شهرزاد میرقلیخان و فایل صوتی «بازرس ویژه سازمان صداوسیما»
اما شاید مسائلی که «آشنا» درباره آنها صحبت کرده بود، «ایرنا» در متن خبر خود، در لفافه به آن اشاره کرده بود: «موضوعی درباره یکی از مجریان شبکه «پرس تیوی» و دو نفر از مدیران این شبکه» و «بازرس ویژه سازمان صداوسیما». این دو مسئله، سروصدای زیادی در فضای مجازی به راه انداخت. موضوع مجری شبکه «پرس تیوی» و دو نفر از مدیران این شبکه، به یک فایل صوتی برمیگردد که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود.
منتشرکننده این فایل که تا چندی قبل از آن، از مجریان «پرس تیوی» بوده، مدعی شده بود فایل صوتی، مربوط به مکالمه یکی از مدیران این شبکه تلویزیونی با اوست. دامنه این موضوع آنقدر وسیع شد که روابطعمومی شبکه «پرستیوی» در توضیحی دراینباره، از تعلیق دو نفر از کارکنان «پرستیوی» خبر داد.
در توضیح روابطعمومی «پرس تیوی» آمده: «باوجود اینکه اصولا فایل صوتی از لحاظ قانونی و قضائی وجاهت ندارد و شکایتی نیز تاکنون ارائه نشده است؛ اما به دلیل اهمیت موضوع، مسئولان ذیربط در حال رسیدگی به آن و تشخیص صحت و سقم این ادعا هستند و تا مشخصشدن نتایج کامل تحقیقات، این دو نفر تعلیق شدهاند». این روابطعمومی تأکید کرد:«انتشار این فایل صوتی با مباشرت افراد مخالف نظام و بهرهبرداری سیاسی و بدون طرح شکایت به مراجع متعدد قانونی در داخل کشور مشکوک است».
پس از این ماجرا فعلا خبر جدیدی دراینباره در سطح رسانهها منتشر نشده است. اما مصاحبه «سرافراز» با روزنامه «جام جم» ابعاد گستردهتری داشت که میتوان گفت همین مصاحبه موضوع «شهرزاد میرقلیخان» را به سطح رسانهها کشاند. موضوع «شهرزاد میرقلیخان» یا همان بازرس ویژه صداوسیما از آنجا شروع شد که حدود یک ماه قبل از مصاحبه رئیس صداوسیما با روزنامه سازمانی خودش، شایعاتی پیرامون خروج «میرقلیخان»، مشاور و بازرس ویژه سابق رئیس سازمان صداوسیما، از کشور و ادامه زندگی در «عمان» مطرح شده بود.
«سرافراز» در این مصاحبه، برخی نهادهای امنیتی را متهم به «برخورد غیرمنطقی» در موضوع «میرقلیخان» کرد. «شهرزاد میرقلیخان» از آذر ١٣٨۶ پنج سال در آمریکا به علت قصد خرید «دوربین دید در شب» زندانی بود. او نهایتا مردادماه ١٣٩١ پس از آزادی، با توقفی در «عمان» وارد ایران شد.
«سرافراز» با بیان اینکه «خانم میرقلیخان به توصیه نهادهای امنیتی و سابقه کار رسانهای، همکاری خود را با شبکه پرستیوی آغاز کرد»، درباره چرایی «خروج او از کشور» گفت: «عوامل یک دستگاه امنیتی با فراخواندن او و بیان اینکه چرا کتاب چاپ کرده یا چرا با رسانهها مصاحبه کرده است، از خانم میرقلیخان خواستند کشور را ترک کند. چنین برخوردی با ایشان غیرمنطقی بود؛ چون کتاب نوشتهشده سند محکومیت آمریکاست. او به توصیه ما کتاب نوشت؛ چون بسیاری از زندانیان در آمریکا جرئت نگارش آنچه را که بر آنها گذشته است، ندارند؛ بنابراین این آقایان باید توضیح دهند چرا با ایشان چنین برخوردی داشتهاند…ابتدا اتهام مضحک جاسوسی زدند و بعد که مدرک نداشتند، حرف خود را پس گرفتند».
رئیس سازمان صداوسیما به روزنامه این سازمان گفته بود: «اتهامات و برچسبهایی که در برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی درباره او مطرح شده؛ مانند جاسوسی، اختلاس، نفوذ و داشتن روابط نامشروع، ناشی از بداخلاقی است. دیگر اتهامی نبود که به ایشان نچسبانده باشند… برخی از تأثیرگذاری زیاد صداوسیما نگران هستند؛ ازاینرو با طراحی عملیات روانی و تخریب سازمان سعی میکنند ضریب تأثیرگذاری آن را کاهش دهند».
«سرافراز» در این مصاحبه اشارهای هم به افرادی که به نظر او عملیات روانی را طراحی کردهاند، داشت: «برخی افراد دخیل در عملیات روانی علیه رسانه ملی کسانی هستند که سابقه امنیتی دارند و با دسترسی به اطلاعات کار عملیات روانی خود را علیه سازمان صداوسیما پیش میبرند که البته سرنخهای آنها شناسایی شده و دستگاههای مسئول، پیگیر قضیه تا شناسایی کامل آن هستند».
سرمقاله اشارهشده «آشنا» هم در روزنامه «جامجم»، ارگان رسمی سازمان «صداوسیما»، منتشر شده بود. «امیر تاجیک»، مدیر شبکه مستند سیما، سخنان «سرافراز» را به گونهای دیگر تکرار کرده بود. او گفته بود: «طبیعی است که اگر او در کشور میماند و این اتهام (جاسوسی) را میشنید به دلیل نداشتن مدرک، ادعای پوچ آنان برملا میشد؛ بنابراین ابتدا وی را تهدید به خروج از کشور کرده و سپس ادعای جاسوسی کردند. مجموعه رفتارهای خلاف شرع و اخلاق غیردوستان ما به همینجا منتهی نشده است… دزدیدن لپتاپ شخصی خانم میرقلیخان یکی دیگر از هنرهای دوستان بود».
او در پایان سرمقاله مورخ ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ نوشته بود: «بهراستی چه شده است که وقتی فردی با عشق و علاقه به ایران و نظامش وارد خاک کشور میشود و خاک کشور را در آستانه ورود میبوسد، امروز بهخاطر بیکفایتی، بیاخلاقی و رفتارهای غیرقانونی برخی افراد معلومالحال مجبور به گلایه از شخص رهبر انقلاب میشود؟ در حقیقت جز این است که حتی به رهبر معظم انقلاب هم بهواسطه افرادی نفوذی ظلم میشود؟». پس از این ماجرا «محسنیاژهای» سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ دراینباره گفت: «اگر این خانم که به گفته رئیس سازمان صداوسیما توسط نهاد امنیتی وادار به خروج از کشور شده، دارای دو تابعیت باشد، موضوع شکل خاص خود را دارد؛ اما چون گزارش رسمی به قوه قضائیه ارسال نشده، نمیتوان اظهارنظر قطعی کرد».
حدود ۱۰ روز بعد، «حسامالدین آشنا» در مناظرهای تلوزیونی که درباره موضوع «نفوذ» با «حسین صفارهرندی» داشت، به این موضوع اشاره کرد: «درباره همین سازمان صداوسیما اخیرا یک دستگاه امنیتی ادعا میکند آقای رئیس سازمان صداوسیما؛ شما مراقب این خانم باش و نتیجه این تبادل این میشود که رئیس سازمان مصاحبه میکند و نهادهای امنیتی کشور را متهم به عملیات روانی چندلایه علیه صداوسیما میکند. لازم نیست برویم از تاریخ قاجار شروع کنیم. ما داریم درباره هفته پیش صحبت میکنیم»./ایران امروز
مدیریت سایت-پیراسته فر:سایت “مشرق”درتاریخ۲۰ مرداد ۱۳۹۱ مصاحبه باخانم قلی خانی کرده وضمن همدردی با ایشان ،خانم قلی خانی نیز ازسختگیری های زندانها ومحاکم امریکاگفته وازایران خواسته که حمایتش کنند
خانم شهرزاد میرقلیخان چه خواستهای از ما به عنوان هم میهنان خود دارید و چه خواستهای از مسؤولان کشور برای رفع گرفتاری خود در کشوری دیگر دارید؟….
شهرزاد میرقلی خان در سال ۲۰۰۷ در هنگام خرید دوربینی برای دولت ایران در آمریکا دستگیر شد و در سال ۲۰۱۲ پس از آزادی به ایران بازگشت و به مدیریت روابط عمومی و بینالملل پرس تیوی منصوب شد.
شهرزاد میرقلی خان به جرم خرید دوربین دید در شب برای ایران در اتریش بازداشت محاکمه ،باسپری کردن دوران محکومیت و پس از آزادی با ترفندی به امریکا کشانده می شود ، در امریکا بازداشت و به زندان گوانتانامو منتقل شده بود
او پس از انتصاب محمد سرافراز به عنوان ریاست سازمان صدا وسیما به عنوان بازرس ویژه او در سازمان منصوب شد.
شوهر”شهرزاد”سراوراکلاه گذاشت!
شهرزاد میرقلی خانِ ۳۸ ساله در سال ۲۰۰۷ در امریکا به علت تلاش برای صدور تجهیزات غیرقانونی به ایران بازداشت شد. وی پس از پنج سال آزاد شد و از طریق عمان به ایران بازگشت. در پرونده او نام «محمود سیف» هم به چشم می خورد. نام محمود سیف علاوه بر پرونده خرید تجهیزات غیرقانونی، پیش از این به عنوان یک مامور امنیتی مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در فعالیت هایی چون جعل اسکناس و قاچاق مواد مخدر فعالیت داشت، در رسانه ها مطرح شده است.
شهرزاد میرقلی خان درباره روابطش با محمود سیف به «ایرانوایر» می گوید: «بعد از برخی از رفت و آمدهایش با یک سری حاج آقا و گیر دادن به حجابم، به من گفت خودش را از سپاه بازخرید کرده است.»
در ادامه، محمود سیف به او پیشنهاد سفر ماه عسل به اتریش را میدهد: «در سفر گفت به جلسهای بیا و کار ترجمه انجام بده. این جلسه برنامه ریزی دولت امریکا و اتریش برای دستگیری ما بود. در نمایشگاهی در آلمان، همسر سابق من با امریکاییها برای خرید دوربین دید در شب مذاکره میکند و این پروسه دو سال و نیم طول میکشد. امریکاییها محل تحویل را اتریش قرار میدهند.»
آن ها پس از این جلسه بازداشت می شوند. ۲۸ روز در زندان اتریش و سپس ۴۰ روز با وثیقه در هتل بودند: «ما را فرستادند دبی. در دبی محمود رفت زندان. مدتی بعد آزاد شد و دبی ما را به ایران دیپورت کرد.»
شهرزاد بعدها متوجه می شود همسر سابقش تمام فکسها و ارتباطات خود را با امریکایی ها در دفتر وی انجام داده است. او از محمود جدا و در زمان جدایی متوجه میشود محمود سیف او را صیغه کرده بوده، نه عقد دایم.
***
یکی از تصویربرداران صدا و سیما که به همراه احمدینژاد به نیویورک رفته بود، به آمریکا پناهنده شد.
آقای گلخنبان هفته گذشته به عنوان یکی از اعضای تیم خبری اعزامی صدا و سیما به همراه محمود احمدینژاد به آمریکا سفر کرده بود که پس از پایان سفر هیئت ایرانی، به تهران بازنگشت و به دولت آمریکا پناهنده شد.
حسن گلخنبان تصویربردار شبکه خبر بوده و این دومین بار بود که به همراه رئیس جمهور به نیویورک سفر میکرد.
گفته میشود خانواده این تصویربردار صدا و سیما چندی پیش به ترکیه رفتهاند.
آقای گلخنبان بهعنوان تصویربردار صدا و سیما در مراسمات و برنامههای نظامی و دفاعی ایران حضور مییافت.
۰
اینکه فیلمبردار پناهنده شده به آمریکا، اطلاعاتی را در اختیار امریکا گذارده یا نه، موضوع بحث نیست. چه اینکه نمیتوان تردید کرد، وی برای فروش و معامله خود حتما کالایی داشته است؛ اما اینکه وی یک سال تمام از زمان حضور سال گذشته در نیویورک تا امسال با سرویسهای جاسوسی در ارتباط بوده، جای نگرانی دارد! باید به هوش بود.
چند روز پس از آن که خبر پناهنده شدن یک فیلمبردار ایرانی به آمریکا در جریان سفر هیأت دولت به نیویورک، توجه فراوانی را در میان رسانهها به خود جلب کرد، منابع اطلاعاتی رژیم صهیونیستی مدعی شدهاند که وی اطلاعات مهمی را از مراکز حساس ایران، به ویژه مراکز هستهای در اختیار آمریکا گذارده است.
«تابناک»بنقل از سایت خبری «دبکا فایل»، وابسته به محافل اطلاعاتی رژیم صهیونیستی مدعی شده حسن گلخنبان، فیلمبردار ایرانی، فیلم و اطلاعاتی را از تأسیسات مهم و حساس هستهای ایران به سازمان «سیا» انتقال داده است.
سال گذشته در زمان حضور احمدینژاد در سازمان ملل که حسن گلخنبان نیز برای نخستین بار او را همراهی میکرد، نیروهای اطلاعاتی آمریکا توانستند با گلخنبان ارتباط بگیرند و او را متقاعد کنند که فیلمها و عکسهای لازم را بگیرد و در نخستین فرصت بگریزد؛ پیشنهادی که عملی نیز شد و تا تحقق آن، یک سال طول کشید.
گفتنی است، پیش از این نیز وجود برخی شواهد و مدارک، از مشکوک بودن ماجرای پناهنده شدن این فیلمبردار به آمریکا حکایت داشت؛ از جمله اینکه گلخنبان بر خلاف بسیاری از اعضای هیأت ایرانی، برای خود سیمکارت جداگانهای خریده بوده و با آن تماسهای لازم را انجام میداده است.
افزون بر این، همسر و فرزندان حسن گلخنبان نیز در روزهایی که وی در نیویورک بود، ایران را به سوی ترکیه ترک کرده بودند تا آنها نیز بعداً در آمریکا به پدر خانواده بپیوندند.