آیا به طبقۀ متوسط تعلق دارید؟
ماهنامۀ معیشت بیگمان درزمان مطالعۀ روزنامه، مجله و مرور سایت بارها و بارها با اصطلاح «طبقۀ متوسط» برخورد کردهاید. نویسندگان از تضعیف طبقۀ متوسط، نیازهای طبقۀ متوسط و موارد مشابه آن یاد میکنند و درتحلیلهای خود انتقادها و پیشنهادهایی ارائه میدهند. اما برای اینکه بتوانید از اینگونه تحلیلها استفادۀ کامل ببرید، باید جایگاه...
بیگمان درزمان مطالعۀ روزنامه، مجله و مرور سایت بارها و بارها با اصطلاح «طبقۀ متوسط» برخورد کردهاید. نویسندگان از تضعیف طبقۀ متوسط، نیازهای طبقۀ متوسط و موارد مشابه آن یاد میکنند و درتحلیلهای خود انتقادها و پیشنهادهایی ارائه میدهند. اما برای اینکه بتوانید از اینگونه تحلیلها استفادۀ کامل ببرید، باید جایگاه خود را بشناسید و بدانید که آیا بهطبقۀ متوسط تعلق دارید یا خیر. البته تعیین دقیق این امر بهدلایل مختلف میسر نیست. نخست آنکه هریک از تحلیلگران برداشتی ویژه را ازاین مفهوم مورد استفاده قرار میدهند که یافتن مصداق دقیق را دشوار میسازد. بهعلاوه مفاهیم طبقاتی درجوامع مختلف با یکدیگر همراستا نیست و بههمین دلیل نمیتوان ازیک مفهوم عام و فراگیر دراین زمینه استفاده کرد.
باوجوداین میتوان معیارهایی عمومی برای تعیین این امر معرفی نمود و برداشت کلی از تعلق یا عدم تعلق یک فرد بهاین طبقه بهدست آورد. با بررسی و کندوکاو دراین معیارها میتوانید تعلق خود بهطبقۀ متوسط را مشخص کنید و ازتحلیلهای اقتصادی مرتبط بهرهمند شوید.
۱- درآمد
براساس معیارهای جهانی اگر فردی سالانه میان ۴۱ هزار تا ۱۲۵ هزار دلار درآمد داشت باشد، درطبقۀ متوسط قرار خواهد گرفت. این رقم با توجه به بحرانهای اقتصادی سالیان اخیر در ایران و افزایش نرخ برابری ارز، چندان بهکشور ما اطلاقپذیر نیست. زیرا رقم مورد نظر میان ۱۴۰ میلیون و ۴۳۰ میلیون درنوسان خواهد بود که رقمی بسیار بالا محسوب میشود و نمیتوان دارندگان چنین درآمد سالانهای را متعلق بهطبقۀ متوسط دانست. ازاینرو میتوان از معیارهای دیگر جهانی ازجمله معیار یکروزه ۲۰ تا ۵۰ دلار استفاده کرد که به واقعیات ایران نزدیکتر است. براین اساس اگر ماهانه درآمدی بین ۲ تا ۵ میلیون تومان دارید، بهصورت نسبی میتوان شما را درطبقۀ متوسط جای داد. درواقع این طیف از افراد تا سطحی درآمد دارند که از یک سو در زمرۀ اقشار فقیر جامعه نیستند و ازسوی دیگر نمیتوان آنها را جزء ثروتمندان بهشمار آورد.
۲- مسکن
دارا بودن محل سکونت شخصی نیز دربررسیهای جهانی درزمرۀ معیارهای تعلق به طبقۀ متوسط شناخته میشود. اما متأسفانه این معیار نیز به دلیل شرایط حاکم بر ایران دچار تغییر شده است. اگر معیار درآمدی فوق را مدنظر قرار دهیم، میتوانیم وضعیت مسکن طبقۀ متوسط را اینگونه خلاصه کنیم که افراد این طبقه یا از مسکن شخصی برخوردارند و یا قادر بهتهیه مسکن استیجاری میباشند. باوجوداین، خانواری با درآمد ۲ میلیون تومان بههر حال در پرداخت اجاره مسکن نیز دچار مشکل خواهد بود و بههمینجهت باید درکاربرد این معیار نیز احتیاط کرد.
۳- آموزش
سطح آموزش درطبقۀ متوسط بسیار بالاست. براساس پژوهشها، بخش عمدهای ازطبقۀ متوسط در ایران آموزش دانشگاهی دیدهاند و افراد این طبقه ازهزینه برای ارتقای آموزشی با آغوش باز استقبال میکند. این سطح بالای آموزشی بهطور طبیعی عوامل فرهنگی و سبک زندگی این طبقه را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. بهعلاوه تلاش برای آموزش باعث میشود طبقۀ متوسط درمسیر پیشرفت قرار گیرد؛ امری که از جمله تمایلات جدی این طبقۀ اجتماعی محسوب میشود.
۴- شغل مناسب
این معیار نیز در وضعیت امروز ایران بحثبرانگیز است. اما مطابق معیارهای مورد استفاده درکشورهای پیشرفته، شغل ثابت یکی از شاخصههای اصلی تعلق فرد به طبقۀ متوسط است. چنانکه درصد زیادی ازاین افراد قادرند با توجه بهدانش و تخصص خود درکارهای مرتبط مشغول بهکار شوند. بهعلاوه پوشش بیمه بازنشستگی نیز در افراد این طبقه بیشتر است. هرچند درخصوص کشور ما نمیتوان این معیار را بهنحو قطعی بهکار برد و افرادی که براساس سایر معیارها متعلق به طبقۀ متوسط هستند، ممکن است از جهت شغلی، چندان موفق نباشند.
۵- پسانداز
سطح پسانداز درطبقۀ متوسط بهطور معمول بالاست و این امر کشور ما را نیز شامل میشود. اعضای این طبقه بهطور طبیعی برای ارتقای کیفیت زندگی و دستیابی به ثروت، گرایش بیشتری به پسانداز دارند و بخش زیادی ازپول خود را کنار میگذارند. البته این مسئله درشرایط بحران اقتصادی کاهش مییابد و ممکن است افراد قادر بهتعادل میان هزینهها و درآمدها نباشند. با این حال، گرایش به پسانداز همچنان وجود دارد و درهر زمان ممکن باشد خود را نشان خواهد داد.
۶- سفر
افراد طبقۀ متوسط بهطور میانگین بیشتر سفر میکنند. البته اگر این مقایسه میان این طبقه با گروههای فرودست صورت گرفته باشد. سفرکردن درکنار تفریح و راهی برای تجدید قوا، به افراد این طبقه اجازۀ مشارکت در فعالیتهایی را میدهد که بهطور سنتی به طبقات بالای جامعه اختصاص داشته است و این نکتهای کلیدی در فهم ذهنیت طبقۀ متوسط است.
بانگاهی بهاین معیارها میتوان بهخوبی وضعیت پیچیدۀ طبقۀ متوسط را در ایران مشاهده کرد. هرچند آشفتگی طبقاتی درکشور ما تحلیل را با مشکل مواجه میسازد، اما تردیدی نیست که درسالیان اخیر وضعیت طبقۀ متوسط بدتر از پیش شده است و دربسیاری از شاخصهها با افت جالب توجهی مواجه بوده است. درواقع پدیدهای که برخی تحلیلگران آنرا «نحیفتر شدن طبقۀ متوسط» مینامند، باعث شده است که بخش زیادی از افراد این طبقه به اقشار فرودست جامعه اضافه شوند. امری که نشان از بحرانی جدی درکشور دارد. البته یافتن راهحل فوری برای این مسئله تا حدودی دشوار است. با اینحال توجه مسئولان اقتصادی درکنار تلاش بیشتر و خلاقیت اعضای این طبقۀ تأثیرگذار اجتماعی میتواند به کنترل وضعیت و بهبود شرایط منتهی شود.
ماهنامه معیشت، شماره ۲۶، آذر ۱۳۹۵