لیست ضرب المثل های حرف ن به همراه معنی
نازکش داری ناز کن، نداری پاتو رو به قبله دراز کن، نشسته لب گود میگه لنگش کن، نمک به زخم پاشیدن و... بخشی از پرکاربردترین ضرب المثل های فارسی و ایرانی هستند که با حرف ن شروع میشوند. با داستان، طرز استفاده و معنی این ضرب المثل ها همراه ستاره باشید.
فهرست انواع ضرب المثل با حرف ن
نابرده رنج گنج میّسر نمیشودبدون زحمت چیزی عاید نمیشود.
ناخن خشک
خسیس، تنگنظر.
نازکش داری ناز کن، نداری پاتو رو به قبله دراز کنحسرت کسی را خوردن که مورد مهر و عنایت بیحد قرار گرفته است.
نان به نرخ روز خوردنمطابق با اوضاع و شرایط پیش رفتن. تغییر موضع و موقعیت با شرایط روز.
نان به هم قرض دادندو نفر که به خاطر عمل متقابل و با چشم داشت و توقع تلافی و یکدیگر خدمت کرده و به نفع هم کار کنند.
نان در خون زدن و خوردنوصف تیرهروزی و اندازه و ملال فراوان.
نان کسی را آجر کردنکسی را بیکار کردن، نان کسی را بریدن و جلوی روزیاش را گرفتن، قطع کردن روزی و درآمد کسی.
نان کورچشم و دل گرسنه و تنگنظر، خسیس و بیخیر.
نتق نکشیدندم بر نیاوردن از روی ترس و تهدید کسی.
نخود هر آشبه کسی میگویند که خود را در هر کاری دخالت میدهد و اظهارنظر میکند.
نخوردهایم نان گندم اما دیدهایم دست مردماگر چیزی بهرهمند نبودهایم و آن را نداشتیم و خود تجربه نکردهایم اما از آن میدانیم و با آن آشنا هستیم.
نردبان پله پلهپیشرفت و ترقی و اصولاً موفقیت در هر کاری کمکم و به تدریج حاصل میشود نه یکشبه و ناگهانی.
نرود میخ آهنین در سنگکار نشدنی و محال، کسی را میگویند که حرف یا نصیحت در گوش یا مغزش فرو نمیرود و همچنان به کار خود ادامه میدهد.
نزده میرقصهخود به خود اهل کار نادرستی بودن و احتیاجی به بهانه یا مساعد بودن زمینه نداشتن.
نشسته لب گود میگه لنگش کنکسی که در موقعیت و موضوع راحت و بیدردسر قرار داشته و به طرف مقابل تکلیف یا پیشنهاد انجام کاری سخت میکند.
نفسش از جای گرم در میآیدآدم راحت و بیخیالی که از حال و گرفتاری دیگری خبر نداشته و بر او خرده میگیرد یا پیشنهاد نا به جا میدهد.
نفسش حَقّهانسان با تقوی و درویش مسلکی که کلامش دلنشین و آرامشبخش و دعایش در حق گیرا و سریع الاستجابه باشد.
نفوس بد زدنپیشبینی کردن به بدی و شر یا غم و ناامیدی.
نقره داغ کردنتنبیه پولی کردن، جریمه و گوشمالی به طریقه نقدی و مالی.
نقل مجلسحرف یا موضوعی خاصی که وِرد زبانها بوده و در همه جا و همه کس از آن صحبت میشود.
نکرده کار را نبر به کارشخصی بیتجربه و بیاطلاع را نباید وارد کار کرده و کار را سپرد.
نم پس ندادندر دو معنی:
1- خساست، کسی که از طرف او چیزی به دیگران (مادی و معنوی) نرسد.
2- رازداری، کسی که حرف دل خود را نمیزند و چیزی بروز نمیدهد.
نمردیم و دیدیمتعجب یا خوشحالی از برآورده شدن آرزویی و انجام شدن کاری که توقع انجامش نمیرفت.
نمک به حرامقدر ناشناس، بیچشم رو.
نمک به زخم پاشیدنغم و ناراحتی کسی را تشدید و یا خاطره آن را زنده کردن.
نمک را خوردن و نمکدان را شکستنبیچشم و رویی، ناسپاس و نمک نشناسی.
ننه! سنگ نیم منهجواب بچه بهانهگیر را با ننه (مامان) گفتن بیامان خواهش و بهانه داشته باشد و اشاره به اینکه: مادر عاشق با گذشت است که همیشه در مقابل آزار و اذیت یا کوتاهی و نادانی فرزندش گذشت کرده و نیم من میشود.
نوبرش را آوردهخطاب به کسی که برای انجام کاری منّت گذارده و یا به چیزی نازیده و پز پدهد، چنانکه گویی آن کار فقط از او بر میآمده و با آن چیز را فقط او دارد.
نو دیده، قبا دیدهاشاره به آدم بیظرفیت و ندید بدیدی که تازه به مال و منال رسیده باشد.و با خود نمایی هر چه را به رخ این و آن بکشد.
نوشدارو پس از مرگ سهرابچارهجویی و علاج واقعه بعد از وقوع، کار یا کمکی که در زمان لازم انجام نشده و پس از اینکه کار از کار گذشت در صدد کمک و اصلاح بر آیند.
نوکر بیجیره مواجبکسی که خدمت مفت و بدون مزد بکند.
نوکه اومد به بازار، کهنه میشه دل آزارمعمولاً با روی کار آمدن هر چیز نو و تازه، چیز قدیمی مورد کم توجهی و بیمهری قرار گرفته و از قدر و منزلش کاسته میشود.
نونش تو روغنهکسی که کار و بار و وضع مالی خوب و روبراهی دارد.
نه به آن شوری شور، نه به این بینمکی
هر چیزی باید متعادل باشد، افراط و تفریط درست نیست.
نه به داره نه به بارهاشاره به قطعی و حتمی نبودن کاری.
نه بیل و سه پایه، پلو میخوره تو سایهاشاره به آدم خوش شانسی که بدون تحمل رنج و زحمت و دردسر زندگیاش هم بهتر از دیگران باشد.
نه چک زدیم نه چونه، عروس اومد تو خونهبدون رنج و زحمت صاحب چیزی شدن و به هدف رسیدن.
نه خود خورد نه کس دهد، گنده کند به سگ دهدخسیسی که مالش را نه برای خود خرج کند و نه به دیگران ببخشد بالاخره به طریقی مالش به هدر خواهد رفت.
نه راه پس داره نه راه پیش
کسی که در بنبست و مشکلی لاینحل قرار گرفته و هیچ چارهای نداشته باشد، گیر کردن بر سر دو راهی و بلاتکلیف ماندن.
نه سیخ بسوزه نه کبابدر کاری بهترین و متعادلترین روش را پیش گرفتن، به طوری که هیچکدام از دو طرف ضرری وارد نیاید.
نه قم خوبه نه کاشون، لعنت به هر دوتاشوناشاره مزاحگونه به بعضی خصلتهای نه چندان خوب مردم این دو شهر (صد البته که در همه جا آدمهای خوب و بد وجود دارند).
نه گذاشت نه ورداشتناگهان و بدون مقدمه و صریح و بیملاحظه حرف نادرست و نامربوطی را به طرف مقابل گفتن.
نیش عقرب نه از رهکین است، اقتضای طبیعتش این استکسی یا چیزی که ذاتی و بیغرض و بدون اختیار آزار دهنده و ناراحت کننده و مشکل آفرین و در ضمن تغییر ناپذیر باشد.
سایر ضرب المثلهای فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:
الف | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ |
ر | ز | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف |
ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |