آتش آن شمع دامانم گرفت
راحتی رفت
سامانم گرفت
گر بیایی بار دگر سامانم
دهی
واز خاک بر خواسته جانم
دهی
"رو به بالا و ز پستی ها رها " *
عشق جانانم نهی
خوشترین لحظه ،شعله
عشق بر خوانم
نهی
*شفیعی کد کنی
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
فاضل نظری