زبان


زبان

ای که از گِل برافراخته ای ای که اجل حکم کند،برافروخته ای ای که زبانت به بدی کارکند ای که دلی را به غمی پرکنی دنیا تکانت می دهد غم را نشانت می دهد تا می توانی به زبان قفل بزن گر نه جهانشاعر:طیبه سادات میره ای

ای که از گِل برافراخته ای
ای که اجل حکم کند،برافروخته ای
ای که زبانت به بدی کارکند
ای که دلی را به غمی پرکنی
دنیا تکانت می دهد
غم را نشانت می دهد
تا می توانی به زبان قفل بزن
گر نه جهان برتوفریاد زند




قطره باران