بازی تاج و تخت (28): پادشاه شب

هر چه به پایان سریال بازی تاج و تخت نزدیک‌تر می‌شویم، نبردهای (به قول ننه پیر، خدمتکار استارک‌ها) کودکانۀ پادشاهان کمتر می‌شود و خطر اصلی‌تر جدی‌تر می‌شود، به‌طوری‌که فصل هفتم سریال اساساً زمینه‌سازی وقوع جنگ اصلی و آخرالزمانی آدمیان با وایت‌ها و وایت‌واکرهاست و مهم‌ترین شخصیت وایت‌واکرها همین پادشاه شب است. در این متن به پادشاه شب می‌پردازیم؛...

هر چه به پایان سریال بازی تاج و تخت نزدیک‌تر می‌شویم، نبردهای (به قول ننه پیر، خدمتکار استارک‌ها) کودکانۀ پادشاهان کمتر می‌شود و خطر اصلی‌تر جدی‌تر می‌شود، به‌طوری‌که فصل هفتم سریال اساساً زمینه‌سازی وقوع جنگ اصلی و آخرالزمانی آدمیان با وایت‌ها و وایت‌واکرهاست و مهم‌ترین شخصیت وایت‌واکرها همین پادشاه شب است. در این متن به پادشاه شب می‌پردازیم؛ نیرویی که ضدقهرمان اصلی سریال را به‌تنهایی به دوش می‌کشد.

پیدایش پادشاه شب

حرف و حدیث‌های فراوانی وجود دارد که پادشاه شب کیست و به کدام‌یک از گونه‌های ساکن وستروس تعلق دارد: آیا یک وایت‌واکر است؟ آیا حاصل ترکیب وایت‌واکرها با انسان‌هاست؟ آیا انسانی‌ست که به یک وایت‌واکر تبدیل شده است؟ و… .

یکی از نیرومندترین نظریه‌ها که اتفاقاً ریشه‌هایی تاریخی دارد، این است که پادشاه شب درواقع انسانی‌ست که به‌صورت یک وایت‌واکر تبدیل شده است. پیش‌از‌این در متن زمستانی طولانی گفتیم که حدود هشت هزار سال پیش زمستانی طولانی رخ داد که حدود یک نسل به درازا کشید و نیروهایی قدرتمند از سرزمین‌های دوردست شمالی به وستروس آمدند. نخستین انسان‌ها و فرزندان جنگل با یکدیگر متحد شدند و این موجودات را به دورترین مناطق وستروس راندند. سپس، به‌منظور اینکه از حملۀ دوبارۀ این نیروها جلوگیری کنند، دیواری عظیم بنا کردند که چند صد متر ارتفاع دارد و با نیروها و جادوهایی آن را در برابر حمله‌ها مقاوم ساختند و قلعه‌هایی را در پای این دیوار ساختند و نیروهای نگهبان شب را برای حفاظت از این دیوار آماده ساختند.

این حوادث حدود ۸۰۰۰ سال پیش است، پیش از حملۀ آندال‌ها و پس از حملۀ نخستین انسان‌ها از اسوس.

اما این در افسانه‌ها آمده است که همین سیزدهمین فرماندۀ نیروهای نگهبان شب (سمتی مشابه آنچه که جور مورمونت داشت) که بسیار بی‌باک بود، عاشق زنی شد از ساکنان آن‌سوی دیوار که پوستای بسیار سفید داشت و چشمانی آبی درخشان، با او پیوندی برقرار کرد و او را با خود به قلعه برد. ظاهراً، بعدها از وایت‌واکرهای آن‌سوی دیوار هم شکست خورد. و باز هم مشهور است که پادشاه شمال و استارک‌ها در آن زمان، به‌همراهی پادشاه آن‌سوی دیوار (پادشاه وحشی‌های آن‌سوی دیوار)، با هم متحد شدند و او را شکست دادند و نگهبانان شب را مجدداً احیا کردند. عده‌ای این‌ها را به‌تمامی افسانه می‌دانند (و مگر وایت‌واکرها را هم ند استارک افسانه نمی‌دانست). در‌هر‌صورت اگر این افسانه‌ها صحت داشته باشند، با‌توجه‌به اینکه از مکانیسم نابودی وایت‌واکرها پیری یا بیماری و چنین چیزهایی نیست، احتمالش هست که پادشاه شب سریال، در واقع همان پادشاه شب افسانه‌ای باشد و با‌توجه‌به اینکه مشهور است که همین پادشاه شب (در زمان زمامت امور) افرادی را به وایت‌واکرها اهدا می‌کرده است، این احتمال هم وجود دارد که سپاهی که اکنون او در اختیار دارد در واقع مجموعه‌ای از افرادی باشد که تبدیل به وایت‌واکرشان کرده‌اند و مشخصاً عده پرشماری از موجودات و آدمیانی که توسط هم‌ایشان کشته شده‌اند و به وایت بدل گشته‌اند.

حالا که بحث استارک‌ها و وحشی‌های آن‌سوی دیوار شد، باید سری به خاندان استارک بزنیم و خبری از وحشی‌های آن‌سوی دیوار بگیریم. بحث از پیدایش وایت‌واکرها هم که در جای خود.

این مقاله را در شبکه‌های اجتماعی بازنشر دهید