راهنامهای برای توسعه گردشگری مشهد
راهنامهای برای توسعه گردشگری مشهد دکتر علی مختاری؛ عضو هیات علمی، رایزن همکاریهای علمی و آموزشی خراسان این خطه زرخیز و پهناور. دروازه شرقی سرزمین افسانهها. سرزمینی که قرنها جولانگاه سم ستوران جهانگشایان گردنکشان زور ورزان و زراندوزان بود. از آن روز تقدس یافت که خاکش افتخار شرف امنت گرفتن پیکر مطهر سلالهای از دودمان نبی مکرم...
راهنامهای برای توسعه گردشگری مشهد
دکتر علی مختاری؛ عضو هیات علمی، رایزن همکاریهای علمی و آموزشی
خراسان این خطه زرخیز و پهناور. دروازه شرقی سرزمین افسانهها. سرزمینی که قرنها جولانگاه سم ستوران جهانگشایان گردنکشان زور ورزان و زراندوزان بود. از آن روز تقدس یافت که خاکش افتخار شرف امنت گرفتن پیکر مطهر سلالهای از دودمان نبی مکرم اسلام (ص) را یافت. آنگاهکه بدین شرف نائل آمد. گردنکشان چکمه بر گردن و پای پیادهرو به سویش نهادند و به سرزمین آرزوی مشتاقان اهل ایمان اهل صفا و اخلاص نام گرفت تا هماکنون که هرساله بیش از ده میلیون زائر مشتاق و حاجتمند و آرزومند خاکش را سرمه چشمان خویش میسازند و با آبش وضوی اخلاص میگیرند و میوههایش را میوههای بهشت دانسته و هوایش را شفابخش و مرگ در جادههایش را شهادت درراه رسیدن به معشوق می شمرند.
این سرزمین عشق و محبت. سرزمین علم و عمل تشیع. این میعادگاه زائر و جهانگرد. این سرزمین عبادت و تجارت. مرکز فیروزه. زعفران. زرشک و قالی. سرزمین اختلاط و امتزاج مصلحانه فارس و کرد و ترک و عرب و بلوچ و هزاره. سرزمین کویر و بیابان و جنگل. کوههای بلند و دشتهای هموار. هنوز در بسیار از ابعاد طبیعی و انسانی و اقتصادی ناشناخته مانده است.
سرزمینی که میتواند مقصد گردشگری زیارت مردم حدود 99 کشورهای مسلمان دنیا باشد. زمانی پتانسیل توریستی مشهود میگردد که بدانیم 12 کشور آسیایی -17 کشور آفریقایی – 21 کشور عرب -1 کشور اروپایی (آلبانی) و یک کشور آمریکایی (سورینام) میتوانند به شرکای اقتصادی – گردشگری آن محسوب گردند.
دوستی داشتم ترکتبار و متخصص در حوزه سرمایهگذاری گردشگری به نام دکتر آمت محمت اوغلو یا به زبان خودمان احمد محمد زاده. زمانی که در گپ و گفتی دوستانه جنبههای مغفول گردشگری استانمان را برایش برمیشمردم. دست حسرت بر زانو میزد و میگفت چنانچه مدیریت حوزه توریست استانتان را به ما بدهید سالانه برابر 20/1 ارزآوری صادرات نفت کشورتان را برایتان درآمد ارزی ایجاد میکنیم. شایانذکر است زمانی که دوست فرانسوی مشترکمان به این گفتگوی دوستانه وارد شد. پس از اندکی تأمل اشارهای داشت به درآمد سالانه دهکده نوفللوشاتو (اقامتگاه حضرت امام راحل) از جنبه گردشگری که تقریب برابری میکرد با درآمد سالانه یک هتل 4 ستاره در مشهد!!!!
تا اینجا ننوشتم که ذکر مصیبت کرده باشم. هدفم این است که بیان کنم برخلاف تصور بسیاری از عزیزان که گردشگری را وظیفه یک سازمان خاص میبینند. گردشگری یک پروسه و فرآیند است و نه یک پروژه. این پروسه عملکرد سرکنسول محترمی که در نمایندگیهای میهنمان در سایر کشورها نسبت به صدور روادید گردشگر اقدام مینماید را شامل میشود تا رفتار کروی پرواز. از رفتار عزیزان امنیت پرواز سپاه را شامل میشود تا عملکرد پلیس محترم گذرنامه. از ارزیاب گمرک تا پلیس فرودگاه و بانک و صرافی و رومینگ تلفن همراه و سرعت اینترنت و راننده تاکسی وقسعلیهذا… و تازه گردشگر به ورودی هتل و اقامتگاه خود وارد میشود که این داستانی دیگر و خاص خود را دارد که در مخلص کلام بدان خواهم پرداخت.
گردشگر از من که سنگ توسعه گردشگری این سامان را بر سینه میزنم و شمایی که دل درگرو توسعه این صنعت در این خطه از مرزوبوم رادارید یک سری توقعات دارد و یکسری انتظارات. توقعات خواستهها و نیازهای حداقلی است که گردشگر دارد و از آسایش فیزیکی تا زیرساختهای تجهیزاتی را شامل میشود و انتظارات اهداف نهایی و غایی گردشگر است و بیشتر به مسائلی چون آسایش روحی و روانی فرد میپردازد.
از سال 1314 که باهدف توسعه گردشگری در میهنمان اداره جلب سیاحان تأسیس شد تاکنون تلاشهای زیادی در خصوص برنامهریزی توسعه صنعت توریست و گردشگری در کشور صورت پذیرفته است ولی علیرغم تمامی دشواریهایی که در طی این راه پرفرازونشیب متحمل گشتهایم متأسفانه خروجی متناسب با برنامهریزیهایمان را شاهد نیستیم. این امر میتواند زاییده دو عامل باشد. یا اصولآ ما با مبانی و مفهوم برنامهریزی گردشگری آشنایی کافی نداریم و بر تمامی جنبههای آن وقوف کامل نداریم که تصور نمیرود این گزینه صحیح باشد و یا آمار و اطلاعاتی که بر اساس آن برنامهریزیهایمان صورت میپذیرد از صحت و سلامت کافی و وافی برخوردار نیست که احتمال صحت این گزینه به نظر بنده حقیر ناکرده سفر و این معلم مدیریت بسیار بیشتر میباشد.
بدیهی است تا زمانی که سیستم دولتی تفاوت دو مفهوم تصدیگری و تولی گری را در فضای گردشگری نهتنها درک که کاملاً لمس نکرده باشد پاشنه این درب بر همین منوال میچرخد و تا زمانی که فرمایشات مقام رهبری نظام مبنی بر برونسپاری کار به بخش خصوصی و اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی کاملاً اجرایی نشود نتیجه همین است که امروزه شاهدیم. هرگاه باصداقت و صحت توانستیم به این سؤال پاسخ دهیم که مالکیت و مدیریت چند درصد از هتلها و مراکز اقامتی شهر مشهد استان خراسان رضوی در اختیار دولت و یا مراکز بهاصطلاح خصولتی است. میتوانیم به برنامهریزی صحیح در زمینه گردشگری استان و شهرمان اقدام کنیم.
بهراستی دلیل عدم میل و رغبت جدی دانشگاه فردوسی مشهد (نه به دلیل نامش که هم به مشهد حضرت الرضا (ع) وابسته است و هم به حکیم ابوالقاسم فردوسی و هر دوعاملی میباشند در راستای توسعه گردشگری مشهد. بلکه بهعنوان بزرگترین قطب آموزش عالی کشور در منطقه شرق ایران اسلامی) به جذب و آموزش دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی و در حوزه توریست و گردشگری و هتلداری چیست؟ و چه نیکو فعالین بخش خصوصی آموزش عالی به این نیاز جامعه پاسخ دادهاند و با جذب دانشجو در مؤسسات آموزش عالی غیردولتی – غیرانتفاعی به این مهم اهتمام گماردهاند. چه آنکه بهزعم بنده حقیر وظیفه تربیت نیروی انسانی متخصص و بالانس کردن عرضه و تقاضای بازار کار این حوزه با بخش دولتی و وظیفه بهکارگیری و اشتغال آن با بخش خصوصی است که متأسفانه در این خصوص. وظایف کاملاً معکوس شدهاند!!!
و نتیجه این معکوس شدن وظایف این است که بسیاری از ظرفیتهای گردشگری این سامان مغفول مانده است. سر زدن به یک کیلومتری شمال شرقی مشهد در محور شاندیز و مقابل ده نو و بازدید از سنگنگاره شتر سنگ که تاریخ مصور زندگی شبانی و متکی بر دامداری در دوران نوسنگی را در این منطقه از سرزمینمان بخشی از تاریخ این منطقه را بر هر بینندهای مشهود میسازد. بهراستی چند در صد از گردشگرانی که جهت زیارت بارگاه ملکوتی حضرت علی ابن موسیالرضا ثامنالحجج (ع) از چهارراه شهدا گذر میکنند میدانند که اولین خلبان ایرانی –کلنل محمدتقی خان پسیان_ در جوار نادرشاه افشار و در محوطه باغ نادری آرمیده است. چند در صد از گردشگرانی که به مشهد سفر میکنند از برج رادکان اثر خواجهنصیرالدین طوسی پدر مهندسی ایران بازدید میکنند. از چهارطاقی بازه هور که یادگاری از نیاکانمان در عهد ساسانیان و از شگفتیهای معماری ایشان است بگذریم تا دیگر جاذبههای گردشگری استان و شهرمان!!! بماند!!!
بنا بر مطالعات انجامشده توسط محققین و متخصصین یک گردشگر در طول سفر بهطور متوسط برای میهنمان معادل حدود 1200 دلار ارزآوری دارد و این میزان برابری میکند با ارزآوری حاصل از صادرات حدود 40 بشکه نفت خام؛ و این در حالی است که همین یک گردشگر بهطور متوسط برای منطقه حدود 6 نفر اشتغالزایی را به ارمغان میآورد.
هماکنون حدود 760 هتل در سراسر کشور وجود دارند که در این میان حدود 200 هتل ازنظر تعداد و حدود 55 در صد تعداد تختهای هتلی در مشهد میباشد (حدود 55 در صد تعداد تختهای هتلهای سراسر کشور در مشهد و حدود 45 در صد الباقی تختهای هتلی در سایر شهرهای ایران مانند تهران و شیراز و اصفهان و کیش و…) و در این میان حدود 80 هتل 4 و 5 ستاره در کشور وجود دارند که حدود 45 هتل 4 و 5 ستاره در مشهد میباشند و این یعنی ما در شهری زندگی میکنیم که 55 در صد هتلهای 4 و 5 ستاره در آن استقرار دارند.
حال جای تفکر و تأمل است که هماکنون 85 هتل در مشهد به دلیل عدم توجیه اقتصادی در ادامه کار آمادگی کامل برای فروش دارند و جای تأمل بیشتر اینکه در این میان 60 هتل قبل از بهرهبرداری و افتتاح آماده واگذاری و فروش هستند
در نوروز 1396 متأسفانه نرخ اشغال تختهای هتلهای مشهد بین 50 تا 60 درصد بود. نگاهی کارشناسانه به میزان ماندگاری یک گردشگر در مشهد ما را به نرخ متوسط 1.2 تا 2 شب ماندگاری میرساند؛ که اگر چنانچه این نرخ ماندگاری به 3 شب افزایش پیدا کند 75 درصد و چنانکه به 4 شب تبدیل شود 100 در صد اشغال تخت را در هتلهای مشهد شاهد خواهیم بود.
.
نگاهی به آمار مراکز اقامتی و هتلهای در دست احداث ما را به این مهم رهنمون میسازد که هماکنون باوجود مشکلات بسیار مشهود در این صنعت و علیرغم توصیه مکرر کارشناسان و متخصصین امر مبنی بر سرمایهگذاری بخردانه و هوشمندانه. متأسفانه شور احداث هتل مدهوشمان ساخته و حدود 290 پروژه هتل و مرکز اقامتی در مشهد در دست احداث داریم!!!
زیاده جسارت است
به قول حضرت مولانا:
صد نامه فرستادم صد راهنشان دادم / یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی