پل


پل

ای بغض در گلوی خراسان عبور کن از گرد و خاک هرزه ی طوفان عبور کن از لابه لای شعله ی اندوه آسمان از فصل بی حضور زمستان عبور کن یعنی بهار آمده در پشت خیمه گاه از خواب سرد بهمن بی جان عبور کن شب همچنان...

ای بغض در گلوی خراسان عبور کن
از گرد و خاک هرزه ی طوفان عبور کن
از لابه لای شعله ی اندوه آسمان
از فصل بی حضور زمستان عبور کن
یعنی بهار آمده در پشت خیمه گاه
از خواب سرد بهمن بی جان عبور کن
شب همچنان تولد پنهان سایه هاست
با مشعل شکوفه ی باران عبور کن
وقتی که واژه می چکد از سطرهای فهم
نیلوفرانه از شب شیطان عبور کن
ای آخرین ذخیره ی انسان نوظهور
از پشت ابرهای پریشان عبور کن
آهم شب از منازل دنیا گذشت و رفت
یعنی تو نیز از پل زندان عبور کن

1403 2 8



درمان تبخال تناسلی: 12 درمان خانگی تبخال تناسلی زنان و مردان