ماجرای”شفایافتن “یک نوزادبا”نذرعلی اصغر”+زندگینامه آیت الله مهدی الهی قمشه ای
شفایافتن دکترحسین الهی قمشه ای
مهدی الهی قمشه ای (فرزند ملا ابوالحسن از روحانیون زاهد) متولد۱۳۲۰ ه.ق روستای قمشه اصفهان
وی علوم مقدماتی را در زادگاهش آموخت و برای فرا گرفتن فقه، اصول، منطق و کلام به اصفهان رفت. برای تکمیل فلسفه و حکمت به خراسان رو کرد و سپس راهی تهران شد. تدریس در مدرسه عالی سپهسالار، دانشکده ادبیات و دانشکده معقول و منقول از نتایج سکونت در تهران بود
کمترکسی است که قران خوانده باشد ،ازترجمه «الهی قمشه ای» بهره نبرده باشد.
غیر از معروفیت در ترجمه قرآن کریم، صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان، تألیفات دیگری نیز دارد:
۱. حکمت الهی
۲. شرح رساله حکیم فارابی
۳. رساله در سیر و سلوک
۴. حاشیه بر مبدأ و معاد
۵. رساله در مراتب ادراک
۶. رساله در مراتب عشق.
مهدی الهی قمشه ای، شاعر هم بوده،تخلص وی«الهی»بود.
همسر ش( حاجیه خانم طیبه تربتی)از اهل علم بود(مولف کتاب خوشه ها ).
وی هفت فرزند داشت؛ سه پسر به نامهای:
۱-حسین (سخنوران عارف که درتلویزیون شبکه۴حضورفعالی دارد مترجم و نویسنده)
۲- نظام الدین (استاد فلسفه و رئیس کتابخانه دانشگاه تهران)
۳- مرتضی (رئیس انجمن جئوترمال کانادا)
چهار دختر که نام یکی از آن ها مهدیه (شاعر و محقق که درتلویزیون هم حضورداشته ) .
دو تن از فرزندان او نیز از طبع شعر برخوردارند؛ حسین الهی قمشهای و مهدیه الهی قمشهای «آتش».
مهدیه الهی قمشهای – شاعر، محقق و مولویپژوه – پس از مدتها دست و پنجه نرم کردن با مشکلات تنفسی و ریوی، عصر شنبه (
) دار فانی را وداع گفت. از او «بهار عشق؛ منتخب اشعار»، «معبد عشق؛ مجموعه اشعار»، «کربلا وادی عشق؛ سروده مهدی الهی قمشهای، بازسرایی مهدیه الهی قمشهای» و «خاطرات من با پدرم» به جا مانده است.رهبر معظم انقلاب اسلامی درگذشت مهدیه الهی قمشهای را تسلیت گفتند
بسماللهالرحمنالرحیم
درگذشت بانوی ادیب و فاضل و پژوهشگر؛ سرکار خانم مهدیهی الهی قمشهئی فرزند محترم مرحوم عالم و عارف و حکیم و شاعر برجسته و مترجم قرآن مجید مرحوم آقای حاج شیخ مهدی الهی قمشهئی رحمهاللهعلیهما را به خاندان مکرم و بازماندگان و همهی آشنایان با مراتب علمی و معنوی آن بانوی گرامی تسلیت عرض میکنم و علوّ درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم./
***
آیت الله محمدمهدی الهی قمشه ای، «کلیات دیوان حکیم الهی قمشهای» با فصلهایی از قبیل نغمه عشاق، نغمه حسینی و نغمه الهی دارد. قصیده قرآنیه در مدح حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام با ذکر نام تمام سُوَر قرآن، خواندنی و شنیدنی است.
منظومه نغمه حسینی در قالب مثنوی و بر وزن مخزنالاسرار نظامی گنجوی در شرح شهادت امام حسین (ع) سروده شده است.
سبب تألیف این منظومه شفا گرفتن فرزندش از یک بیماری بوده است:
عهد نمودم که گر این طفل ناز
باز رهد زین مرض جانگداز
قصه سلطان شهیدانِ دین
نظم کنم نغز چو در ثمین
منظومه نغمه حسینی با نام خدا و توحید و تحمید آغاز میشود:
نام خدا زیور جانهاستی
شاهد و معشوق جهانهاستی
پرتو این نام بر آفاق زد
آتش غم بر دل عشاق زد
بعد از تحمیدیه، نامی از حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت امیرمؤمنان و حضرت انسیه الحورا و حضرت امام مجتبی علیهم صلوات الله میبرد و کمکم وارد ماجرای حضرت امام حسین (ع) میشود:
سوم شعبان به سوم یا چهار
از سنه هجرت آن شهریار
سید عشاق و سپهدارِ دین
خیمه زد از عرشِ برین بر زمین
جلوتر چنین میگوید:
حادثه کرب و بلای وصال
سوخت ز سیمرغِ خرد، پر و بال
قصه سلطان شهیدان، حسین
قلب جهان ساخته پُر شور و شین
قصه او مخزن اسرارِ هوست
بشنوی ار هست تو را مهرِ دوست
شب عاشورا را چنین ترسیم میکند:
ای فلک! امشب، شب عاشور ماست
شور مکن گر به دلت شور ماست
شب نه که معراجگه مصطفی
لیله اسرای سپاه وفا
شب نه که آرایش صبح الست
ساقیِ محفل ز می عشق، مست
نام امام سجاد (ع) و حضرت زینب کبری (س) از واقعه عاشورا هم جداشدنی نیست. در ادامه دارد:
دخت علی زینب والا گهر
گوهر گنجینه علم پدر
فخر زنان، قبله مردان عشق
همقدم شاه شهیدان عشق
از دل پُر درد، سخن ساز کرد
بلبلی از هجرِ گل آواز کرد
سر ز کجاوه به در آورد و گفت:
ای دل و جانْتان به غم و درد جفت…
شاعر در ابیات پایانی رضایت خود را از توفیق در سرایش این منظومه بیان میکند و عشق را انگیزه اصلی خود در سرایش آن میداند:
شکر که شد لطف خدا یار من
ریخت گهر، کِلکِ شکر بار من
عشق، سراینده این دفتر است
بر کفش این خامه پرگهر است
طی مقامات عراق و دمشق
شرح شد آیات و مقامات عشق
آیتالله حسن زاده : یکی از شاخصههای روشن و پر رنگ در حیات مرحوم محی الدین مهدی الهی قمشهای طبع روان و اشعاری است که از عمق وجود عارف و دردمند این دانشمند سرچشمه میگرفته است. طبعش بسیار لطیف بود. نازکی اشعارش، خود برهان ناطق و شاهدی صادق است.
بنده کسی از معاصرین را نمیشناسم که آن همه مضامین رفیع حکمت و معانی منیع عرفان را به این سبک روان به رشته نظم کشیده باشد.».(هزار و یک کلمه ج۲ ص۸۹)
خود مرحوم الهی درباره طبع شعر و هنر شاعری خود میگوید:
ای شیخ مزن طعنه به اشعار الهی ذوقی طلب از جذبه اشعار الهی
هرنکتهکه در نظمالهی است حدیثی است از دفتر معشوق و ز انوار الهی (هزار و یک کلمه ج۲ ص۸۹۹)
آیتالله جوادی آملی که یکی دیگر از شاگردان مرحوم الهی بوده است، درس ایشان را اینگونه وصف میکند: «مرحوم آقای الهی قمشهای، ذوق لطیفی داشت و الهیات را از نمط چهارم تا پایان نمط دهم شرح اشارات تدریس میکرد. درس مرحوم آقای الهی قمشهای با روحتر و پرورنده تر بود. مرحوم آقای الهی در نمط نهم و دهم سعی کردند از آنچه لازمه پرورش روح است، دریغ نکنند. در آن زمان از مدرسه مروی تا خیابان خراسان و منزل آقای الهی به ناچار پیاده راه میپیمودیم و از چهار راه سیروس که آن وقتها سه راه بود، از مسیر محله عودلاجان پیاده میرفتیم. علت تدریس در منزل، این بود که آن مرحوم روزها در دانشگاه تدریس داشتند.
آیتالله جوادی در ادامه مینویسند: البته طبق روال ایشان هنگام اذان مغرب با ایشان نماز مغرب را با جماعت برگزار میکردیم و پس از نماز مغرب و پیش از نماز عشا درس اشارات به عنوان تعقیبات نماز فرا میگرفتیم؛ چون مباحث آن، گاهی مباحث اعتقادی و الهی و مربوط به شناخت نفس و مانند اینها و گاهی نیز مربوط به مفهوم و معنای زهد، عبادت و معرفت و مانند اینها بود که همه این مباحث و مسائل از جهتی جزء مسائل دینی است و شایسته است به عنوان تعقیبات نماز تعلیم گرفته شود. پس از پایان پذیرفتن درس اشارات و تنبیهات، به ویژه بخش عرفان آن، نوبت به درس اسفار رسید. تفسیر قرآن نیز درس دیگری بود که از محضر مرحوم الهی قمشهای فرا گرفتیم؛ شبهای جمعه را به درس تفسیر اختصاص دادند که عدهای از اهل معرفت در محضر ایشان گرد میآمدند و ما نیز توفیق حضور در این جلسه را داشتیم». (مهر استاد ـ ص ۶۹)
خاطره آیت الله خامنه ای-رهبرانقلاب-شفایافتن ازشفایافتن«حسین الهی قمشه ای»
آقای الهی قمشه ای، این نغمه حسینی را برای پسرش «حسین آقا »گفته بود،همین حسین آقا که برنامه اجرامی کند.
الهی قمشه ای-پدر-برایم نقل کرد که فرزندم (حسین)به بیماری سختی مبتلا شده بود، وقطع امید شده بود،رهبرانقلاب درادامه دادمی گوید دکترهم گفته بود که بیمار نباید شیر وآب بخورد که آقای قمشه ای برای من تعریف کرد که من جان دادن حسین رامشاهده می کردم وبرای اینکه مادرش این صحنه دردناک رانبیند به ایشان گفتم،تو برو پشت بام سرتو برهنه کن وبراش دعاکن ، وما دیگر قطع امیدکرده بودیم ومن نذرکردم که اگرشفایافت،یک منظومه ای بگم برای امام حسین وهمینطور داشتم درذهن می پروراندم رسیدم به علی اصغر وتشنگی علی اصغر،یهوبه ذهنم رسید که این بچه ۳،۴روز آب نخورده بود،بدستوردکتر نه آب خورده بوده ونه شیر(دکترگفته بودآب وشیربرایش ضرردارد)،بذهنم رسید حالا که داردمیمیره،من کمی آب بهش بدهم که تشنه نمیره،قاشق چایخوری آوردم وآب راقطره قطره لای لبهای بهش دادم، دیدم بچه چشمان خودرابازکرد وبعدشروع کردبه گریه کردن!رفتم مادرش راصدازدم،گفتم«این بچه شیرمیخاد»مادرش خیال کرد که بچه مُرده ومن دارم با این لحن-ادبیات-بهش دلداری میدم،آمددیدبچه گریه می کند وبهش شیرداد وکم کم بچه خوب شد- شفایافت.
دردفترکون ومکان نام حسین آمده،این «حسین»همین حسین است که برنامه اجرامی کند-سخنرانی می کند
واین منظومه «نغمه حسینی»یکی ازبهترین شعرهای آقای الهی قمشه ای است/پایان خاطره آیت الله خامنه ای/۲۵ شهریور ۱۳۹۷ فارس،
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:متن راازویدئو اینجانب تبدیل کرده ام،البته دراین قصه از«دعای مادرحسین»نبایدغاقل شد که با سربرهنه استغاثه می کرد.
***
همین مرحوم آقای الهی قمشهای، این نغمهی حسینی او یک منظومه است، نغمهی حسینی را ایشان برای همین پسرش حسین آقا -که حالاها مطرح است- گفته. خود مرحوم آقای الهی برای من شخصاً تعریف کرد این قضیّه را که این بچّه مریض بود و ایشان قطع امید کرده بودند از اینکه این بچّه که شیرخواره بوده، زنده بماند؛ نذر میکند که اگر این بچّه زنده بماند، ایشان یک منظومهای بگوید دربارهی امام حسین. گفت مشغول فکر شدم، دیدم بچّهام داشت میمرد، بچّه در آن ساعتهای آخر بود و داشت از بین میرفت، میمرد؛ برای اینکه مادرش نبیند جان کندن بچّه را، به او گفتم برود بالای پشت بام؛ گفتم برو بالای پشت بام، سرت را برهنه کن، دعا کن، فلان کن؛ به این بهانه خواستم از بالای سر بچّه دورش کنم که جان کندن بچّه را نبیند امّا خودم این نذر به ذهنم رسید که اگر این بچّه خوب شد، من یک منظومهای بگویم دربارهی امام حسین؛ بعد شروع کردم فکر کردن که بله مثلاً از کجا شروع میکنم، چهجوری میگویم و ازاینقبیل، همینطور ذرّه ذرّه در ذهنم [میگفتم] که ناگهان رسیدم به علیاصغر و تشنگی علی اصغر؛ ناگهان به ذهنم آمد که این بچّه سه چهار روز است به دستور دکتر، نه آب خورده، نه شیر؛ دکتر گفته بوده آب و شیر برای این [بچّه] ضرر دارد، اگر بخورد میمیرد؛ گفتم با خودم این بچّه تشنه است، اینکه دارد میمیرد، بگذار من آب به او بدهم [بعد] بمیرد؛ دیگر حالا که دارد میمیرد، اقلّاً تشنه نمیرد؛ میگفت بلند شدم آب آوردم و با قاشق چایخوری ذرّه ذرّه آب ریختم لای لبهای این بچّه؛ دو سه بار که این کار را کردم، دیدم چشمهایش وا شد؛ بیشتر آب به او دادم، شروع کرد گریه کردن؛ رفتم دمِ راهپلّه، مادرش را صدا کردم گفتم که بیا بچّهات شیر میخواهد؛ گفت مادره فکر کرد بچّه مُرده، من با این زبان دارم میگویم که «بیا بچّهات را شیر بده»؛ آمد پایین دید نه، بچّه دارد گریه میکند و شیر میخواست، بنا کرد شیر دادن؛ گفت بچّه خوب شد! البتّه این داستان را ایشان در همان مقدّمهی نغمهی حسینی ذکر کرده؛ آنچه ایشان به من گفت و حالا نقل کردم با آنچه در مقدّمهی نغمهی حسینی است اندکی تفاوت دارد:
در [دفترکون ومکان] دفتر نام و نشان-نام حسین آمده
نامْ حسین آمدش از آسمان
این حسین الهی [قمشهای] که برنامه اجرا میکند همین است؛ این بچّه مال این [ماجرا] است. غرض خب، نغمهی حسینی را گفته ایشان، و یکی از بهترین شعرهای آقای الهی قمشهای همین نغمهی حسینی است؛ یعنی جزو بهترین شعرهای آقای الهی، همین منظومهی نغمهی حسینی است. ۱۳۹۶/۰۳/۲۰
رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از شاعران که در سالروز میلاد امام حسن(ع)مصادف با ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ برگزار شد
مهدی الهی قمشه ای در ۱۲ ربیعالثانی ۱۳۹۳ ه.ق (۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۲ ه.ش) درگذشت ،قبرش در وادی السلام (اتاق شماره ۱۹) است.
آیت الله خامنه ای-رهبرانقلاب-شفایافتن «حسین الهی قمشه ای»رااینطورنقل می کند:
ایشان این نغمه حسینی را برای پسرش «حسین آقا »گفته بود،همین حسین آقا که برنامه اجرامی کندالهی قمشه ای-پدر-برایم نقل کرد که فرزندم (حسین)به بیماری سختی مبتلا شده بود، وقطع امید شده بود،رهبرانقلاب درادامه دادمی گوید دکترهم گفته بود که بیمار نباید شیر وآب بخورد که آقای قمشه ای برای من تعریف کرد که من جان دادن حسین رامشاهده می کردم وبرای اینکه مادرش این صحنه دردناک رانبیند به ایشان گفتم،تو برو پشت بام سرتو برهنه کن وبراش دعاکن ، وما دیگر قطع امیدکرده بودیم ومن نذرکردم که اگرشفایافت،یک منظومه ای بگم برای امام حسین وهمینطور داشتم درذهن می پروراندم رسیدم به علی اصغر وتشنگی علی اصغر،یهوبهذهنم رسید که این بچه ۳،۴روز آب نخورده بود،بدستوردکتر نه آب خورده بوده ونه شیر(دکترگفته بودآب وشیربرایش ضرردارد)،بذهنم رسید حالا که داردمیمیره،من کمی آب بهش بدهم که تشنه نمیره،قاشق چایخوری آوردم وآب راقطره قطره لای لبهای بهش دادم، دیدم بچه چشمان خودرابازکرد وبعدشروع کردبه گریه کردن!رفتم مادرش راصدازدم،گفتم«این بچه شیرمیخاد»مادرش خیال کرد که بچه مُرده ومن دارم با این لحن-ادبیات-بهش دلداری میدم،آمددیدبچه گریه می کند وبهش شیرداد وکم کم بچه خوب شد- شفایافت.دردفترکون ومکان نام«حسین»آمده،این حسین،همین فرزندشفایافته اش-که برنامه اجرا می کنداست.پایان سخنان رهبرمعظم انقلاب.مهدی الهی قمشه ای (فرزند ملا ابوالحسن از روحانیون زاهد) متولد۱۳۲۰ ه.ق روستای قمشه اصفهانوی علوم مقدماتی را در زادگاهش آموخت و برای فرا گرفتن فقه، اصول، منطق و کلام به اصفهان رفت. برای تکمیل فلسفه و حکمت به خراسان رو کرد و سپس راهی تهران شد. تدریس در مدرسه عالی سپهسالار، دانشکده ادبیات و دانشکده معقول و منقول از نتایج سکونت در تهران بود
همسر ش( حاجیه خانم طیبه تربتی) از اهل علم بود(مولف کتاب خوشه ها ).
وی هفت فرزند داشت؛ سه پسر به نامهای:
۱-حسین (سخنوران عارف که درتلویزیون شبکه۴حضورفعالی دارد مترجم و نویسنده)
۲- نظام الدین (استاد فلسفه و رئیس کتابخانه دانشگاه تهران)
۳- مرتضی (رئیس انجمن جئوترمال کانادا)
چهار دختر که نام یکی از آن ها مهدیه (شاعر و محقق که درتلویزیون هم حضورداشته )غیر از معروفیت در ترجمه قرآن کریم، صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان، تألیفات دیگری نیز دارد:
۱. حکمت الهی
۲. شرح رساله حکیم فارابی
۳. رساله در سیر و سلوک
۴. حاشیه بر مبدأ و معاد
۵. رساله در مراتب ادراک
۶. رساله در مراتب عشق.مهدی الهی قمشه ای در ۱۲ ربیعالثانی ۱۳۹۳ ه.ق (۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۲ ه.ش) درگذشت ،قبرش در وادی السلام (اتاق شماره ۱۹) است.
زندگینامه دکتر حسین الهی قمشه ای