بنیاد نظری علامه طباطبایی پاسخگوی سؤالات معاصر است
گروه حوزههای علمیه ــ مدیر اداره پژوهش پژوهشگاه علامه طباطبایی ضمن تشریح دیدگاه علامه درباره اصالت نسبی جامعه بیان کرد: بنیاد نظری علامه به عنوان مثال در جامعهشناسی آن قدر قوی است که از آن میتوان برای بسیاری از سؤالات معاصر هم پاسخ گرفت؛ بنابراین محتوا در این کتاب شریف هست، ولی باید با ادبیات متناسب با امروز بازخوانی از آن داشته باشیم.
حجتالاسلام والمسلمین غلامعلی عباسی، مدیر اداره پژوهش پژوهشگاه علامه طباطبایی(ره) و نویسنده کتاب «جامعه از منظر علامه طباطبایی» در گفتوگو با ایکنا؛ گفت: علامه در دورهای زندگی میکرد که تفکرات مختلفی در مورد مفهوم «جامعه» وجود داشت؛ از طرفی کمونیستها بودند که اصالت ذاتی برای جامعه قائل بوده و هرگونه حقوق فردی را نفی میکردند و از طرف دیگران افراطگرایان فردگرا حضور فکری داشتند.
وی با بیان اینکه کمونیستها، فرد را ذوب شده در اجتماع میدانستند و به همین دلیل در تفکرات اقتصادی، مالکیت شخصی به رسمیت شناخته نمیشد و در مقابل این تفکر که امروز هم غالب است تفکر فردگرایی است که اصالت را به فرد میدهد.
عباسی ادامه داد: علامه طباطبایی در چنین فضایی به سراغ تفسیر المیزان میرود و نگاه درستی را تبیین فرموده است؛ ایشان با استناد به برخی از آیات قرآن کریم میفرماید که انسان از نظر فلسفی، فرد است ولی از نظر فطری، نیازها و مسائلش، جامعهگرا و جامعهمحور است و تنها نمیتواند زندگی کند.
استنادات قرآنی علامه در تبیین اصالت نسبی جامعه
مدیر اداره پژوهش پژوهشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه شریفه «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ مردم امتى یگانه بودند پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان کتاب [خود]را بحق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى کند و جز کسانى که [کتاب]به آنان داده شد پس از آنکه دلایل روشن براى آنان آمد به خاطر ستم [و حسدى]که میانشان بود [هیچ کس]در آن اختلاف نکرد پس خداوند آنان را که ایمان آورده بودند به توفیق خویش به حقیقت آنچه که در آن اختلاف داشتند هدایت کرد و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت مى کند» به بحث در مورد جامعه پرداخته و آن را به عنوان مؤید بحث گرفته است.
این نویسنده و محقق قرآنی افزود: علامه همچنین در ذیل آیه آخر سوره آل عمران «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید صبر کنید و ایستادگى ورزید و مرزها را نگهبانى کنید و از خدا پروا نمایید امید است که رستگار شوید» باز به بحث جامعه میپردازد و نزدیک به ۹۰ صفحه در این باره نظریهپردازی کرده است.
عباسی گفت: کسانی مانند ابن خلدون و خواجه نصیر طوسی اصالت را به جامعه میدهند و علامه هم تأکید دارد که قرآن، اصالت را به جامعه داده نه به معنای نفی حقوق فرد و در این دیدگاه خود جامعه نیز وسیله و ابزار برای رسیدن به اهداف متعالی دیگر است و خودش، هدف نیست.
هدف اسلام از اصالت جامعه رسیدن به عبودیت است
این محقق و پژوهشگر اظهار کرد: کسانی همانند آیات بهشتی، مطهری، مصباح یزدی و جوادی آملی که از شاگردان علامه هستند، امروز راه او را ادامه میدهند و در تبیینهای مختلفی که دارند بر این نکته تأکید میکنند که افراد در یک جامعه خاصیت جامعه را ندارند، همان طور که دریا سوای از قطرات آب، هویتی دارد که در قطرهها نیست؛ لذا اسلام حقوق فردی را به رسمیت میشناسد، ولی اصالت نسبی برای جامعه قائل است تا یک فرد در پرتو نظم و نظام اجتماعی دینی بتواند به هدف اصلی خلقت یعنی عبودیت و پرستش خدا و تکامل در این مسیر برسد.
عباسی با بیان اینکه در قرآن در آیاتی مانند «إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا؛ علم آن با پروردگار تو است» (نازعات/۴۴) رشد فرد در بستر جامعه از اهداف اصلی است، تصریح کرد: به همین دلیل میبینیم حضور در نماز جماعت ثواب زیادی دارد و وقتی تعداد حاضرین ده نفر شوند ثواب آن قابل شمارش نیست.
مهجوریت المیزان/ هزار موضوع علوم انسانی
مدیر اداره پژوهش پژوهشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این سؤال که علامه در دوره خود متناسب با آن فضا از قرآن نظریهپردازی کرده است، ولی آیا امروز نیازمند بازخوانی از تفسیر المیزان برای رفع نیازهای روز نیستیم؟ اظهار کرد: معتقدم که تفسیر المیزان نهتنها در دوره حضور علامه بلکه امروز هم مهجور است، البته شاگردان ایشان به ویژه علامه جوادی آملی بسیاری از تفکرات ایشان را توسعه دادهاند، ولی در المیزان بیش از هزار موضوع قابل تأمل و ارائه در مباحث علوم انسانی از جمله کلام، فلسفه و تاریخ وجود دارد که یکی از محققان همکار ما ۴۰۰ موضوع را استخراج کرده است.
عباسی با تأکید بر اینکه باید بازگشتی مجدد به چشمه زلال المیزان داشته باشیم، تصریح کرد: بنیاد نظری علامه مثلاً در جامعهشناسی آن قدر قوی است که از آن میتوان برای بسیاری از سؤالات معاصر هم پاسخ گرفت؛ بنابراین محتوا در این کتاب شریف هست، ولی باید با ادبیات متناسب با امروز بازخوانی از آن داشته باشیم.
تفسیر قرآن امری سکولار نیست
عباسی در پاسخ به این سؤال که برخی معتقدند تفسیر قرآن، امری انسانی لذا سکولار است و مقدس نیست، اظهار کرد: این تفاوت در نگاه به مبنای انسانشناسی باز میگردد؛ اگر انسان به تعبیر قرآن، ظلوم و جهول را در نظر بگیریم تا اینکه انسانی که مسجود فرشته است در این صورت نگاه متفاوتی به انسان خواهیم داشت. به تعبیر علامه جوادی آملی، علامه طباطبایی با کسب اخلاق و محامد عالی پیامبرانه و آراستگی به آن وارد تفسیر المیزان شد و روح ملکوتی او بود که چنین چشمهای جاری کرد.
وی افزود: آیتالله جوادی آملی گفتهاند که انسان ابتدا باید روح خدایی بیابد تا در پرتو «قالالله»، «اقول» بگوید، زیرا نزول وحی مانند نزول باران نیست که انداخته شود بلکه آویخته است؛ لفظ عربی قرآن درجه نازله مرتبه عالی آن یعنی «مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ» و لوح محفوظ است؛ بنابراین وقتی قرار است مفسر دست به تفسیر بزند باید این ارتباط را برقرار کند.
وی تأکید کرد: حتی کسی که به تهذیب قرآن میپردازد و قرآن را خوشنویسی میکند باید مراتبی از این اتصال را درک کند و ارتباط داشته باشد تا بتواند این کار را به نحو انجام دهد.
عباسی به ذکر ماجرای «حسینقلی همدانی» پرداخت و گفت: یکی از بزرگانی که از محضر وی در تفسیر بهره برده نقل میکند که من ۳۰ روز در محضر ایشان بودم و وی یک آیه را ۳۰ بار تفسیر کرد و هر بار هم نکات تازهای داشت و بر قلب من نشست، بنابراین مسئله تفسیر مرتبط با صفای روح و قلب پاک است و صدق و صفا و روح ملکوتی لازم دارد.
انتهای پیام