به گزارش تسنیم، تلویزیون به عنوان فراگیرترین رسانه در میان خانوادههای ایرانی خصوصاً سه گروه کودکان، سالخوردگان و خانمهای خانهدار جایگاه ویژهای دارد. اما دیدن برنامههای گوناگون این رسانه همیشه مثبت و سودمند نیست بلکه در بعضی اوقات کاملاً مضرّ است و آسیبهای مختلفی را به خانوادهها میرساند. جایی که روی آنتن به عمه و خاله و حتی پدر و مادر هم در قالب استندآپ توهین میشود یا روی آنتن زنده اصرار داریم زن و شوهر به همدیگر ابراز علاقه کنند.
معضل بعدی این است که بارها میهمان هر دیالوگی را که خواسته به زبان آورده در برخی اوقات مجری توانسته و برخی هم اوقات هم با میهمان همراهی کرده است. جایی هم در "وقت اضافه" مردم شاهد دعوای لفظی یک ورزشکار با مربیاش بودند که هرچه باشد مقام استاد و شاگردی ایجاب میکند، منش و اخلاق پهلوانی به رخ مخاطب کشیده شود نه بیاخلاقی!
شاید بعد از برخورد نا به جا و غیراصولی "فرزاد حسنی" با میهمان برنامه "اکسیر"، «دستپخت» در قالب یک برنامه تلویزیونی برای آموزش آشپزی به بانوی ایرانی هر اندازه هم که اشتباه کرده باشد باید با سعه صدر برخورد میکرد تا یک بانوی ایرانی تحقیر نشود. شاید اگر یک رفتار درستی صورت میگرفت و غیرمستقیم و از روی اصول برنامهسازی تلویزیونی به او گوشزد آموزشی میشد هم بهتر یاد میگرفت بایستی چگونه آشپزی کند و خاطره خوبی از «دستپخت» در ذهن او بماند. اما حالا نه خاطره خوبی از او مانده و نه تنها فراگرفته بلکه بازتابهای آن در فضای مجازی هم خانم آشپز را آزردهخاطرتر میکند.
میدانیم که امروز در تنگناهای اقتصادی تولید محتوا در رسانهملی به سختی صورت میگیرد به ویژه در برنامههای زنده که برخی اوقات اتفاقات غیراصولی روی آنتن شاهد هستیم و حالا این معضل بیمارگونه به برنامههای ضبطی هم سرایت کرده است. در این راستا اهمیت نظارت صدچندان میشود که مربی در برنامه تلویزیونی خلاف قاعده رسانهای تلویزیون عمل میکند حداقل مجری «دستپخت» میبایست کار را مدیریت میکرد تا جلوی عمیق شدن این ضایعه رسانهای گرفته شود. اما همراهی کردن او هم محل سوال است.
واقعاً داشتن سعه صدر و برخورداری از دانش رسانهای لازمه تهیهکنندگی و اجرای یک برنامه تلویزیونی است که تداوم آن حتماً آسیب مهلکی برای صداوسیمای ما محسوب میشود. شاید لازم به یادآوری باشد که تلویزیون فضای مجازی نیست که هرچه میخواهیم بگوییم و هرگونه میخواهیم رفتار کنیم.
مخاطب این رسانه میلیونی است و دستاندرکارانش باید با چنین نگاه و رویکردی به میدان بیایند. نگاه دمدستی و غیراصولی نه تنها راهی به جایی نمیبرد بلکه رسانهملی را در پرتگاه ریزش مخاطب و یک نوع تشنج رسانهای قرار میدهد. بنابراین توصیه میشود نظارت بیشتری بر تعدد برنامههای ضبطی حاکم شود که باید سرمنزلشان کیفیت بیشتری نسبت به برنامه زندهای باشد که امروز دچار آفت تولیدات بیرویه شده است. چرا که به خاطر مشکلات بودجهای هر روز برنامه زنده بیشتر میشود و از این حیث هم شاهد رفتارها و گفتارهای نامناسب روی آنتن هستیم.
البته این بار بیادبی و بیاخلاقی رسانهای از یک برنامه ضبطی سر زده که وظیفه و اهمیت نظارت را به مراتب بالا میبرد که اگر جلوی چنین اتفاقاتی گرفته نشود آسیبها و معضلات جای کیفیت و تأثیر را میگیرند.