زدن نظام دینی در جشنوارهای برای انقلاب!
بزرگداشت بازیگر اهل فتنه و ضدانقلاب، در جشنوارهای که به حرمت انقلاب اسلامی مجال برپایی دارد و نیز سخنان ساختارشکنانه وی و تایید گسترده همکارانش، درستی یک حدس را تقویت میکند و آن اینکه؛ برنامهریزی زدن انقلاب و نظام دینی برآمده از آن، در جشنوارهای برای انقلاب!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حسن کربلایی مدیر عامل خبرگزاری آنا طی یادداشتی نوشت :
پرداختن به حاشیههای مهوع مراسم گشایش و متن سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نباید به سادگی فراموش شود و یا هدف اغماض قرار گیرد.
دلیل این تاکید نیز مشخص است؛
جشنواره فیلم فجر با هدف تکریم انقلاب اسلامی و به بهانه بزرگداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود. از این رو آیا عاقلانه، منطقی و منصفانه است که چنین رویدادی بزرگ جولانگاه عناصر ضدانقلاب واقع شود و رخدادی برای انقلاب اسلامی و متعلق بدان، بدست ضد انقلابیون مصادره گردد؟
متاسفانه باید گفت جشنواره فیلم فجر به عنوان بزرگترین رویداد سینمایی کشور، در سایه اهمال کارگزاران فرهنگی و لاابالیگری برخی منسوبان به اردوگاه سینما، گرفتار تحریف شده و تبدیل به عرصه خودنمایی ضدانقلاب گشته است.
بطور نمونه؛
در آیین گشایش جشنواره سی و هفتم یک بازیگر زن که همواره از سفره پربرکت انقلاب اسلامی بهرهمند بوده، با پوششی نامناسب به روی صحنه آمد و در حضور حاضران و در پیش چشم میلیونها بیننده تلویزیون و در پیش گوش میلیونها شنونده رادیو، انقلاب اسلامی و حاصل آن یعنی «جمهوری اسلامی» را به خشونت و تلاش برای توقف خود و زنان توصیف کرد!
در همین مراسم بود که بازیگر سینما، در سخنانی، دروغ ممنوعیت تدریس یک شاعر معروف را به زبان آورد و بر صحت آن تاکید نمود و تاسف خورد!
رفتار زننده و توهینآمیز و بیرون از منطق و سخیف و ضد انقلابی سیمین معتمدآریا در جشنی رخ داد که به دلیل قرار داشتن در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، توقع بود خاص و انقلابی برپا شود اما چنین نشد.
اما سیمین خانم یا همان فاطمه معتمدآریا کیست و آیا چنان که اظهار میدارد، همواره در برابر اراده انقلاب و انقلابیون برای توقف متصور بوده و ایستاده است؟
باید گفت؛
سیمین معتمدآریا همان بازیگر 57 سالهای است که تاکنون در 70 فیلم سینمایی و تلویزیونی حضور داشته است. در 10 نمایش بازی کرده است. در 6 کار عروسکی و در پنج سریال تلویزیونی ظاهر گشته است. کسب بیش از 80 جایزه ملی و بینالمللی را در کارنامه خود دارد. حالا میتوان پرسید:
بازیگری با چنین کارنامهای پربار از حیث کمّی، چگونه میتواند ادعا کند؛ به دلیل انقلاب و حیات جمهوری اسلامی 40 سال در معرض توقف بوده است؟!
با نگاه به کارنامه این بازیگر، آیا نمیتوان وی را فردی کذاب دانست که برای زدن انقلاب و نظام دینی به راحتی چشم به حقیقت و انصاف میبندد؟!
آیا پذیرفتنی است که یک بازیگر زن متوقع در برابر میلیونها مخاطب ظاهر شود و خدمات انقلاب و نظام دینی و خاصه خدمات فرهنگی را نادیده انگارد و چیزی بگوید که هدف استقبال رسانههای معاند قرار گیرد و تروریستهای تکفیری نیز در رسانهشان برای وی کف بزنند؟
براستی اگر انقلاب اسلامی پیروز نمیشد و همان سینمای چالهمیدانی و وقیحانه پهلوی ادامه حیات میداد، جایگاه امثال معتمدآریا چه بود؟
آیا جز این است که انقلاب و نظام برآمده از آن به امثال معتمدآریا مجال تنفس و هنرورزی در عرصه هنر سالم و با طراوت را داد؟
حالا بیاییم ببینیم که معتمدآریا چه کرد و انقلابیون و نظام با وی چه رفتاری داشتند. به این شکل مخاطب بیخبر، بخوبی درک خواهد کرد که معتمدآریا بسیار بدهکار انقلاب و نظامی است که بدان بیمهری و کینه میورزد.
معتمدآریا که برخی همکارانش وی را آبرو و سیمین سینمای ایران خطاب می کنند!، همان بازیگری است که در دهه 70 در یک مهمانی مختلط، در حالی که کشف حجاب کرده بود، شروع به تمسخر نوحهای مشهور میکند و به شهدای دفاع مقدس و بهویژه شهید بزرگوار محمد جهانآرا اهانت مینماید.
انتشار تصاویر مبتذل اهانت یاد شده، سبب ممنوعیت بازی وی میشود اما دیری نمیگذرد که مجوز بازی او صادر میشود.
ببینید رافت انقلاب و نظام را؟
آیا باید نمک خورد و نمکدان شکست؟
در سال 88 و در زمان بروز فتنه آمریکایی ـ اسراییلی موسوم به جنبش سبز، معتمدآریا به حمایت از فتنهگران پرداخت و به ملاقات خانواده یک فتنهگر شتافت.
اما باز رافت اسلامی شامل حال وی گردید.
در سال 89 نیز معتمدآریا همچنان تظاهر به حمایت از فتنه و فتنهگری کرد. باز هم رافت اسلامی وی را از مجازات به دور داشت.
حضور بدون حجاب اسلامی و با پوشش زننده ـ که در خور یک زن مسلمان و نماینده سینمای ایران نیست ـ در جشنوارههای خارجی، به دفعات در کارنامه معتمدآریا وجود دارد. اما با این حال، برخوردی سخت با وی صورت نگرفت!
با این اوصاف، شما بگویید؛ رفتار زشت معتمدآریا فراتر از ابعاد کذب بودن، نمکنشناسی و تلاش برای تحمیق مخاطب، نشانه - به تعبیر نویسندهای - «محاکمه انقلاب اسلامی» به روش استالینیستی نیست؟
انتهای پیام/