بخش کشاورزی و ضعف رسانهای
مدیریت بخش کشاورزی کشور در حال حاضر با طیف وسیعی از مخاطبان متنوع در ارتباط است. با توجه به وظایف حاکمیتی، این مدیریت ساماندهی و پوشش حمایتی نزدیک به 25 درصد از نیروی اشتغال کشور را به عنوان بهرهبردار برعهده دارد.
قانون-عبدالحسین طوطیایی/ پژوهشگر کشاورزی
مدیریت بخش کشاورزی کشور در حال حاضر با طیف وسیعی از مخاطبان متنوع در ارتباط است. با توجه به وظایف حاکمیتی، این مدیریت ساماندهی و پوشش حمایتی نزدیک به 25 درصد از نیروی اشتغال کشور را به عنوان بهرهبردار برعهده دارد. در سالهای اخیر نیز که وزارت جهاد کشاورزی با هدف حمایت از تولید داخلی، مسئولیت تنظیم بازار و کنترل واردات را پذیرفته است، در حقیقت با تمامی جامعه مصرفکننده در ارتباط است. جامعهای که به دلیل حق برخورداری از امنیت غذایی و نیز چگونگی الگوی مصرف، سهم برجستهای در تحقق راهبرد حاکمیت غذایی دارد. در چنین طیف گستردهای ضرورت سیستم ارتباط دوسویه و فعالی بین مدیریت بخش کشاورزی و مخاطبان به چشم میخورد. آیا در خلال دو دهه گذشته که فناوریهای ارتباط جمعی دستخوش توسعه و دگرگونیهای پرشتاب شده، این ارتباط دوسویه نیز متناسب با الزامات تغییر یافته است؟ با اندک مروری در فضای رسانهای کشور به روشنی در مییابیم که گسست عمیقی در حال حاضر بین مدیریت بخش، با مخاطبان پرشمار آن وجود دارد. این گسست به خصوص ازهنگامی شتاب بیشتر یافت که وزارت جهاد کشاورزی تنظیم بازار را بر وظیفه محوری هدایت تولید و حراست از منابع خود افزود. در شرایطی که حلقههای واردکننده بیم آن داشتند که کنترل واردات ممکن است آنان را از رونق پیشین فرو کاهد با فضاسازیهای رسانهای و به نام حمایت از مصرفکننده تا توانستند در بوق کمبودها دمیدند و مدیریت بخش را برای عادیسازی بازار و کاهش بزرگنمایی آنان از پی خود به این سو و آن سو کشاندند. در چنین فضایی به عنوان مثال «بیشبود» یا «کمبود» میوه ایام نوروزی، کمبود ذخیره یا حتی رکوردشکنی تولید گندم و کمبود یا کفایت آب و غیره هر کدام به بهانهای برای تخطئه تولید و مات کردن رقیب به کار میرود. بهانههایی که مخالفان جناحی و حلقههای واردکننده را با دیگر گروه مخالفان تاکنون همسو کرده است. از این رو در چند ساله اخیر اخبار مربوط به حوزه کشاورزی در رسانهها را نوسان قیمت و عرضه محصولات در بازار تشکیل داده و متاسفانه خبرهای مربوط به دستاورد یا تنگناهای تولید و پایداری منابع به حاشیه رفته است. در یک ساله اخیر نیز که سقوط ارزش پول ملی و تشدید تحریمها در افزایش بهای اقلام در بازار نمایان شد، اخبار بخش کشاورزی تنها حول فراز و فرودهای بازار مانند آنچه اکنون در مورد گوشت میبینیم، متمرکز شده است. خبر و تحلیلهایی که فاقد ریشهیابیهای اصولی در شناسایی عوامل بحران بوده و از طرح موضوعات مربوط به تولید و کنترل پایداری منابع کمتر نشانی به چشم میخورد.
جالب اینکه دستگاههای اجرایی متولی هم در دام این گونه فضاسازیها میافتند. به طور مثال در مقاطع زمانی از قبیل آغاز ماه رمضان، محرم و نوروز برای رفع نگرانی عمومی به خبرهایی مانند «مرغ ماه رمضان تامین شده است»، «میوه یا آجیل شب عید برنامهریزی شده است» و اخباری از این دست مبادرت میورزند. جدا از این نوع فضاسازی رسانهای، دستگاههای اجرایی متولی خود نیز از فقدان ابزار ارتباطی و رسانهای وارتباط دو سویه با جامعه مخاطب رنج میبرند. خبرهای متناقض ماههای اخیر در رابطه با شناورهای پراشتهای ماهیگیری چینی در دریای عمان برای صید فانوسماهیان موجب انتقاد و نگاه مکدر بسیاری به مدیریت بخش کشاورزی شده بود. نگاهی که تکذیبهای مکرر رییس سابق شیلات هم نتوانست از غلظت آن در شبکههای اجتماعی بکاهد. تناقض بین این تکذیبها و از آن سو خبر توقیف 14 فروند کشتی صیادی ترال توسط سپاه پاسداران بندر جاسک یا صدور سومین کارت زرد توسط 40 تن از نمایندگان مجلس از جمله فاطمه ذوالقدر به وزیر جهاد کشاورزی نشانی دیگر از ضعف اطلاعرسانی دوسویه است. بحران گرانی گوشت و خبررسانیهای بسیار متناقض در فضای پرقدرت رسانهای از زمره مسائل غیرشفافی است که حتی کنشگران حامی بخش کشاورزی را نیز دچار سردرگمی و حیرت کرده است. به نظر میرسد عدم حضور فعال بخش کشاورزی در فضای رسانهای به خصوص در شبکههای اجتماعی موجب آن شده که دستاوردهای مثبت متولی سالهای اخیر آن در تولید گندم، شکر، آبزیان، بعضی اقلام میوه، ثبات نسبی در بازار غذا و غیره به محاق برود. آیا جای پرسش نیست که چرا با وجود این خیزهای بلند و قابل اعتنا وزیر جهاد کشاورزی به طور مرتب در معرض تیغ استیضاح جمعی از مجلسیان قرار داشته یا تا کنون سه کارت زرد دریافت کرده است؟ به باور راقم برای ارتقای مناسبات دوسویه این مدیریت با مخاطبان و در انبوه عوامل بازدارنده موجود، ضرورت تجهیز رسانهای مناسب با شرایط حال حاضر به چشم میخورد. رسانهای که بتواند در جلب و جذب نیروی اجتماعی برای همیاری در حراست از منابع و میانهروی در مصرف نقشآفرین باشد. بدون تردید ساختار محدود و یکسویه نهاد روابط عمومی به تنهایی نمیتواند کاستیهای رسانهای موجود را به سامان برساند. مدیریت بخش کشاورزی باید در تدارک یک نهاد رسانهای (غیر کاغذی) با الگوی یک خبرگزاری پویا برای بخش کشاورزی (و چه بسا در مشارکت با سازمان حفظ محیط زیست) همت بگمارد. چنین خبرگزاری با ماهیت یک شبکه اجتماعی توانمند و مرجع و به صورت «آنلاین» باید به مثابه یک آینه دوطرفه و پل ارتباطی میان مردم و بهرهبرداران از یک طرف و مدیریت بخش کشاورزی و دیگر دستگاههای ذیربط از طرف دیگرعمل کند؛ آینهای که نه در مطالبات مردم به شیوه جدالهای جناحی بزرگنمایی و سیاهنمایی کند و نه به تریبونی تبلیغاتی برای مدیریت بخش تبدیل شود. تردیدی نیست در صورت شفافیت و اقبال اجتماعی به این آینه دو طرفه، کمبودهای احتمالی به جای تبدیل به دستاویزهای جناحی و فسادهای زیرزمینی به انگیزهای قویتر برای همراهی و حمایت مردم از بخش کشاورزی تبدیل شوند.